ما را بزرگ کنید! توهمات استعماری ملونی و ترامپ
(last modified Tue, 29 Apr 2025 12:57:26 GMT )
اردیبهشت ۰۹, ۱۴۰۴ ۱۶:۲۷ Asia/Tehran
  • ما را بزرگ کنید! توهمات استعماری ملونی و ترامپ

پارس‌تودی- بررسی‌ها نشان میدهد که ترامپ و ملونی نماینده جریانی هستند که از افول قدرت غرب هراس دارند. ​​​​​​​

«جورجیا ملونی» نخست‌وزیر ایتالیا، در دیدار اخیر خود با «دونالد ترامپ" شعار توخالی "غرب را دوباره بزرگ کنیم" را مطرح کرد.
این شعار، که یادآور کمپین معروف "آمریکا را دوباره بزرگ کنید" ترامپ است، نه یک برنامه‌ریزی واقع‌بینانه برای آینده، بلکه نوستالژی خطرناکی برای بازگشت به دوران هژمونی خشن غرب است؛ دورانی که با استعمار، جنگ‌های ویرانگر و غارت منابع جهانی همراه بود.

"عظمت" غرب: روی دیگر جنایت و استثمار
وقتی رهبران غربی از "عظمت" گذشته حرف می‌زنند، چه تصویری در ذهن دارند؟ آیا منظورشان همان دوره‌ای است که اروپا و آمریکا با کشتار و بردگی، قاره‌ها را به خاک و خون کشیدند؟ آیا عظمت مورد نظرشان همان برده‌داری، نسل‌کشی سرخپوستان، جنگ‌های تریاک در چین، استعمار آفریقا و خاورمیانه است؟
تاریخ غرب مملو از چهره‌های خونین است: از کشتار کنگو توسط بلژیک که میلیون‌ها نفر را قربانی کرد تا جنگ‌های ویرانگر آمریکا در ویتنام، عراق و افغانستان. امروز نیز همان قدرت‌های استعماری، با نقاب دموکراسی و حقوق بشر، به حامیان اصلی نسل‌کشی فلسطینیان تبدیل شده‌اند. آیا این همان "عظمتی" است که ملونی و ترامپ می‌خواهند بازگردانند؟

غربِ امروز: افول هژمونی و هراس از چندقطبی شدن جهان
ترامپ و ملونی نماینده جریانی هستند که از افول قدرت غرب هراس دارند. ظهور چین، مقاومت روسیه در برابر ناتو، و بیداری جهانی جنوب نشان داده که دوران یکه‌تازی غرب به پایان رسیده است. اما به جای پذیرش جهان چندقطبی، سیاستمداران غربی تلاش می‌کنند با تشدید نظامی‌گری، تحریم‌های یکجانبه و جنگ اقتصادی، بقایای هژمونی خود را حفظ کنند.
تحریم‌های آمریکا علیه چین، روسیه و ایران، حمایت بی‌قیدوشرط از رژیم صهیونیستی و تلاش برای تضعیف سازمان‌های بین‌المللی مستقل، همه نشان‌دهنده ترس غرب از از دست دادن سلطه جهانی است. اما این استراتژی نه تنها غرب را "بزرگ" نمی‌کند، بلکه آن را به بازیگری منزوی و غیرقابل اعتماد تبدیل کرده است.

نظم مبتنی بر قواعد یا زورگویی سازمان‌یافته؟
غرب مدعی دفاع از "نظم مبتنی بر قواعد" است، اما در عمل، این نظم چیزی جز تحمیل قوانین مورد نظر واشنگتن و بروکسل بر دیگران نیست. وقتی آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل بی‌اعتنایی می‌کند، وقتی اروپا حق وتوی خود را ابزاری برای حمایت از جنایات اسرائیل قرار می‌دهد، و وقتی دادگاه بین‌المللی کیفری فقط به دنبال محاکمه رهبران آفریقایی و روسیه است، روشن می‌شود که حقوق بین‌الملل تنها برای ضعیف‌ها الزام‌آور است.
غزه نمونه آشکار این جهتگیری است: در حالی که غرب نسل‌کشی فلسطینیان را حمایت می‌کند، همان کشورها به بهانه "حقوق بشر" به دیگران تحریم تحمیل می‌کنند. این دوگانگی اخلاقی، ذات واقعی "عظمت" غرب را نشان می‌دهد: سلطه‌گری به نام دموکراسی، استثمار به نام آزادی.

آیا غرب واقعاً می‌خواهد "بزرگ" شود؟
اگر غرب واقعاً به دنبال "عظمت" است، باید از تاریخ سیاه خود درس بگیرد: - به جای تحریم و جنگ، به همکاری بین‌المللی روی آورد. - به جای حمایت از رژیم‌های متجاوز، به حقوق ملت‌های تحت ستم احترام بگذارد. - به جای نظامی‌گری، به دیپلماسی و عدالت جهانی پایبند باشد. اما شعارهای ملونی و ترامپ نشان می‌دهد که آن‌ها به دنبال بازگشت به دوران زورگویی هستند، نه اصلاح روابط بین‌الملل. "بزرگ کردن غرب" در ادبیات آن‌ها، یعنی بازگشت به امپریالیسم قرن بیستمی—راهی که نه تنها جهان را به ثبات نمی‌رساند، بلکه آتش تنش‌ها را شعله‌ورتر می‌کند.


عظمت واقعی در عدالت و صلح‌آفرینی است، نه در سلطه
جهان امروز به رهبرانی نیاز دارد که به جای نوستالژی امپراتوری‌های فروپاشیده، به عدالت و برابری بین ملت‌ها باور داشته باشند. "عظمت" واقعی نه در تعداد پایگاه‌های نظامی آمریکا در جهان است، نه در تحریم‌های ظالمانه اروپا، و نه در سکوت در برابر جنایات اسرائیل. اگر غرب می‌خواهد دوباره "بزرگ" شود، باید از استثمار و جنگ دست بردارد و پاسدار صلح باشد، نه عامل جنگ. اما تا زمانی که سیاستمدارانی مانند ترامپ و ملونی به رویای امپراتوری‌های استعماری چسبیده‌اند، این آرزو نه تنها محقق نخواهد شد، بلکه افول غرب را تسریع خواهد کرد.

x/hm