استعمار در آفریقا؛ تخریب فرهنگ‌ها و نسل‌کشی‌های فراموش‌شده
https://parstoday.ir/fa/world-i22932-استعمار_در_آفریقا_تخریب_فرهنگ_ها_و_نسل_کشی_های_فراموش_شده
پارس‌تودی- استعمار اروپایی در آفریقا نه تنها میلیون‌ها نفر از مردم این قاره را به قتل رساند، بلکه به نابودی فرهنگ‌ها، زبان‌ها و هویت‌های آنان نیز انجامید.
(last modified 2025-09-22T06:12:58+00:00 )
شهریور ۳۰, ۱۴۰۴ ۱۳:۲۱ Asia/Tehran
  • نسل‌کشی رواندا
    نسل‌کشی رواندا

پارس‌تودی- استعمار اروپایی در آفریقا نه تنها میلیون‌ها نفر از مردم این قاره را به قتل رساند، بلکه به نابودی فرهنگ‌ها، زبان‌ها و هویت‌های آنان نیز انجامید.

استعمار اروپایی در آفریقا که با توجیهاتی چون متمدن‌سازی همراه بود، به بزرگترین نسل‌کشی تاریخ بشر بدل شد که اثرات آن همچنان در ساختارهای نابرابر جهانی امروز مشاهده می‌شود. به گزارش پارس‌تودی، «رافائل چیخانی»، مورخ و روشنفکر آفریقایی اهل موزامبیک در مقاله‌ای با عنوان «آفریقا تحت استعمار اروپایی: بزرگترین نسل‌کشی در تاریخ بشر» در وب‌سایت الجزیره نوشت:

استعمار اروپایی در آفریقا همواره با توجیهاتی چون متمدن‌سازی و پیشرفت همراه بوده است، اما این فرآیند در حقیقت بزرگترین نسل‌کشی تاریخ بشر را به همراه داشته است. این نسل‌کشی تنها به نابودی فیزیکی میلیون‌ها نفر از مردم آفریقا محدود نمی‌شود، بلکه به از بین بردن فرهنگ‌ها، زبان‌ها و نظام‌های معرفتی آنان نیز انجامیده است. این ساختارهای جدید اقتصادی و سیاسی که استعمارگران پیاده کردند، نابرابری‌هایی را به وجود آورده‌اند که هنوز هم در سطح جهانی ادامه دارد.

در نگاه حقوقی، نسل‌کشی طبق کنوانسیون سازمان ملل متحد به معنای نابودی عمدی یک گروه ملی، نژادی یا مذهبی است و بسیاری از وقایع استعماری مانند قتل‌عام‌های در کنگو تحت سلطه لئوپولد دوم و نسل‌کشی‌های دیگر در آفریقا را دربر می‌گیرد. استعمارگران نه تنها به سلطه فیزیکی بر سرزمین‌ها دست زدند، بلکه تلاش کردند تا فرهنگ‌ها، زبان‌ها و هویت‌های مردم بومی را تغییر دهند، در حالی که آنان را پست‌تر از خود می‌دیدند.

یکی از مهم‌ترین نقدها به استعمار از طرف «امه سزر»، نویسنده و فیلسوف آفریقایی، مطرح شده است. او در کتاب «گفتار در باب استعمار» (۱۹۵۰) استعمار را به‌عنوان یک بربریت سازمان‌یافته می‌بیند. سزر در انتقاد از استعمارگران اروپایی می‌گوید که در واقع نازیسم تنها بازگشتی به روش‌هایی است که قبلاً در مستعمرات اروپایی در جریان بوده است و این خشونت‌ها علیه استعمارشدگان به‌طور عمده نادیده گرفته می‌شد.

«فرانتس فانون»، فیلسوف و روانشناس نیز در کتاب «دوزخیان زمین» (۱۹۶۱) استعمار را به‌عنوان یک سیستم مبتنی بر خشونت و انکار انسانیت مردم مستعمرات توصیف می‌کند. او اعتقاد دارد که استعمار نه تنها به اشغال فیزیکی سرزمین‌ها منجر شد، بلکه تحمیل فرهنگی نیز به‌طور عمده انجام گرفت. استعمارگران با تحقیر مردم بومی، تلاش کردند تا هویت‌های فرهنگی آنان را نابود کنند. این خشونت‌ها تنها محدود به جنایات فیزیکی نبود بلکه فرهنگی و روانی هم بود و تا امروز در بسیاری از مستعمرات، اثرات آن همچنان مشاهده می‌شود.

«آشیل مبمبه» و «آنیبال کیخانو» نیز نشان داده‌اند که استعمار به‌طور رسمی پایان نیافته است. در واقع استعمار در قالب‌های جدیدی مانند سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالی و نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی ادامه دارد. مبمبه در کتاب «درباره مستعمره جدید» (۲۰۰۱) تأکید دارد که پایان استعمار به معنای پایان سلطه نبوده است و این سلطه هنوز در زمینه‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی برقرار است.

تاریخ استعمار شامل نسل‌کشی‌ها و قتل‌عام‌های وسیعی است که به میلیون‌ها نفر آسیب رسانده است. از جمله این نسل‌کشی‌ها می‌توان به تجارت مثلثی اشاره کرد که در آن بیش از ۱۲.۵ میلیون آفریقا بین قرن‌های ۱۶ تا ۱۹ به آمریکا منتقل شدند که حدود ۱.۸ میلیون نفر جان باختند. همچنین، نسل‌کشی بومیان قاره آمریکا که از سال ۱۴۹۲ تا قرن نوزدهم باعث کاهش جمعیت بومیان از ۷۰-۱۰۰ میلیون نفر به ۵-۱۰ میلیون نفر شد، نمونه‌ای از این فجایع است. همچنین جنگ‌های استعمار پرتغال در آنگولا و موزامبیک در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، که بیش از ۵۰ هزار نفر را کشتند، و خشونت‌های استعماری بریتانیا در هند، از جمله قتل‌عام آمریتسار و قحطی بنگال، نشان‌دهنده شدت این نسل‌کشی‌ها است.

نتیجه‌گیری این‌که استعمار نه تنها یک انحراف اخلاقی از تاریخ است، بلکه بنیان خشونت‌آمیز و نسل‌کشانه مدرنیته غربی به شمار می‌رود. این خشونت‌ها هنوز در قالب سلطه اقتصادی، فرهنگی و معرفت‌شناختی ادامه دارد و برای رسیدن به عدالت تاریخی، باید استعمار را به‌عنوان بزرگترین نسل‌کشی در تاریخ بشری شناخت.

ad