وقتی موشک‌های ایرانی حقیقت را نوشتند؛ پایان عصر بزن‌و‌دررو
(last modified Sat, 14 Jun 2025 06:27:40 GMT )
خرداد ۲۴, ۱۴۰۴ ۰۹:۵۷ Asia/Tehran
  • وقتی موشک‌های ایرانی حقیقت را نوشتند؛ پایان عصر بزن‌و‌دررو

از نخستین ساعات شنبه، 24 خرداد (14 ژوئن)، طی مرحله‌ای تازه از تقابل راهبردی، موشک‌ها و پهپادهای ایرانی نه‌تنها آسمان اسرائیل، بلکه افسانه امنیت صهیونیستی را در هم شکستند. تل‌آویو، دیگر نه شهری در سایه آرامش، بلکه نقطه‌ای در میانه آتش است؛ آتشی که سال‌هاست با ظلم شعله‌ور شده و حالا به‌سوی برافروزنده‌اش بازگشته است.

رژیم صهیونیستی اکنون در آتشی می‌سوزد که خود از سال‌ها پیش در منطقه برافروخته بود. آتشی که از دل تجاوز، اشغال، و دشمنی با ملت‌های مظلوم منطقه زبانه کشید، حالا شعله‌ورتر از همیشه، دامن صهیونیست‌ها را گرفته است. این همان سرنوشتی است که هر نظام متجاوز و متکبر، دیر یا زود با آن مواجه خواهد شد.

پاسخ کوبنده و حساب شده ایران به تجاوز اخیر این رژیم، پیام روشنی دارد؛ اینکه هیچ‌گونه قلدری، عربده‌کشی یا حمله‌ای بی‌پاسخ نخواهد ماند و متجاوزان بالاخره تاوان اعمال خود را خواهند پرداخت.

امروز، برخلاف تمام تبلیغات و هیاهوی رسانه‌ای درباره سامانه‌های گنبد آهنین، فلاخن داوود و ختص (پیکان)، جمهوری اسلامی ایران با شلیک صدها موشک نقطه‌زن و پهپادهای هوشمند، موفق شد به عمق سرزمین های اشغال شده توسط این رژیم نفوذ کند و اهداف از پیش تعیین‌شده را با دقت مورد اصابت قرار دهد.

امروز جهان با چشم خود دید که آنچه صهیونیست‌ها سال‌ها به عنوان سپر امنیتی و خط قرمز معرفی می‌کردند، چیزی جز یک سراب امنیتی نبود. دشمن صهیونیست، امروز در آتشی می‌سوزد که خود، سال‌هاست آن را در دل مردم فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، و یمن افروخته است.

 پیام این پاسخ، روشن و قاطع است: «هر دست درازی که به سوی ملت‌ی آزاد شود، به شدت قطع خواهد شد؛ و هر زبانی که با تهدید سخن گوید، پاسخی درخور دریافت خواهد کرد و هر کسی که حمله کند، بهای آن را خواهد پرداخت.»

رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده است تا با قدرت‌نمایی‌های پوشالی، خود را شکست‌ناپذیر جلوه دهد، اما واقعیت میدانی چیز دیگری را روایت می‌کند. امروز مقاومت و جریان مبارزه با تجاوز، اشغالگری و ظلم در اقصی نقاط جهان از فلسطین تا لبنان، از ایران تا یمن ریشه دوانده و اکنون به درختی تناور بدل شده به طوری که سایه‌اش تا قلب تل‌آویو گسترده است. اگر روزی صهیونیست‌ها در گمان خام خود می‌پنداشتند که می‌توانند با دیوارهای بتنی و سامانه‌های پدافندی خود را از خشم ملت‌های منطقه در امان نگه دارند، امروز واقعیت را طور دیگری تجربه می‌کنند. اکنون گلویشان در چنگال شاخه‌های تنومند همین درخت مقاومت فشرده شده؛ درختی که با نام فلسطین قد کشید، با فریاد «لبیک یا زینب» جان گرفت و با خون فرماندهان مقاومت به بلوغ رسید.

پاسخ امروز ایران، تنها یک واکنش نظامی یا یک هشدار محض نبود؛ بلکه اعلام رسمی ورود به مرحله‌ای نو از بازدارندگی راهبردی بود. مرحله‌ای که در آن، محور مقاومت نه تنها از خود دفاع می‌کند، بلکه توازن رعب را به نفع خود برهم می‌زند.

این، آغاز دوران تازه‌ای است که در آن محور مقاومت نه فقط در موضع دفاعی قرار ندارد، بلکه ابتکار عمل را در دست گرفته است. توازن رعب ـ که سال‌ها در دستان رژیم صهیونیستی و حامیانش بود ـ حالا به شکلی بی‌سابقه و قدرتمندانه در حال واژگون شدن است. با مخابره وضعیت منهدم شده این روزهای شهرهای اسرائیلی در رسانه های جهان، امروز این رژیم اشغالگر است که باید نگران پاسخ‌های بعدی باشد؛ باید به جای طرح عملیات، به فکر خنثی کردن بحران‌های پی‌درپی امنیتی باشد که یکی پس از دیگری از درون و بیرون، او را به محاصره کشیده‌اند.

در این معادله جدید، هیچ تجاوزی بی‌هزینه نمی‌ماند و هیچ جنایتی به فراموشی سپرده نخواهد شد. رژیم صهیونیستی، دیگر نمی‌تواند با خیال آسوده از درون پناهگاه‌ها، برای کشتار مردم مظلوم فلسطین و حمله به کشورهای منطقه برنامه‌ریزی کند. چون دیگر دوران بزن و در رو به پایان رسیده است.

با پاسخ کوبنده ایران به تجاوز سبوعانه رژیم صهیونیستی، هم‌زمان، پیام روشنی نیز به حامیان غربی این رژیم مخابره شد: اگر از رژیمی حمایت می‌کنید که دستش به خون کودکان و بی گناهان آغشته است، باید بپذیرید که در آتش این بحران، خود نیز خواهید سوخت. چراکه  زبانه های این آتش برخاسته از درد ملت‌ها، خشم مظلومان، و فریادهای در گلو مانده بی گناهان و غیرنظامیان برخاسته است؛ آتشی که نه خاموش می‌شود و نه فروکش.

آری، این تنها آغاز راه است. اگر دیروز مقاومت صرفاً در اندیشه دفاع از خود بود، امروز به پیروزی می‌اندیشد. و فردا ـ شاید نه چندان دور ـ سرزمین‌های اشغالی، دیگر در تسلط سرنیزه نخواهند ماند، بلکه در آغوش آزادگان باز خواهند گشت.