سرمایهداری غربی و فروپاشی ارزشهای اخلاقی
-
سرمایه داری غربی
پارستودی- سرمایهداری در جوامع غربی با تأکید بر سود فردی و جدایی اخلاق از اقتصاد، پیامدهای منفی عمیقی بر ارزشهای اخلاقی گذاشته است.
به گزارش پارس تودی، پیامدهای منفی رویکرد سرمایهداری غربی در زمینه اصالت فرد و تأکید بر کسب سود، قطعنظر از شیوههای کسب آن و در نهایت جدایی اخلاق از اقتصاد شامل مواردی مانند فردگرایی افراطی، تضعیف همبستگی اجتماعی، گسترش خشونت و بیتفاوتی اخلاقی میشود.
یکی از مهمترین نقدها بر سرمایهداری غربی، تبدیل انسان به «انسان اقتصادی» است؛ موجودی که تنها بر اساس نفع شخصی و محاسبه سود و زیان عمل میکند. در این نگاه، اخلاق از عرصه اقتصاد جدا میشود و ارزشهای انسانی همچون عدالت، همدلی و ایثار جایگاهی در تصمیمگیریهای اقتصادی ندارند. این جدایی باعث میشود که معیار اصلی رفتار انسانها، سود فردی باشد نه خیر جمعی، و در نتیجه روابط انسانی به روابطی ابزاری و سودمحور تقلیل یابد.
مطالعات نشان دادهاند که بحران اخلاقی نهفته در نظام سرمایهداری غربی، زمینهساز افزایش خشونت و افراطیگری در جوامع غربی بهویژه آمریکا بوده است. وقتی ارزشهای اخلاقی در سایه سودجویی فردی فراموش میشوند، جامعه به سمت رقابت بیرحمانه و حذف دیگری سوق پیدا میکند. این وضعیت نهتنها روابط اجتماعی را شکننده میسازد، بلکه به شکلگیری فرهنگ خشونت و بیاعتمادی عمومی نیز دامن میزند.
سرمایهداری غربی همچنین با محوریت قرار دادن اصالت فرد ( Individualism) به شکلگیری فردگرایی افراطی کمک کرده است. در چنین شرایطی، افراد بیش از آنکه به مسئولیتهای اجتماعی خود بیندیشند، بهدنبال تحقق منافع شخصی هستند. این امر موجب تضعیف همبستگی اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی و بیتفاوتی نسبت به مشکلات دیگران میشود. در نتیجه، ارزشهایی چون همیاری، تعاون و عدالت اجتماعی جای خود را به رقابت بیپایان و مصرفگرایی میدهند.
یکی دیگر از پیامدهای سرمایهداری غربی، گسترش مصرفگرایی است. انسانها در این نظام بیش از آنکه به رشد معنوی و اخلاقی توجه کنند، درگیر خرید و مصرف کالاهای جدید میشوند. مصرفگرایی نهتنها به تخریب محیطزیست و منابع طبیعی منجر میشود، بلکه اخلاق انسانی را نیز به سطحیترین شکل ممکن تقلیل میدهد؛ ارزش انسانها بر اساس میزان دارایی و مصرفشان سنجیده میشود، نه بر اساس فضیلتهای اخلاقی یا معنوی.
در نظام سرمایهداری غرب، اقتصاد بهعنوان عرصهای مستقل از اخلاق تعریف میشود. این جدایی موجب میشود که تصمیمات اقتصادی بدون توجه به پیامدهای اخلاقی اتخاذ شوند. برای مثال، شرکتها ممکن است برای افزایش سود، دست به استثمار نیروی کار، تخریب محیطزیست یا تولید کالاهای مضر بزنند، بیآنکه مسئولیت اخلاقی این اقدامات را بپذیرند. چنین رویکردی، اخلاق را به حاشیه میراند و انسانها را در چرخهای بیپایان از سودجویی گرفتار میسازد.
در نهایت باید گفت که سرمایهداری در جوامع غربی با تأکید بر سود فردی، مصرفگرایی و جدایی اخلاق از اقتصاد، پیامدهای منفی گستردهای بر اخلاق انسانها داشته است. این پیامدها شامل فردگرایی افراطی، فروپاشی همبستگی اجتماعی، گسترش خشونت، ابتذال اخلاقی و بیتفاوتی نسبت به ارزشهای انسانی است. در چنین شرایطی، بازاندیشی در رابطه میان اخلاق و اقتصاد و بازگشت به ارزشهای انسانی همچون عدالت، همدلی و مسئولیت اجتماعی ضرورتی انکارناپذیر به نظر میرسد.
srm