مطبوعات کابل 21 سرطان: دولت برای عقب نشینی سیاسی زیر فشار خواهد رفت
(last modified Mon, 12 Jul 2021 06:01:13 GMT )
سرطان 21, 1400 10:31 Asia/Kabul
  • مطبوعات کابل 21 سرطان: دولت برای عقب نشینی سیاسی زیر فشار خواهد رفت
    مطبوعات کابل 21 سرطان: دولت برای عقب نشینی سیاسی زیر فشار خواهد رفت

"گرسنگی را بر مردم تحمیل نکنید" ، "دولت برای عقب نشینی سیاسی زیر فشار خواهد رفت" و "رهبری شورای امنیت ملی باید بازنگری شود"، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.

گرسنگی را بر مردم تحمیل نکنید عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:

گروه طالبان در نتیجه‌ی حملات اخیر و پیشروی‌هایی که‌ داشته‌اند، برعلاوه سقوط پی‌هم ولسوالی‌ها و حملات گسترده بر مراکز برخی از ولایت‌ها در شمال، جنوب و غرب کشور، بنادر و گمرک‌های مهم ترانزیتی و تجارتی را نیز از کنترل حکومت افغانستان خارج کرده‌اند. چنان‌که در روزهای گذشته در پی حملات این گروه بر پوسته‌های مرزی نیروهای امنیتی و دفاعی کشور در ولایت‌های هرات و فراه، این گروه مدعی شدند که کنترل گمرک‌های تجارتی «اسلام قلعه»، «تورغندی» و «ابونصر فراهی» که افغانستان را با کشورهای ایران و ترکمنستان وصل می‌کند را به‌دست گرفته‌اند. قبل از این در هفته‌های گذشته گروه طالبان اعلام کرده بودند که «شیرخان بندر» در ولایت قندوز که هم‌مرز با تاجیکستان است، را از کنترل نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان خارج کردند.  

اطلاعات روز می افزاید:

آشوب در بنادر و جنگ در گمرک‌ها تأثیر مستقیم خود را روی بازار و همچنان روی سفره مردم عادی می‌گذارد، آن‌هم در کشوری که بیشتر از هفتاد درصد جمعیت آن زیر خطر فقر قرار دارند. با شدت‌گرفتن جنگ و آشوب در بنادر و گمرک‌ها، میزان واردات کالا و مواد اولیه پایین می‌آید که در نتیجه قیمت‌ها در بازار افزایش می‌یابد، مردم قدرت خرید را از دست می‌دهند، فقر و گرسنگی بیشتر از هر وقت دیگر گلوی مردم را می‌فشارد. ارزش دالر و ارزهای خارجی در برابر پول افغانی بالا می‌رود که در آن‌صورت بازار عملا در بی‌ثباتی فرو خواهد رفت. بنابراین اگر این وضعیت آشوب در بنادر و گمرک‌ها دوام کند و حکومت نتواند این وضعیت پیش‌آمده را مدیریت و کنترل کند، بدون شک پیامدهای بد برای مردم و همچنان حکومت در پی خواهد داشت. چرا که هیچ خطری جدی‌تر از خطر گرسنگی مردم نیست، پس گرسنگی را بر مردم تحمیل نکنید.

 

و دولت برای عقب نشینی سیاسی زیر فشار خواهد رفت عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:

مواضع کشورهای همسایه، قدرت‌های منطقه‌ای و بازی‌گران بزرگ جهانی در پیوند به قضیه افغانستان تقریباً یکسان است. تمام این کشورها نسبت به ادامه خشونت‌ها در افغانستان نگران هستند و گفت‌وگو را تنها راه حل قضیه این کشور می‌دانند. تاهنوز کشوری یافت نشده است که دست‌کم در سیاست اعلامی خود از جنگ جاری در افغانستان حمایت کرده باشد. در حالی که هم دولت افغانستان و هم گروه طالبان از بیرون حمایت مالی و تسلیحاتی می‌شوند، تمام کشورها روی پایان دادن به جنگ این کشور از راه گفت‌وگو اجماع نظر دارند. بنابراین، نمی‌توان کشوری را سراغ کرد که علاقه‌مند حمایت دولت افغانستان با نیت نابود کردن طالبان و یا حذف این گروه از زمین این کشور باشد.

هشت صبح می افزاید:

با توجه به این‌که برنامه دولت در قبال خیزش خودانگیخته مردم در برابر طالبان زیاد واضح نیست، به نظر می‌رسد که دولت علاقه‌مند باز کردن حساب ویژه روی این نیروها نیست. ضمن آن‌که بعضی از کشورها، از جمله پاکستان، نسبت به فعالیت این دست از گروه‌های خودجوش مردمی ابراز نگرانی کرده‌اند. در چنین وضعی، ترجیح دولت، عقب‌نشینی در قضیه رهایی زندانیان باقی‌مانده گروه طالبان با امید دست کشیدن این گروه از پیش‌روی در جبهات خواهد بود. کمااین‌که رییس جمهور غنی قبلاً گفته بود که او آماده است زندانیان طالبان را با این شرط که باعث صلح در افغانستان شود، از بند رها کند. این عقب‌نشینی اما زمانی مفید خواهد بود که با احتیاط کامل و با ضمانت قوی جامعه جهانی انجام شود. در غیر این صورت، گروه طالبان مثل دور قبل از این عقب‌نشینی به نفع خود در جنگ بهره خواهد برد.

 

و به سراغ روزنامه ی راه مدنیت می رویم که در سرمقاله ای تحت عنوان رهبری شورای امنیت ملی باید بازنگری شود چنین نوشته است:

شورای امنیت ملی، به‌ویژه رهبری این نهاد اشراف کامل بر وضعیت ندارد و این مورد سبب خلق بحران شده ‌است. جنگی که ما درگیر آن استیم، تنها بعد نظامی ندارد که در میدان‌های نبرد قابل رویت باشد. خلق روایت از سوی طالبان و بازی‌های استخباراتی بخش جدایی‌ناپذیر این جنگ‌اند و به اندازه تفنگ در میدان جنگ بر شکست و پیروزی تاثیر مستقیم دارد.شورای امنیت ملی به دلیل نگاه غیرتخصصی به این پدیده چندبعدی، نه‌تنها برای بسیج افکار عامه و تسلیح فیزیکی و تجهیز ذهنی و روانی سربازان و مدیریت جنگ قدم برنداشته، بل با انتصاب اشخاص و افراد غیرتخصصی برای میدان جنگ، سبب پریشان‌حالی سربازان و مردم شده ‌است.از همین‌رو، وضعیت موجود به سادگی قابل تغییر نیست؛ مگر این‌که ماهیت و شیوه مدیریت جنگ در ساختار شورای امنیت ملی دچار تغییر و تحول شود و چشم‌انداز پریشان موجود جایش را به چشم‌انداز استراتیژیک مبتنی بر روان‌شناسی جنگ بدهد و به جنبه‌های قوت و آسیب‌پذیر طالبان بپردازد.

در پایان نویسنده می افزاید:

طالبان از آهن و فولاد ساخته نشده‌اند و علاوه بر این، روایتی که طالبان در بستر آن می‌جنگند، روایت زندگی و آرزوهای مردم افغانستان نیست. در این سوی خط اما شورای امنیت ملی به‌عنوان مقام عظمای تصمیم‌گیری و پالیسی‌ساز سرنوشت جنگ، تا هنوز نتوانسته روایت جمهوری اسلامی و ماهیت مردم‌سالار آن را به‌عنوان بستر مقدس جنگ برای نیروهای دفاعی و امنیتی معرفی و استحکام ببخشد.این مورد سبب شده سربازان ما در بسیاری از نبردهای رودررو با طالبان دچار وسوسه ذهنی بشوند و قدرت مقاومت و دفاعی‌شان به تحلیل برود و در نهایت فرار را بر قرار ترجیح دهند و یا تسلیم شوند.

کلیدواژه