چرا شعرهای شهریار شاعر برجسته ایرانی همچنان زنده‌اند؟
https://parstoday.ir/fa/other_news-i22202-چرا_شعرهای_شهریار_شاعر_برجسته_ایرانی_همچنان_زنده_اند
پارس‌تودی- در دل تاریخ ادبیات ایران، نام «سیدمحمدحسین بهجت تبریزی» می‌درخشد که با شنیدنش، طنین غزل و عطر عرفان در جان آدمی می‌پیچد.
(last modified 2025-09-17T10:42:56+00:00 )
شهریور ۲۲, ۱۴۰۴ ۱۳:۴۳ Asia/Tehran
  • سیدمحمدحسین بهجت تبریزی شاعر برجسته ایرانی
    سیدمحمدحسین بهجت تبریزی شاعر برجسته ایرانی

پارس‌تودی- در دل تاریخ ادبیات ایران، نام «سیدمحمدحسین بهجت تبریزی» می‌درخشد که با شنیدنش، طنین غزل و عطر عرفان در جان آدمی می‌پیچد.

سیدمحمدحسین بهجت تبریزی شاعر برجسته ایرانی که علاقمندان به شعر او را با تخلص «شهریار» می‌شناسند، شاعری از خطه‌ی آذربایجان ایران است که با دو زبان فارسی و آذری، شعر را به بلندای آسمان برد. در این مطلب از پارس‌تودی نگاهی به زندگی‌نامه و اشعار او انداخته شده‌است.

 

تولد

شهریار در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در شهر تبریز ایران به دنیا آمد. پدرش، حاج میرآقا، وکیل خوش‌نام تبریز بود. کودکی شهریار، به‌جای کوچه‌های تبریز، در روستاهای اطراف این شهر سپری و طبیعت، نخستین آموزگار او شد. در نوجوانی، راهی تهران شد تا در دارالفنون علم بیاموزد و سپس در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد. اما قلب او، با شکست عشقی و طوفان خیال، از مسیر علم جدا شد و به آغوش شعر پناه برد.

 

بازگشت به ریشه‌

پس از چند سال کار در استان خراسان ایران، شهریار دوباره به تهران بازگشت و در بانک کشاورزی مشغول شد اما دلش برای تبریز تنگ بود. در سال ۱۳۳۲، به زادگاهش برگشت و با دختری به نام «عزیزه عبدخالقی» ازدواج کرد. حاصل این پیوند، سه فرزند بود که نام‌هایشان نیز بوی شعر می‌دهد: شهرزاد، مریم و هادی.

 

شهریار؛ هنرمندی چندوجهی

شهریار فقط شاعر نبود؛ او عاشق موسیقی، خوشنویسی و هنرهای زیبا بود. قرآن را با خطی دل‌انگیز می‌نوشت و سه‌تار را چنان می‌نواخت که دل‌ها را می‌برد. اما روزی، در پی تحولی درونی، ساز را کنار گذاشت و تمام جانش را وقف شعر کرد.

 

سیدمحمدحسین بهجت تبریزی شاعر برجسته ایرانی

 

شعرهایی که نفس می‌کشند

شعر شهریار، ساده است اما عمیق، لطیف است اما جسور. او بی‌پروا از واژه‌های محاوره‌ای استفاده می‌کرد و از نگاه منتقدان نمی‌هراسید. در غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و حتی شعر نو، دستی توانا داشت. اما غزل‌هایش، چیز دیگری بودند؛ مثل غزل «علی‌ای همای رحمت» که هنوز هم دل‌ها را می‌لرزاند. شهریار عاشق امام علی(وصی و جانشین پیامبر اسلام) و شیفته‌ی حافظ شیرازی شاعر پرآوازه ایرانی بود. این عشق‌ها، در شعرهایش جاری‌اند؛ مثل رودهایی که به دریای معنا می‌ریزند.

 

شعر در خدمت ایمان و انسانیت

برای شهریار، شعر فقط هنر نبود؛ رسالتی بود برای معرفی دین، ملت و انسانیت. گاهی شعرهایش، خواننده را به آسمان‌های عرفان می‌برد، گاهی اشک را بی‌اختیار جاری می‌کرد. هر بیت، آینه‌ای بود از دردها، امیدها، و خاطراتی که در دل تاریخ جا مانده‌اند.

 

آثار

هر شعر شهریار دریچه‌ای است به اعماق روح و آینه‌ای از تاریخ و عشق. سرآغاز این سفر ادبی در سال ۱۳۱۰ با انتشار منظومه‌ی «روح پروانه» رقم خورد؛ اثری که سبک عرفانی و لطافت خیال را در هم می‌آمیزد و خواننده را به پرواز پرستووار به فراسوی مرزهای محسوس می‌برد. در ۱۳۳۲، «حیدر بابا سلام» به زبان مادری آذری منتشر شد؛ مجموعه‌ای شامل ۷۶ قطعه که پژواک خاطرات کودکی و نجواهای کوه و دشت آذربایجان ایران هستند. این گنجینه‌ی بومی بعدها به فارسی نیز درآمد تا وسعت معنایی شاعر را در دو زبان به رخ بکشد. اوج عظمت شهریار در «کلیات دیوان» و «کلیات اشعار» متبلور است؛ بیش از پانزده‌هزار بیت در قالب غزل، قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی. از شور حماسی و ستایش علوی تا لحن عاشقانه و زمزمه‌ی عرفانی، هر بیت در این دیوان‌ها چون نگینی درخشان بر تارک ادب فارسی می‌درخشد و با هر بار خواندن، لایه‌ای نو از معنا آشکار می‌سازد.

 

وداع با جسم، جاودانگی با کلام

در سپیده‌دم ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، شهریار از این جهان پر کشید. او وصیت کرد که در مقبرة‌الشعرای تبریز، کنار دیگر بزرگان ادب، آرام گیرد. اما صدای او، چهره‌ی آرامش و شعرهایش که با هر موضوعی رنگ تازه‌ای می‌گرفتند، هنوز در دل مردم زنده‌اند. سالروز درگذشت شهریار، از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، به نام روز ملی "شعر و ادب پارسی" نام‌گذاری شده است. امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در ملاقات اعضاء و مهمانان کنگره‌ی یکصدمین سالگرد میلاد شهریار در سال ۱۳۸۵، شهریار را «حکیم» خواندند.

 

شهریار در محضر امام خامنه‌ای

 

نمونه‌هایی اشعار شهریار
این شاعر نامدار ایرانی، اشعاری درباره موضوعات مختلف سروده است که به چند قطعه از آنان اشاره می‌کنیم.

در وصف امام علی، وصی و جانشین پیامبر اسلام غزلی سروده است که یک بیت آن این است:

دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

 

در وصف عشق، عاشقی و معشوق هم غزلی سروده است که در یک بیت آن آمده است:

به چشمک این همه مژگان به هم مزن یارا / که این دو فتنه به هم می‌زنند دنیا را

همچنین در جایی دیگر سروده است:

طبعم از لعل تو آموخت درافشانی‌ها / ای رخت چشمه خورشید درخشانی‌ها

 

در وصف انتظار هم سروده است:

ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست / که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

 

در وصف زندگانی هم سروده است:

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند / بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می‌کند

mrt