محرم و عاشورا در ملل مختلف(2)
در این قسمت از تاریخچه عزاداری برای امام حسین(ع) با شما سخن خواهیم گفت.
مراسم عزادارى امام حسین(ع) نخستین بار در روز یازدهم محرم سال 61 هجرى در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت علیه السلام برگزار گردید.
هنگامی که «عمر بن سعد» دستور داد تا اهل بیت را از خیمهها بیرون کنند و به سمت کوفه روانه شوند، مادران، همسران و دختران شهیدان با بدنهای به خون نشسته عزیزانشان با سوگ و ماتم و عزاداری وداع کردند. در صدر این زنان حضرت زینب (س) بود که در قتلگاه با سخنان آتشین و سوزناک دوست و دشمن را به گریه واداشت:
«یا محمد! درود ملائکه آسمان بر تو باد! اکنون این حسین است که بر زمین افتاده، به خون خود آغشته گشته واعضایش قطعه قطعه گردیده است. یا محمد! اینها دختران تو هستند که اسیر شدهاند، اینها فرزندان تو هستند که بر بدنهایشان باد صبا میوزد!»
پس از آن هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، امام زین العابدین و حضرت زینب و ام کلثوم علیهم السلام براى مردم کوفه که براى تماشا آمده بودند، سخنرانى کردند. در پى این سخنرانی ها صداى ضجه و گریه از خانه ها و مردم کوفه بلند شد، که به نوعی عزاداری برای شهدا و افشاگری امویان بود.
پس از ورود کاروان اسراء به شام و خطابه خوانی امام سجاد(ع) در شام، یزید به اهل بیت امام حسین اجازه داد که عزادارى کنند و اهل بیت به مدت سه روز به طور رسمى در شام عزادارى کردند. در پى آن خطابه و این عزاداری ها، انقلاب بزرگ فکرى در شام پدید آمد و اکثر قریب به اتفاق مردم نسبت به دستگاه حاکمه بدبین شدند.
عزاداری بعدی در مدینه برپا شد. پس از ورود اهل بیت به مدینه عزاى عمومى بر پا گردید و تمامى مردم مدینه ناله و ضجه کردند. پس از آن حلقه هاى عزادارى توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد. از جمله کسانى که در مدینه مجلس عزادارى بر پا کرد، حضرت زینب سلام الله علیها بود. این عزادارى، مدینه را در آستانه انفجار و حرکت عمومى قرار داد و «عمر بن سعد» جریان را به یزید گزارش داد و اعلام کرد که "تحقیقاً وجود زینب کبری(س) در مدینه اندیشه ها را تحریک مى کند، زیرا او سخنور و دانا و باهوش است. خود و کسانى که با او همراهى مى کنند، در نظر دارند براى خونخواهى حسین قیام کنند." تا این که حضرت زینب به شام یا مصر تبعید و رحلت فرمود.
پس از شهادت امام حسین(ع)، ائمه خود اقامه عزادارى مى کردند و شیعیان را به اقامه عزا و گریه و عزادارى تشویق می نمودند.
در دوران امامت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) دولت بنی امیه ضعیفتر از قبل شده بود و سرانجام توسط عباسیان سرنگون شدند. در این دوره دولت عباسی ابتدا با خاندان پیامبر رفتار نرمتری داشت و این دو امام بزرگوار هر ساله با تشکیل جلساتی به برگزاری مراسمات عزاداری ابا عبدالله میپرداختند. اما بعدها از گسترش این عزاداریها جلوگیری شد. این اوضاع تا زمان امامت امام رضا (ع) ادامه داشت. در این دوران شیعیان در شرایط بهتری بهسر میبردند و عزاداریها در آرامش بیشتری برگزار میشد. اما دوباره بعد از شهادت امام رضا، امامان معصوم تقیه را در پیش گرفتند و امکان برگزاری جلسات عزاداری نداشتند. عزاداری علنی در دوران امامت ائمه اطهار فقط در کنار مرقد امام حسین در کربلا برگزار میشد و شیعیان برای حفظ جانشان در داخل منازل خود عزاداری را برگزار میکردند. نوع عزاداری نیز فقط بهشکل مرثیه سرایی، گریستن و گریاندن بود.
در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکیل دولت هاى آل بویه در عراق و حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر، مذهب شیعه گسترش یافت و مراسم عزادارى توسعه یافت و در بسیارى از شهرها روز عاشورا عزا و تعطیل عمومى اعلام گردید.
در محرم سال ۳۵۳ هجری قمری معزالدوله دیلمى دستور داد که مغازه ها بسته و تعطیل عمومى اعلام گردد و مردم عزادارى کنند و مردم با حالت عزا و ماتم در خیابان ها حرکت کردند. اینگونه بود که عزاى عمومى در میان شیعیان به صورت یک سنت در آمد. در این دوره، اشعار در قالب قصیده سروده مى شد. ستم هاى بنى امیه و بنى عباس در آن ذکر و مقام و منزلت اهل بیت علیه السلام بیان مى گردید. مردم در عزادارى ها و شعراء در قصیده ها بیشترین توجه را به ولایت اهل بیت علیه السلام داشتند.
در نیمه دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند علیرغم اختلافاتی که با مذهب تشیع داشتند با مرقد مطهر امام حسین(ع) و زیارت آن برخورد شایسته ای داشتند. ملکشاه که از پادشاهان سلجوقی بود، بههمراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ هجری قمری به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی که از مولفان آن دوره بود، برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیه اهل سنت سخنرانی میکرد و پس از آن روضه میخواند و از مظلومیتهای اهل بیت سخن میگفت. چنین مراسم هایی تا اوایل سلطنت «طغرل سلجوقی» در بغداد و برخی شهرهای ایران ادامه داشت.
ایلخانان که از قوم مغول و فرزندان چنگیز بودند، در نیمه دوم قرن هفتم به قدرت رسیدند. در این دوران شیعیان فرصت بسیار مناسبی برای انجام مراسمهای مذهبی خود پیدا کردند. «غازان خان» با مذهب شیعه مشکلی نداشت و سرانجام در زمان حکومت «اولجایتو» مذهب شیعه به مذهب رسمی کشور تبدیل شد. شیعیان هر ساله در ماه محرم آزادانه میتوانستند مجالس عزاداری برپا کنند. حتی در قرن نهم در دوران تیموریان نیز در هرات، پایتخت آنها، علاوهبر مردم، شاهزادگان و بزرگان کشور نیز با فرا رسیدن ماه محرم با بر تن کردن رخت عزا و شرکت در مجالس عزاداری برای این امام عزیز سوگواری میکردند.