بررسی مطبوعات چاپ کابل 6 عقرب 1399
https://parstoday.ir/dari/radio/uncategorised-i117626-بررسی_مطبوعات_چاپ_کابل_6_عقرب_1399
"سایه ی سنگین انتخابات امریکا بر نشست دوحه" ، " آیا می توان طالبان را بخشید" ، " از گفتگو با تشنگان خون و خشونت چه سود ؟! " ، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
(last modified 2024-04-02T12:41:25+00:00 )
عقرب 06, 1399 18:52 Asia/Kabul
  • بررسی مطبوعات چاپ کابل 6 عقرب 1399
    بررسی مطبوعات چاپ کابل 6 عقرب 1399

"سایه ی سنگین انتخابات امریکا بر نشست دوحه" ، " آیا می توان طالبان را بخشید" ، " از گفتگو با تشنگان خون و خشونت چه سود ؟! " ، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.

سایه ی سنگین انتخابات امریکا بر نشست دوحه عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است :

منابعی به ۸صبح گفته‌اند که علت بُن‌بست در گفت‌وگوهای میان‌افغانی از جانب طالبان، نزدیکی انتخابات ایالات متحده امریکا است.

به قول این منابع، طالبان با مشوره‌ی حامیان منطقه‌ای‌شان منتظر اند تا نتایج انتخابات ایالات متحده امریکا روشن شود و پس از آن درباره گفت‌وگوهای میان‌افغانی تصمیم بگیرند.

طالبان که ظاهراً تصامیم خود را مستقل عنوان می‌کنند، منتظر اند که پس از انتخابات ایالات متحده امریکا سرنوشت توافق‌نامه‌ی دوحه چه خواهد شد. آیا ترمپ یا بایدن پس از انتخابات نیز به این گفت‌وگوها علاقه‌مند خواهد بود؟ آیا پس از انتخابات ـ هر نامزدی که به پیروزی برسد ـ برنامه‌ی بیرون‌ کشیدن شماری از رهبران طالبان از لیست سیاه عملی خواهد شد؟

هشت صبح می افزاید :

 انتخابات ریاست جمهوری امریکا صرف نظر از این‌که کدام یکی از نامزدان برنده می‌شود، روی گفت‌وگوهای دوحه اثر ژرفی خواهد گذاشت. آن‌چه مسلم است، این است که طالبان در روز نخست پس از انتخابات، آن قدر و قیمت پیشین را از دست خواهند داد، احتمالاً دستگاه دیپلماسی ایالات متحده امریکا به مسیر اصلی‌اش بر‌خواهد گشت و بر طالبان فشارهای بیش‌تری برای پیش‌برد گفت‌وگوها وارد و شرایط سنگین‌تری بر آن‌ها وضع خواهد شد.

طالبان این مسأله را فهمیده‌اند، به همین علت گفت‌وگوهای صلح را با بهانه ‌گرفتن توافق‌نامه‌ی دوحه عملاً به بُن‌بست کشانده‌اند.

وآیا می توان طالبان را بخشید عنوان تحلیلی از روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است :

جنگ جاری در افغانستان ادامه‌‌ی جنگ‌های سال‌های هشتاد و نود است. ما هیچ‌گاه به‌صورت رسمی و جمعی از خویش نپرسیده‌ایم به چه علت آن جنگ‌ها واقع شدند و کی‌ها عاملان جنایاتی بودند که بر همه رفت. روایت‌های طرفین آن جنگ‌ها محکم بر جای خود باقی ‌مانده و در حال حاضر دوباره مورداستفاده واقع می‌شود. لازم است متهمان به جنایات، با حقایق روبه‌رو شوند. این اشتباه است که تصور کرد آن‌ها همه می‌دانند که گویا مزدورند و آدم می‌کشند. برخلاف، اکثریت متهمان، جنگ و خشونت خویش را مقدس‌ترین کاری می‌دانند که هر انسان آزاده، به قول خودشان، باید انجام دهد. تا این روایت نشکند و حقایق روشن نگردد، نمی‌توان انتظار صلح پایدار را داشت. 

اطلاعات روز می افزاید :

افغانستان و نیز امریکا، هیچ‌کدام، به‌حکم حقوق بین‌الملل که خود در ساخت آن نقش داشته‌اند، نمی‌توانند خون قربانیان سالیان دراز در افغانستان را به‌صورت «مطلق» ببخشند. در تنگ‌نظرترین دید، حقوق بین‌الملل حداقل حکم به ایجاد میکانیزم رسمی برای درک و فهم جنایات اتفاق افتاده می‌کند. لازم است مردم به‌عنوان قربانیان عمومی در کنار قربانیانِ مستقیم جنایاتِ مستمر در کشور، این خواست را با جدیت مطرح کنند.

و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی راه مدنیت که در سرمقاله ای تحت عنوان از گفتگو با تشنگان خون و خشونت چه سود ؟! چنین نوشته ا ست  :

حدود یک ماه و نیم از آغاز گفتگوی هیات‌های مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان و طالبان می‌گذرد و در این مدت این هیات‌ها همچنان در یکی دو بند از کارشیوۀ مذاکرات گیر مانده و روند گفتگوها را با بن‌بست مواجه شده است.

هیات دولت افغانستان تمام تلاش خود را کرده و حتی خواهان کمک کشورهای حامی‌ به‌عنوان تسهیل‌کننده شده‌اند و حتا ضرورت کسی که میان دو طرف وساطت کند، اما کشورهای حامی‌ یا به صورت جدی به کار تسهیل گفتگوها نپرداختند و یا نتوانستند. بسیاری از افغان‌ها خصوصا هیات گفتگوکنندۀ دولت از خلیل‌زاد و نقش بی‌طرفانۀ او ناراضی‌اند. او را عامل اصلی اعتباردهی و غروربخشی به طالبان می‌دانند و به این خاطر علاقمند بوده و هستند که مثلا کشوری مانند آلمان، نقش تسهیل‌کنندگی را بر عهده گیرد، اما گره‌خوردگی طالبان با خلیل‌زاد و مقامات قصر سفید و هم‌پوشانی حداقل مقطعی منافع این دو، سبب کاهش نقش کشورهای حامی دیگر شده است.

یک بار بر تبدیل و تغییر گروه تماس تاکید شد و هر دو طرف، گروه خود را بازنگری کردند و تغییر دادند. امید می‌رفت که این تغییر بتواند بن‌بست گفتگوها را بشکند، اما این دو گروه تماس جدید، در نخستین نشست، همان قدر از هم دور بودند و زبان یک‌دیگر را نمی‌فهمیدند که گروه‌های تماس قبلی.

در پایان راه مدنیت می افزاید :

گروه طالبان به پشت‌گرمی ‌حمایت یا حداقل بی‌طرفی امریکا در جنگ جاری به شدت دچار غرور و تبختر شده، خود را در یک قدمی‌ پیروزی می‌پندارد و به همین خاطر تاکنون نشان نداده که به دنبال مصالحه و سازش است. تمام شواهد نشان می‌دهد که این گروه به چیزی کمتر از پیروزی مطلق و تشکیل امارت اسلامی ‌راضی نیست و تاکنون برخوردش با هیات دولت افغانستان از همین موقف بوده است. پرسش این است که وقتی گروه طالبان ۱- دولت افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسند. ۲- مصوبات لوی جرگۀ صلح را قبول نمی‌کنند.۳- به قانون اساسی کشور وقعی نمی‌گذارند.۴- حقوق و آزادی‌های اساسی مردم را نمی‌پذیرند.۵- به زنان اجازه نمی‌دهند تا از حقوق مدنی و اجتماعی خود برخوردار شوند.۶- هیچ نوع حقوقی به اقلیت‌های قومی ‌و مذهبی قایل نیستند.۷- به انتخابات و دموکراسی بی‌باورند.۸- به کشتار روزمرۀ مردم و زنان و کودکان معصوم ادامه می‌دهند.۹- کل یک ملت را به جرم همکاری با خارجی‌ها مهدورالدم می‌دانند در حالی که خودشان با همان خارجی‌ها صلح وسازش کرده‌اند. ۱۰- موافقت‌نامۀ خود با امریکایی‌ها را معتبرتر از مصوبات هزاران تن عالم و محاسن سفید و نمایندگان مردم از سراسر کشور می‌دانند.پس در این صورت ادامۀ گفتگو با این گروه خشونت‌گر و تشنۀ خون چه فایده دارد؟