خرداد ۱۵, ۱۴۰۳ ۱۲:۰۸ Asia/Tehran
  • تاکید اصلی دین بر تعقل انسانهاست/ دین و تعقل
    تاکید اصلی دین بر تعقل انسانهاست/ دین و تعقل

پارس تودی- تحقیق و پژوهش در باب دین در سطح بین‌المللی طی چهار دهه اخیر نسبت به چند دهه گذشته بیشتر مورد توجه و استقبال قرار گرفته و به تدریج از شاخه‌های فراوانی برخوردار شده است.

 

دین

برخی در تعریف دین گفته‌اند: «دین، مجموعه عقاید، قوانین و مقرراتی است که هم به اصول بینشی بشر نظر دارد و هم درباره اصول گرایشی وی سخن می‌گوید و هم اخلاق و شئون زندگی او را زیر پوشش دارد.

به دیگر سخن، دین مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان‌ها از طریق وحی و عقل در اختیار آنان قرار دارد» (جوادی آملی، دین‌شناسی، ص۲۷).

دین نیرویی قوی در زندگی بشر است که همزاد انسان بوده و سابقه‌ای در زندگی انسانها به امتداد تاریخ حیاتشان دارد. امروزه قرائن و شواهد فراوانی به دست آمده مبنی بر اینکه انسان‌ها به نحو اجتناب ناپذیری دینی هستند و محققان هیچ قومی از اقوام بشری را نیافته‌اند که صاحب نوعی دین نبوده باشند و همراه ابتدایی‌ترین تمدن‌ها، ادیانی پدید آمده‌اند و هر کدام به نحو بسیار پیچیده‌ای توسعه و تکامل یافته و تأثیر عمیقی بر زندگی بشر داشته‌اند.

قرآن کریم می‌فرماید: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ»؛(خداوند) آیینی را به سود شما وضع کرد که نوح را نسبت به آن توصیه داشت، و آنچه را به‌سوی تو (محمد) وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم این است که دین [انتخاب شده خدا] را برپا دارید، و از بخش‌بخش‌کردنِ آن، [که بخشی را براساس دلخواهتان بپذیرید و بخشی را واگذارید] بپرهیزید (سوره شوری:۱۳).

 

عقل

به اعتقاد بسیاری از فلاسفه، اصلی‌ترین وجه تمایز انسان از سایر جانداران و حیوانات میزان «عقل» و «قدرت تعقل و تفکر» اوست. این واقعیت که: «هر فردی تا چه میزان از عقل خود در راه تعالی و در مسیر عمل استفاده می‌نماید؟» یکی از عوامل اساسی می‌باشد که از طریق آن انسان‌ها در جوامع مختلف بشری محک خورده و توسط دیگران مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

قرآن کریم انسان‌هایی که از قدرت تعقل، اندیشه و خردورزی خود استفاده نمی‌کنند را مانند «چهارپایان بلکه گمراه‌تر» معرفی کرده است: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ»؛ بسیاری از جنّیان و آدمیان را [که می‌دانیم همواره به اختیار خودشان کفر را بر ایمان ترجیح داده، و لیاقت بهشتی‌شدن را از دست می‌دهند] برای دوزخ پدید آوردیم؛ زیرا آنان دل‌هایی دارند که با آن تفقه و تعقل نمی‌کنند، و چشم‌هایی دارند [که به سبب دل‌مشغولی‌های فراوانِ به امور مادی، آثار و نشانه‌های حق را] با آن نمی‌بینند، و گوش‌هایی دارند که [سخن حق را] با آن نمی‌شنوند، اینان مانند چهارپایانند، بلکه گمراه‌تر، اینان همان غافلانند (سوره اعراف:۱۷۹).

در کلمات اهل بیت پیامبر اسلام (ع) نیز از عقل به عنوان «حجت باطنی» خداوند بر انسان‌ها تعبیر شده است: «اِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَیْنِ: حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً؛ فَاَمَّا الظّاهِرُ فَالرُّسُلُ وَ الاَنْبیاءُ وَ الاَئِمَةُ عَلَیْهِم السَّلامُ وَاَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ» (الکافی،  ج۱، ص۱۶).خداوند را بر مردمان دو حجت است: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى همان فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى همان خردها.

 

دین و عقل

نتیجه آنکه از منظر اندیشه قرآنی و آنچه پیامبر اسلام بر آن تاکید داشته، دین و عقل از هم جدایی ناپذیرند و اگر کسی یا فرقه ای بخواهد با رسومی ظاهرا دینی، تعقل و اندیشیدن را رها کند اساسا نه دین را فهمیده و نه مبتنی بر آیات قرآن می تواند خود را در مسیر الهی و مسیر انبیا بداند.

اینکه امروزه عالمان جهان اسلام بویژه جهان تشیع، جریان‌هایی همچون داعش و یا القاعده و یا بوکوحرام را اسلامی نمی دانند و یک انحراف دستکاری شده و همسو برای منافع استعمار خطاب می کنند، بخش اصلی‌اش به همین دلیل است که اساسا دین بویژه دین اسلام که این میزان تاکید بر عقلانیت و همزیستی اجتماعی دارد، نمی تواند چنین منش و سبک زندگی عاری از تعقل و ضد انسانی را تایید کند. آن هم مثلا داعشی که نه با اسرائیل به عنوان دشمن اصلی مسلمانان که با زنان و کودکان مسلمان در عراق و سوریه جنگید.

عبارات کلیدی: دین چیست، تعریف دین، عقل و دین، تفکر در قرآن، رابطه دین و تفکر

X/MMA

 
 

 

 

کلیدواژه