حمل 24, 1401 17:16 Asia/Kabul
  • اولین سفر نخست وزیر پاکستان به عربستان
    اولین سفر نخست وزیر پاکستان به عربستان

اعلام شده است که شهبازشریف نخست وزیر جدید پاکستان به رسمی سنتی اولین سفر خود را به عربستان انجام خواهد داد، اما شاید این سفر تنها اجرای یک آیین سنتی نباشد.

به گزارش رادیو دری؛ همچنانکه از قبل نیز پیش بینی می شد امریکا در برکناری عمران خان تنها نبود و از متحدان صهیونیست و عرب خود بخصوص عربستان برخوردار بوده است. هرچند در دوره عمران خان طبق برخی خبرها برخی از خلبانان پاکستانی به صورت فردی در ازای دریافت پول ازعربستان در جنگ این کشور علیه یمن مشارکت داشتند اما دولت پاکستان به صورت رسمی در این جنگ شرکت نکرد ضمن اینکه پاکستان با چراغ سبزی که عربستان به برخی از دولت های تحت نفوذ خود همچون مغرب و بحرین برای عادی سازی روابط با اسرائیل داده بود همراهی نکرد.

در مورد ایران نیز روابط تهران- اسلام اباد در دوران عمران خان ، دوران کم تنش و باثبات را طی کرد و چندبارهم برای آشتی ایران و عربستان وارد عمل شد. با چنین اوصافی، احتمال اینکه با برکناری عمران خان و روی کار امدن یک چهره نزدیک به عربستان تغییراتی در این حوزه ها ایجاد شود ، وجود دارد.

 درباره چرایی نقش امریکا در برکناری عمران خان نیز می توان گفت وی در مواردی مانند: اجرای طرح سی پک ( یک کمربند- یک جاده) از خط قرمز امریکا عبور کرد که با هزینه 62 میلیارد دلاری چین در پاکستان در دست اجراست و قرار است بنادر گوادر و کراچی این کشور را به شمال پاکستان و غرب چین متصل کند.

در مواردی هم از جمله یارگیری امریکا و ناتو علیه روسیه شرکت نکرد و درست در بحبوحه اعمال تحریم های گسترده غرب علیه روسیه قراردادهای جدیدی در زمینه خرید محصولات کشاورزی و موادغذایی از این کشور برای درامان نگه داشتن پاکستان از عوارض منفی جنگ اوکراین بخصوص در زمینه تهیه موادغذایی و غلات به امضاء رساند.

پیش از اینها در زمانی که امریکا از دوره ترامپ شروع به گفتگو با طالبان برای خروج از افغانستان کرد، واشنگتن انتظار داشت عمران خان با استفاده ازنفوذی که بر طالبان دارد به خروج ابرومندانه امریکا کمک کند اما همچنانکه ملاحظه شد خروج ناگهانی و هرج و مرج گونه از افغانسان به یک رسوایی برای امریکا و بخصوص دولت بایدن تبدیل شد.

جدا از اینها گفته می شود عمران خان با درخواست امریکا برای احداث پایگاه نظامی در این کشور و همچنین درخواست اسرائیل برای ورود  پاکستان به جرگه عادی سازی روابط مخالفت کرده است و مجموع این عوامل در نهایت موجب شد که عمران خان از چشم غرب و بخصوص امریکا و متحدان عرب و اسرائیلی اش بیفتد و در نهایت به صورت گام به گام مقدمات عزل و برکناری وی را فراهم کنند.

در واقع تفاوتی  که درعزل دولت های مخالف در رویکرد دولت دموکرات بایدن نسبت به دولت جمهوریخواه بایدن مشاهده می شود این است که ترامپ از شیوه های سخت و عریان همچون برپایی اردوکشی خیابانی استفاده می کرد(همچنانکه در لبنان و عراق علیه دولت های عادل عبد المهدی ، سعدحریری و حسان دیاب رخ داد) اما دولت بایدن ازشیوه نرم پارلمانی علیه عمران خان استفاده کرد و تبریک سریع دولت بایدن به شهبار شریف جانشین عمران خان نشان می دهد که واشنگتن درانتظار چنین تحول و جابجایی قدرت بوده است.

با توجه به اینکه عربستان، فاقد نظام پارلمانی و حزبی به شکل امروزی است و کارگزارن دولتی عموما انتصابی هستند نه انتخابی لذا افشای نقش عربستان در برکناری عمران یا هرنظام دیگر شاید تاثیرچندانی بر وجهه و اعتبار ان بجا نگذارد اما برای دولت بایدن آن هم از حزب دموکرات که معیارهای دموکراسی و حقوق بشری حداقل به لحاظ نظری مهم است، افشای نقش امریکا در برکناری دولت مردمی عمران خان می تواند به اعتبار و وجهه امریکا و حزب حاکم دموکرات صدمه بزند.

کاهش اعتبار امریکا در نزد مردم پاکستان بخصوص در بین هواداران عمران خان بخش دیگری از دیگر اثرات این اقدام غیرقانونی به شمار می رود. به همین ترتیب دولت جدیدی هم در پاکستان شکل می گیرد اعتبار و مشروعیتش کاهش پیدا می کند و باید تلاش بیشتری برای کسب مشروعیت و اعتبار انجام دهد. دولت شهبار شریف در گام اول برای  کسب محبوبیت افزایش 10 درصدی حقوق کارمندان را در دستورکار قرار داده که این در اصل افزایش هزینه هاست و اگر درامدزایی صورت نگیرد می تواند به رشد بیشتر تورم بینجامد. ضمن اینکه با جابجایی دولت هنوز معلوم نیست طرح 62 میلیارددلاری سی پک ( یک جاده – یک کمربند) چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد و اگر تحت فشارهای امریکا وقفه ای در اجرای این پروژه ایجاد شود بی تردید بر مشکلات اقتصادی پاکستان افزوده خواهد شدو هرچند عربستان دولت جدید را پشتیبانی مالی خواهد کرد اما مابه ازءهایی که برای آن طلب خواهد کرد برای پاکستان بسیار دردسرآفرین خواهد شد و برخوردهای محمدبن سلمان با سعدحریری ، عبدربه منصور هادی نشان می دهد که برخلاف رویکرد رهبران قبلی عربستان که به اتحاد و وفاداری کامل با دوستان و متحدان خود می اندیشیدند اما در دوره بن سلمان هریک از افراد تاریخ مصرف مشخصی دارند و به محض اینکه مشخص می شود فرد مورد نظر نمی تواند یا نمی خواهد انتظارات عربستان را براورده کند به سرعت کنارگذاشته می شود و همچنانکه در مورد سعد حریری دیده شد حتی بازداشت و شکنجه می شود و اگر وساطت مکرون نبود شاید الان سعد حریری  همانند شاهزادهای مخالف سعودی پشت میله های زندان بود.

کلیدواژه