تحلیل- بازگشت آمریکا به بگرام؛ از طرح تا عمل
-
تحلیل- بازگشت آمریکا به بگرام؛ از طرح تا عمل
پایگاه بگرام که روزگاری مرکز اصلی عملیات آمریکا در افغانستان بوده و امروز نیز همچنان ارزش راهبردی خود را حفظ کرده، به موضوعی کلیدی در کشاکش واشنگتن با طالبان و قدرتهای منطقهای تبدیل شده است.
به گزارش رادیو دری به نقل از ایرنا؛ دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در سپتامبر ۲۰۲۵ آشکارا از قصد واشنگتن برای «پس گرفتن بگرام» سخن گفت و بحثها درباره راهبرد، حاکمیت و رقابت قدرتهای بزرگ را دوباره زنده کرد.
این پایگاه که در روند خروج آشفته سال ۲۰۲۱ رها شد و چند هفته بعد به دست طالبان افتاد، چیزی فراتر از یک یادگار گذشته و نمادی از قدرتی مورد مناقشه در قلب آسیاست. هشدار صریح ترامپ مبنی بر اینکه اگر بگرام واگذار نشود «اتفاقات بدی» برای افغانستان رخ خواهد داد، نشاندهنده آمادگی او برای تشدید تنش بود و حتی به نوعی اشاره به اقدام نظامی داشت.
در مقابل، واکنش کابل فوری و قاطع بود: طالبان سوگند خورد که هرگز اجازه نخواهد داد نیروهای خارجی دوباره بر خاک افغانستان مستقر شوند. این رویارویی صحنه را برای تقابلی پرمخاطره آماده میکند و پرسشهایی جدی درباره اهداف آمریکا، ژئوپلیتیک منطقه و خطر تکرار تاریخ برمیانگیزد.
- دلایل راهبردی برای بازگشت احتمالی به بگرام
با وجود سرسختی طالبان، دلایلی وجود دارد که چرا واشنگتن بار دیگر به بگرام چشم دوخته است:
نزدیکی به چین: موقعیت بگرام که حدود ۸۰۰ کیلومتر با مرز چین فاصله دارد، در دوران رقابت آمریکا و چین ارزش راهبردی بزرگی دارد. ترامپ بارها گفته است که بگرام تنها «یک ساعت با تأسیسات هستهای و موشکی چین در شینجیانگ» فاصله دارد. با فعالسازی دوباره بگرام، آمریکا یک پایگاه پیشرو برای نمایش قدرت در آسیای مرکزی و رصد فعالیتهای نظامی چین به دست خواهد آورد. تحلیلگران میگویند اهمیت این پایگاه پس از خروج آمریکا افزایش یافته است، زیرا از نظر جغرافیایی در برابر چین موقعیتی ویژه دارد.
منابع معدنی افغانستان و نفوذ منطقهای: فراتر از امنیت، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک نیز در میان است. افغانستان بر ذخایر عظیم و دستنخورده معدنی نشسته است و منابع آگاه میگویند تیم ترامپ بگرام را بهعنوان دروازهای برای دسترسی به عناصر نادر خاکی و فرصتهای معدنی در افغانستان میبیند. کنترل بگرام همچنین میتواند پایگاهی تازه برای آمریکا در آسیای مرکزی ایجاد کند و نفوذ واشنگتن را در منطقهای که اکنون تحت سلطه تعاملات روسیه و چین با کابل است، تقویت کند. در عمل، بازگشت به بگرام میتواند دوباره افغانستان را به نقطهای بحرانی در رقابتهای جهانی بدل کند.
فرودگاه راهبردی و نمادگرایی: از نظر نظامی، بگرام در افغانستان بیهمتاست. این پایگاه دو باند طولانی بتنی دارد که توانایی پذیرش بمبافکنها و هواپیماهای باری سنگین را دارند. در دوران جنگ به رهبری آمریکا در افغانستان، بگرام مرکز فرماندهی بود و در اوج خود میزبان دهها هزار سرباز و پیمانکار و سکوی پرتاب مأموریتهای هوایی در سراسر کشور بود. بازپسگیری چنین پایگاهی میتواند تواناییهای «ورای افق» آمریکا برای هرگونه بحران احتمالی در آسیای جنوبی یا غربی را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
- چالشها و پیامدهای ژئوپلیتیکی بازگشت آمریکا به بگرام
موانع نظامی و لجستیکی: حتی اگر توافق سیاسی حاصل شود، بازگشت به بگرام اقدامی مهم خواهد بود. مقامهای دفاعی فعلی و سابق آمریکا هشدار دادهاند که بازپسگیری بگرام میتواند به شکلی از تهاجم به افغانستان شباهت پیدا کند. تأمین امنیت این پایگاه گسترده و مناطق پیرامون آن احتمالاً به ۱۰ هزار یا بیشتر سرباز آمریکایی نیاز خواهد داشت، همراه با سامانههای مدرن دفاع هوایی برای مقابله با حملات موشکی و پهپادی. آسیبپذیریها بسیار خواهد بود و نیروهای آمریکایی در بگرام از همه طرف هدف تهدید قرار میگیرند، طالبان که هنوز با حضور خارجی مخالفت میکند و حتی دشمنان منطقهای. بهعنوان مثال، ایران که با افغانستان هممرز است ممکن است بازگشت آمریکا را تحریکآمیز بداند و در گذشته نیز توانایی خود برای هدف گرفتن پایگاههای آمریکا با موشک را نشان داده است.
ایدئولوژی طالبان: واگذاری بگرام برای روایت اصلی طالبان از نظر وجودی غیرقابلقبول است. طالبان بر پایه وعده اخراج «اشغالگران خارجی» به قدرت رسیدند؛ بازگشت نیروهای آمریکایی بهسرعت مشروعیت آنان را از بین خواهد برد. هر رهبر طالبانی که چنین توافقی بکند خطر شکاف درونحکومتی و حتی ریزش گسترده نیروها را خواهد پذیرفت. بنابراین، هزینه سیاسی واگذاری بگرام برای طالبان از هر مشوقی که آمریکا ارائه کند بیشتر است.
ژئوپلیتیک منطقه و واکنشهای چین و پاکستان: بازگشت آمریکا به افغانستان در سراسر منطقه بازتاب خواهد داشت. چین که روابط نزدیکی با طالبان ایجاد کرده، بهشدت با بازگشت نیروهای آمریکایی مخالف است. پکن احتمالاً از نفوذ خود برای جلوگیری از چنین توافقی استفاده خواهد کرد. چین نخستین کشوری بود که سفیر خود را در دولت طالبان معرفی کرد و یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در پروژههای معدنی افغانستان است. طالبان برای حفظ کمکها و سرمایهگذاریهای چین انگیزه دارند که به آمریکا نه بگویند. در نتیجه، پکن بازگشت آمریکا به بگرام را تهدیدی راهبردی در مرزهای غربی خود میبیند. از سوی دیگر، برخی استراتژیستها معتقدند پاکستان هم باید میان روابط خود با واشنگتن و وابستگی اقتصادی به چین از طریق کریدور اقتصادی چین-پاکستان به ارزش بیش از ۶۰ میلیارد دلار توازن ایجاد کند. بنابراین نمیتوان فرض کرد که اسلامآباد در موضوع بگرام جانب آمریکا را بگیرد.
- اهرمهای مذاکره برای بازگشت آمریکا به بگرام
برای هرگونه توافق درباره بگرام، آمریکا باید امتیازات بزرگی بدهد. این امتیازات میتواند شامل آزادسازی بخشی از ۷ میلیارد دلار داراییهای افغانستان که در بانکهای آمریکا مسدود است، بازگرداندن دسترسی کابل به نظام مالی جهانی، لغو محدودیتهای سفر رهبران طالبان و ارائه کمکهای گسترده بشردوستانه یا توسعهای باشد. مهمتر از همه، بهرسمیت شناختن رسمی دولت طالبان است که آنان بیش از هر چیز خواهان آن هستند.
اما هر توافقی با طالبان در داخل آمریکا بحثبرانگیز خواهد بود و احتمالاً واکنش شدید مخالفان را برخواهد انگیخت. این مسئله یک معادله دشوار است، دسترسی راهبردی در برابر مخالفت اصولی با رفتار طالبان و همین نکته است که چشمانداز بازگشت به بگرام را تا این اندازه پرمخاطره میسازد.
- چشمانداز و پیامدهای راهبردی
با نگاهی به آینده، بیشتر کارشناسان با توجه به موانعی مانند مخالفت طالبان، فشار منطقهای و ابعاد عظیم بازاستقرار، تردید دارند که آمریکا به این زودیها به بگرام بازگردد.
به گفته بنیاد دفاع از دموکراسیها، «بسیار بعید است طالبان اجازه بازگشت نیروهای آمریکایی را بدهند»؛ زیرا این گروه مشروعیت خود را بر پایه اخراج نیروهای خارجی بنا کرده است. هرگونه تصرف اجباری بگرام از سوی آمریکا برخلاف خواست طالبان تقریباً بهطور قطع آتش درگیری فعال در افغانستان را دوباره شعلهور میکند، سناریویی که نه افکار عمومی آمریکا و نه پنتاگون پس از ۲۰ سال جنگ تمایلی به آن ندارند.
ارزیابیهای نظامی آمریکا نیز تأکید میکند بازپسگیری و حفظ بگرام اقدامی پرخطر است که نیازمند تعهدات عظیم بوده و حملات تازهای را برخواهد انگیخت. در سرمقاله نشریه فارن پالسی نیز صریحاً نوشته است که طرح ترامپ برای بگرام «از نظر راهبردی منطقی نیست»، زیرا این اقدام بیدلیل پکن را تحریک میکند.
از سوی دیگر، برخی در دستگاه سیاست خارجی واشنگتن روزنهای از فرصت میبینند. آنان یادآور میشوند کشورهای دیگری چون هند، ژاپن و روسیه راههایی برای تعامل با طالبان یافتهاند و میگویند آمریکا نباید خود را از کابل منزوی کند، زیرا این کار نفوذ را به رقیبان واگذار خواهد کرد.
از این منظر، حتی استقرار اندکی نیرو در بگرام ، شاید چند صد مشاور نظامی یا واحدهای ضدتروریسم میتواند ثبات منطقهای و ظرفیتهای اطلاعاتی آمریکا را تقویت کند، بیآنکه به تهاجم کامل تبدیل شود. البته حتی چنین استقراری اندک نیز به پذیرش طالبان یا تغییر چشمگیر موضع آنها نیاز دارد که فعلاً دور از ذهن به نظر میرسد.
استانکزی: بگرام در مذاکرات قطر محل اختلاف طالبان و خلیلزاد بود
رئیس جمهور آمریکا از فکر پایگاه بگرام بیرون نمی آید/ترامپ: باید بگرام را پس بگیریم