کریدور شمال-جنوب؛ فرصتی استراتژیک برای ایران به عنوان هاب ترانزیتی اوراسیا
-
کریدور بینالمللی شمال-جنوب
پارس تودی - کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) نه فقط یک مسیر حملونقل کالا است، بلکه ابزار اقتصادی و ژئوپلیتیکی مهمی برای ایران به شمار میآید.
این کریدور، با اتصال هند به روسیه و اروپا از مسیر ایران، فرصت ایجاد درآمد پایدار، تقویت نفوذ منطقهای و کاهش وابستگی به نفت را برای کشور فراهم میکند.در این گزارش از پارستودی اهمیت کریدور شمال-جنوب و فرصت استراتژیک ایران به عنوان هاب ترانزیتی اوراسیا بررسی شده است که میخوانید:
هابهای منطقهای و اهمیت ترانزیت
در دنیای امروز، کشورهای واقع در مسیرهای ترانزیتی مانند ایران، ترکیه یا امارات، با مدیریت حملونقل بینالمللی، هم درآمد مستقیم از عوارض گمرکی و هزینههای بندری و ریلی کسب میکنند و هم درآمد غیرمستقیم از توسعه صنایع وابسته، گردشگری و سرمایهگذاری خارجی دارند. علاوه بر سود اقتصادی، کنترل مسیرهای ترانزیتی به ایران امکان میدهد نفوذ ژئوپلیتیکی خود را افزایش دهد و کشورهای همسایه را به زیرساختهای خود وابسته کند.
ساختار و مسیر INSTC
کریدور شمال-جنوب، پروژهای چندوجهی با طول تقریبی ۷۲۰۰ کیلومتر است که از بندر بمبئی در هند آغاز و از طریق بندر چابهار یا بندرعباس به ایران، سپس به آذربایجان، روسیه و نهایتاً اروپا میرسد. این مسیر، زمان حمل کالا را از ۴۵ تا ۶۰ روز به ۲۰ تا ۳۰ روز کاهش داده و هزینهها را تا ۳۰ درصد کم میکند. ایران با پوشش بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر از مسیر، نقش کلیدی در این کریدور دارد و پروژههایی مانند تکمیل خط ریلی رشت-آستارا و توسعه بندر چابهار اهمیت استراتژیک این مسیر را نشان میدهند.
اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی
INSTC میتواند سالانه بیش از ۲۰ میلیون تن کالا جابهجا کند و درآمد مستقیم ایران از عوارض ترانزیت به میلیاردها دلار برسد. صادرات محصولات کشاورزی ایران به روسیه از طریق این مسیر به ۱.۲ میلیارد دلار در ۲۰۲۴ رسید و تجارت دوجانبه با روسیه از ۴ میلیارد دلار در ۲۰۲۲ به بیش از ۱۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۵ افزایش یافت. این وابستگی اقتصادی، نفوذ ایران در منطقه را تقویت میکند و اهرمی در برابر فشارهای خارجی ایجاد مینماید.
فرصتها و چالشها
INSTC تعادل قدرت در اوراسیا را تغییر داده و ایران را به تقاطع دو کریدور عمده، از جمله پروژه کمربند و جاده چین، تبدیل میکند. با این حال، تکمیل زیرساختها، امنیت مسیرها و رقابت با مسیرهای رقیب مانند کانال سوئز یا کریدور ترکیه-آذربایجان، از جمله چالشهای پیش رو هستند. پیشرفتهایی مانند توافق دیجیتالسازی مسیر در ۲۰۲۵ نشان میدهد که با سرمایهگذاری و مدیریت مناسب، ایران میتواند این موانع را پشت سر بگذارد.
در مجموع باید گفت INSTC ایران را از حاشیه به مرکز اوراسیا میبرد، درآمد پایدار ایجاد میکند و وابستگی کشورهای منطقه را افزایش میدهد. این کریدور، کلیدی برای تحول اقتصادی و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در آسیا و اوراسیا است و نشان میدهد که ترانزیت کالا فراتر از حملونقل، ابزاری استراتژیک برای قدرت منطقهای محسوب میشود.
hm