اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۱۵:۴۵ Asia/Tehran
  • امام خمینی (ره) بنیانگذارانقلاب اسلامی
    امام خمینی (ره) بنیانگذارانقلاب اسلامی

سرنگونی شاه و حاکمیت نظام اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی جدی‌ترین ضربه مهلکی بود که اهداف توسعه طلبانۀ صهیونیستها را به طور جدی به مخاطره افکند.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از جنبه های مختلف به تشدید مبارزات ضد صهیونیستی مسلمانان انجامید و روند مبارزه فلسطینی ها را دگرگون ساخت. رژیم شاه یک متحد نیرومند غرب و اسرائیل در منطقه حساس غرب آسیا به شمار می‌آمد. ایران در زمان شاه بازار واردات انبوه کالاها و محصولات اسرائیلی بود که اقتصاد رژیم اشغالگر را رونق می‌بخشید و از سوی دیگر شاه با صدور و تأمین نفت مورد نیاز اسرائیل به کمک این رژیم می‌شتافت و نفت ایران در مجموعه اقتصاد و صنایع اسرائیل، تبدیل به گلوله و سلاحی می‌شد که بر سینه فلسطینیان می‌نشست. ایران پایگاهی برای عملیات جاسوسی اسرائیل و کنترل اعراب منطقه شده بود. افشای روابط پنهان و آشکار شاه با اسرائیل و مخالفت با کمکهای بیدریغ رژیم شاه به دشمن مشترک مسلمانان یکی از انگیزه های قیام امام خمینی را تشکیل می‌داد که خود در این باره فرموده است:

«یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است، کمک او به اسرائیل است. من همیشه در مطالبم گفته ام که شاه از همان اول که اسرائیل به وجود آمد با او همکاری کرده است و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل می‌داد و این امر، خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است».

سرنگونی شاه و حاکمیت نظام اسلامی در ایران نخستین ضربه مهلکی بود که اهداف توسعه طلبانۀ صهیونیستها را به طور جدی به مخاطره افکند.

تأثیر پیام انقلاب اسلامی و رهبری آن بر افکار عمومی آنچنان گسترده بود که وقتی انور سادات معاهدۀ سازش را در کمپ دیوید امضا کرد، دولت مصر از جرگه اعراب و حتی از جمع رژیمهای مرتجع عرب نیز اخراج شد و در انزوای کامل قرار گرفت.

امریکا و دولتهای اروپایی، حامیان اصلی رژیم اشغالگر قدس با تجربه تلخی که از شکست خویش در مواجهه با نهضت امام خمینی اندوخته بودند برای مهار انقلاب اسلامی ایران و تغییر شرایط بسیج شدند و در این مسیر تا حد همسو شدن با رقیب شرقی خود (شوروی سابق) پیش رفتند که تبلور این همسویی را در تحریک صدام به اشغال خاک ایران و حمایت همه جانبه از او در تمام مراحل جنگ طولانی  رژیم بعث عراق با جمهوری نوپا و اسلامی در ایران از سوی دو ابرقدرت شاهد بودیم.

جنگ تحمیلی با هدف اشغال و تجزیه ایران و نابودی انقلاب اسلامی آغاز شد و نظام جمهوری اسلامی را ـ که مصمم بود تا نقش پیشتازی خویش را در نبرد با دشمنان مستضعفین در جهان ایفا کند و به شعار «امروز ایران و فردا فلسطین» جامه عمل بپوشاند ـ ناگزیر ساخت تا برای دفاع از موجودیت انقلاب خویش به صحنه جنگ ناخواسته کشیده شود، جنگی که بنا به اعتراف سران دول غربی و شرقی پدید آمده بود تا تکلیف انقلاب اسلامی را یکسره کند و ملتهای مسلمان را از اندیشۀ قیام و انقلاب نومید سازد. بدین ترتیب صدام با تحریک و حمایت دشمنان مسلمین صحنه گردان حادثه ای تلخ و طولانی شد که امام خمینی از آن چنین یاد می‌کند:

«آنچه که موجب تأسف بسیار است آن است که ابرقدرتها، بویژه امریکا، با فریب صدام، با هجوم به کشور ما، دولت مقتدر ایران را سرگرم دفاع از کشور خود نمود، تا مجال به اسرائیل غاصب تبهکار دهد تا به نقشۀ شوم خود که تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است، اقدام نماید».

امام خمینی در اوج قدرت نظام ستم شاهی، افشاگر روابط پنهان رژیم شاه و اسرائیل بود و مقابله با خطر اسرائیل برای جهان اسلام را بسیار جدی و پیگیرانه دنبال می‌کرد. امام خمینی اولین مرجع تقلید و پیشوای بزرگ مذهبی بود که مجوز حمایت از مبارزان فلسطینی از محل وجوهات شرعی و زکات و صدقه را صادر نمودند. ایشان از همان آغاز وجهه اسلامی و بعد اعتقادی مبارزه با اسرائیل را کارسازترین روش برای بسیج ملت مظلوم فلسطین و جلب حمایت امت اسلام از آنان معرفی نمود و اتخاذ مسیرهای دیگری همچون تکیه بر قومیت عربی و نگرشهای ناسیونالیستی و دیگر ایدئولوژیهای وارداتی و غیراسلامی را انحراف در مسیر مبارزه برای آزادی قدس می‌دانست.

ایشان به مشکلات درونی جهان اسلام و از جمله ضعف و ناتوانی یا وابستگی بعضی از سران کشورهای اسلامی، وقوف کامل داشت و لذا بر آگاهی و شعور عمومی جهان اسلام منبعث از اصول اعتقادی و مشترکات ایمانی و فرهنگی امت و پرهیز از اختلافات فرقه ای تأکید می‌نمود و سران دولتهای اسلامی را به متابعت از این جریان فرا می‌خواند و معتقد بود که دولتها تا آنجا که با این شعور و خواست عمومی مسلمین همسو و همراه باشند، شأن رهبری و مسئولیت هدایت مبارزه را عهده دار خواهند بود و الاّ ملتهای مسلمان می‌بایست با آنان همان کنند که ملت مسلمان ایران با شاه کرد.

اینک به اختصار چند وجوه دیگر از نگرش امام خمینی در خصوص مسأله فلسطین و مقابله با دشمن صهیونیستی مطرح می‌گردد:

 لزوم استفاده از حربه نفت علیه امریکا و اسرائیل

ایشان در پیامی خطاب به دول و ملل اسلامی به مناسبت جنگ رمضان در تاریخ 16/8/1352 نوشتند:

«دولتهای ممالک نفت خیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند، به عنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده، از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک می‌کنند خودداری ورزند».

آزادی فلسطین در گرو بازیابی هویت اسلامی

«ما تا به اسلام برنگردیم؛ اسلام رسول اللّه ، تا به اسلام رسول اللّه  برنگردیم، مشکلاتمان سر جای خودش هست، نه می‌توانیم قضیۀ فلسطین را حلش کنیم و نه افغانستان را و نه سایر جاها را...».

افشای مکرر نقشه اسرائیل بزرگ

شعار اصلی پارلمان اسرائیل این بود که «اسرائیل، مرزهای تو از نیل تا فرات است»؛ و این شعار در دوران ضعف و نوپایی اسرائیل که اشغالگران از جمعیت و قدرت اندکی برخوردار بودند مطرح می‌شد و بدیهی است که به هنگام قدرت برای تحقق آن تلاش خواهند کرد.

امام خمینی بارها خطر توسعه طلبی اسرائیل و عدم اکتفا به مرزهای فعلی را گوشزد نموده و خاطرنشان می‌ساختند که هرگونه انکار یا پرده پوشی اسرائیل از این هدف، فقط به منظور فریب افکار عمومی و سودجستن از سیاست گام به گام در تعقیب اهداف نهایی است.

  جدا دانستن یهود از صهیونیسم

می دانیم صهیونیزم یک پدیده سیاسی با آرمانهای جاه طلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه است که زیر پوشش مذهب یهود، جلوه مذهبی به خود می‌گیرد و می‌کوشد به عنوان ناجی قوم یهود اهداف خود را دنبال نماید. امّا بر اهل نظر پوشیده نیست که ادعای وحدت نژادی یهودیان جهان ساخته و پرداخته صهیونیستهایی است که می‌خواهند با تمسک به این ادعای موهوم، غصب سرزمین فلسطین و جنایات خود در اراضی اشغالی را توجیه نمایند و آشکار است که صحنه گردان اصلی این ماجرا در آغاز، استعمار انگلیس بود و اینک جای خود را به دولتمردان کاخ سفید سپرده است و تردیدی نیست که استعمار نوین غرب جز به منافع استعماری خویش نمی اندیشد. امام خمینی با آگاهی از این واقعیتها همواره با تفکیک مسأله یهود از صهیونیسم به مقابله با این ترفند برخاسته و نقاب تزویر از چهره مدعیان دفاع از یهودیت برمی دارد و صهیونیسم را اساساً جریانی سیاسی که با اصل دیانت و اهداف الهی انبیا در ستیز می‌باشد معرفی می‌نماید.

اتحاد راه نجات فلسطین

امام خمینی حکمفرمایی عده ای اندک از صهیونیستها را بر بیش از یک میلیارد مسلمان جهان ننگ و عار می‌دانست و می‌گفت:

«چرا باید یک کشورهایی که دارای همه چیز هستند و دارای همه جور قدرت هستند، اسرائیل با آن عدۀ کم بیاید و به آنها اینطور حکمفرمایی کند؟ چرا باید اینطور باشد؟ جز این است که ملتها از هم جدا، و از دولتها جدا و دولتها از هم جدا، و یک میلیارد جمعیت مسلمین با همۀ تجهیزاتی که دارند نشسته اند و اسرائیل آن جنایات را به لبنان می‌کند و به فلسطین می‌کند».

 

ضرورت قیام ملت‌ها علیه صهیونیسم و عدم وابستگی به آمریکا

امام خمینی (س) در بیست و پنجم آذر ماه سال 60 در دیدار با کارکنان و مسئولان قضایی با اشاره به اینکه دولت‌های مسلمان وابسته به آمریکا منشأ گرفتاری های اساسی مسلمین هستند، فرمودند:

«مسلمان ها ننشینند که حکومتهاشان برایشان عمل بکنند و اسلام را از دست صهیونیسم نجات بدهند. ننشینند که سازمان های بین‌المللی برای آنها کار بکند. ملت ها خودشان باید قیام کنند در مقابل اسرائیل. ملت ها باید خودشان قیام کنند و  حکومت های خودشان را وادار کنند که در مقابل اسرائیل بایستند و اکتفا نکنند به محکوم کردن. همان هایی که با اسرائیل عقد اخوت هم دارند، آنها هم محکوم می‌ کنند اسرائیل را، لکن یک محکومیتی که با صورت جدی و به حسب واقع شوخی است. اگر مسلمین نشستند که امریکا برای آنها کار بکند یا دست نشانده‌های امریکا برای آنها کار بکند، این قافله تا ابد لنگ خواهد بود.»

منابع:

فلسطین از دیدگاه امام خمینی، تبیان آثار موضوعی، دفتر چهارم، مقدمه

صحیفۀ امام خمینی، مجموعه بیانات

 

عبارات کلیدی: امام خمینی کیست، امام خمینی و فلسطین، رهبران انقلاب اسلامی ایران

 

 

 

 

کلیدواژه