سودان زیر آتش؛ زخم الشفاء هنوز تازه است
-
بیمارستان الشفاء سودان، هدف موشک آمریکا قرار گرفت
پارستودی- در حالیکه سودان امروز در آتش جنگ داخلی میسوزد و میلیونها انسان میان گرسنگی، بیماری و آوارگی گرفتار شدهاند، سکوت غرب و مماشات ایالات متحده بار دیگر نگاهها را به نقش تاریخی واشنگتن در بحرانسازی برای این کشور میکشاند؛ نقشی که محدود به حمایتهای سیاسی امروز نیست. سودان سالها پیش نیز هزینه سنگینی از این مداخلهگری پرداخت کرده است؛ زمانیکه آمریکا در اوت ۱۹۹۸ بزرگترین کارخانه داروسازی این کشور را با موشکهای کروز نابود کرد؛ حملهای که هنوز زخمهای آن در جان مردم این سرزمین باقی مان
بهگزارش پارستودی، جنگ کنونی سودان، شبکه سلامت را فلج کرده، بیمارستانها را از کار انداخته و دسترسی مردم به دارو و درمان را تقریباً ناممکن ساخته است. این فاجعه انسانی یادآور قدمهای پیشین آمریکا در تخریب زیرساختهای حیاتی سودان است؛ نمونهای روشن از تکرار یک سیاست قدیمی: فشار، تحریم، عملیات نظامی و بیتوجهی به جان مردم. آنچه امروز در سودان جریان دارد، ادامه مسیری است که سالها قبل آغاز شد؛ مسیری که یکی از تلخترین نقاط آن بمباران کارخانه داروسازی «الشفاء» بود.
در نیمهشب ۲۰ اوت ۱۹۹۸، صدای انفجاری متفاوت در آسمان خارطوم طنین انداخت؛ انفجاری که نه از درگیریهای داخلی، نه از نزاعهای قبیلهای، بلکه از موشکهای کروز ایالات متحده آمریکا بود. هدف حمله، یک کارخانه تسلیحاتی یا انبار مهمات نبود، بلکه کارخانه داروسازی «الشفاء» بود؛ بزرگترین واحد تولید دارو در سودان و یکی از معدود منابع تأمین داروهای ارزان برای مردم فقیر این کشور. این حمله تکرار سیاستی بود که بارها در تاریخ آفریقا اتفاق افتاده است: خشونت نظامی، تحریم، مداخله و قربانی شدن مردم عادی.
کارخانه داروسازی الشفاء در سال ۱۹۹۷ افتتاح شد و بنا بر گزارشهای نهادهایی همچون سازمان ملل، صلیب سرخ و سازمان بهداشت جهانی بخش قابل توجهی از داروهای حیاتی سودان از قبیل داروهای ضد مالاریا، آنتیبیوتیکها و داروهای دامپزشکی را تأمین میکرد. در کشوری که سالها درگیر فقر، بیماری و جنگ داخلی بود و واردات دارو تحت فشار تحریمها قرار داشت، این کارخانه یک زیرساخت حیاتی محسوب میشد. با این حال تنها یک سال بعد، آمریکا با ادعای ارتباط این مرکز با گروههای تروریستی و تولید مواد شیمیایی خطرناک، دستور حمله به آن را صادر کرد و موشک کروز آمریکا آن را نابود کرد.
مقامهای واشنگتن مدعی شدند که در کارخانه، مادهای شیمیایی به نام EMPTA تولید میشود؛ مادهای که کاربرد بالقوه در ساخت گاز اعصاب دارد. اما این ادعا بهسرعت زیر سؤال رفت. هیچ سند معتبری از سوی نهادهای بینالمللی ارائه نشد. بعدها پنتاگون اعتراف کرد که نمونه شیمیایی تنها از «خارج محوطه» جمعآوری شده و احتمال آلودگی محیطی وجود داشته است. بازرس مستقل و کمیته حقیقتیابی نیز هیچگاه خط تولید سلاح شیمیایی در کارخانه را تأیید نکردند. «هاینتس لورنز» وزیر وقت تجارت سودان صریح گفت: اگر آمریکا مدرکی دارد، به جهان ارائه کند؛ اما حقیقت این است که الشفاء فقط دارو تولید میکرد.
اما پیامد انسانی حمله، از خود انفجار و ویرانی ساختمان مهمتر بود. نابودی کارخانه به معنای توقف تولید دارو برای میلیونها سودانی بود. در کشوری که مالاریا یکی از بزرگترین قاتلان خاموش بود، از بین رفتن این مرکز عملاً جان هزاران انسان را تهدید کرد. سازمان پزشکان بدون مرز اعلام کرد: هزاران نفر ممکن است تنها به دلیل کمبود دارو جان خود را از دست داده باشند. برخی گزارشها نشان میداد که تلفات غیرمستقیم حمله، بسیار بیشتر از خسارات اولیه بوده است.
این حمله تنها یک عملیات نظامی نبود؛ بخشی از الگوی تاریخی سلطهگری غرب در آفریقا بود. از استعمار و غارت منابع گرفته تا تحریمهای اقتصادی، کودتاهای طراحیشده و حمایت از جنگهای داخلی، سرنوشت بسیاری از ملتهای آفریقایی نه بر اساس اراده مردم، بلکه طبق منافع قدرتهای فرامنطقهای رقم خورده است. سودان نیز در این میان استثنا نبود. بمباران کارخانه داروسازی، تنها یکی از مصادیق این سیاست بود: ضربه به زیرساخت حیاتی یک جامعه فقیر، بدون پاسخگویی و بدون جبران خسارت.
سالها بعد، حتی برخی رسانههای غربی این حمله را «اشتباهی بزرگ» توصیف کردند. اما در عمل، هیچکس پاسخگو نبود. آمریکا نه عذرخواهی کرد و نه خسارتی پرداخت. برای مردم سودان، این حادثه فقط یک انفجار نبود؛ زخمی بود که بر پیکر حافظه جمعی آنان نشست و نشان داد که در معادلات قدرت جهانی، جان انسانهای فقیر کماهمیتترین عنصر است.
امروز، هر بار که سخن از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم از زبان دولتهای غربی شنیده میشود، این پرسش دوباره در ذهن مردم سودان و بسیاری از آفریقاییها زنده میشود: اگر دفاع از انسانیت هدف است، چرا کارخانهای که داروی کودکان، بیماران و سالمندان را تأمین میکرد، تهدید تلقی شد؟
پاسخی وجود نداشت؛ و شاید همین سکوت، رساتر از هر مدرکی باشد.
ad