انقلاب اسلامی ایران؛ انقلابی بی همتا(2)
https://parstoday.ir/dari/radio/uncategorised-i29427
انقلاب اسلامی ایران بدون وابستگی به شرق و غرب در 22 بهمن 1357 (11فوریه سال 1979) به پیروزی رسید و معادلات سیاسی در نظام دو قطبی حاکم در جهان را بر هم ریخت. انقلابی نوپا که کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد. با وجود گذشت 38 سال از عمر پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی ناگفته هایی بسیاری از چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی و نظام حاکم بر ایران قبل از انقلاب وجود دارد.
(last modified 2024-04-02T12:41:25+00:00 )
دلو 13, 1395 18:02 Asia/Kabul

انقلاب اسلامی ایران بدون وابستگی به شرق و غرب در 22 بهمن 1357 (11فوریه سال 1979) به پیروزی رسید و معادلات سیاسی در نظام دو قطبی حاکم در جهان را بر هم ریخت. انقلابی نوپا که کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد. با وجود گذشت 38 سال از عمر پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی ناگفته هایی بسیاری از چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی و نظام حاکم بر ایران قبل از انقلاب وجود دارد.

انقلاب اسلامی، انقلابی بی همتا

 

یکی از ویژگی های مهم و شاخص انقلاب اسلامی مذهبی بودن این انقلاب در تمام سطوح است. رهبر انقلاب مرجع عالی مذهبی است. شعارهای انقلاب، استقلال آزادی و احیای ارزش های اسلامی است. کسانی که در کنار امام خمینی (ره) جمع شدند یا در مدارس دینی درس خوانده یا علایق و گرایش های دینی داشتند. همین مسئله باعث شد که کسانی که با انگیزه های غیر مذهبی با انقلاب همراه شده بودند پس از پیروزی انقلاب خیلی سریع صف خود را از نیروهای مذهبی انقلاب جدا کردند و در مقابل نظام نوپای جمهوری اسلامی قرار گرفتند. البته این صف بندی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وجود داشت. در زندان های نظام مستبد شاهنشاهی نیروهای مذهبی و غیرمذهبی صفشان از نیروهای مذهبی جدا بود. البته با هم مناظره، مباحثه و مجادله داشتند. اما انگیزه مشترک برای مبارزه با نظام مستبد شاهنشاهی باعث شده با وجود اختلاف نظر همدیگر را درداخل زندان تحمل کنند. برای شناخت وضعیت سیاسی حاکم بر ایران و وضعیت زندان های قبل از انقلاب، زندانیان این دوره حرف های بسیاری برای گفتن دارد. تقریباً تمام یاران و دوستداران امام خمینی که در مبارزه با رژیم محمد رضا پهلوی مشارکت داشتند یا تحت تعقیب بوده اند یا مدتی در زندادن و در تبعید بوده اند. ساواک ابتدا امام خمینی (ره) دستگیر و پس از یک سال به ترکیه و سپس عراق تبعید کرد و بعد یاران و دوستدارانش را تحت تقیب قرار داد.

تصاویر برخی از زندانیان سیاسی دوران شاه که تحت شکنجه ساواک قرار گرفتند

آنهایی که در زندان رژیم محمد رضا پهلوی بوده اند خاطرات بسیار تلخی از زندان و شکنجه های فجیع ماموران ساواک، یکی از مخوف ترین سازمانهای جاسوسی دنیا در زمان خود دارند. اکثر ماموران این سازمان دوره های آموزشی را تحت آموزش سازمان جاسوسی اسرائیل موساد و یا سازمان سیا در آمریکا گذرانده بودند. ساواک را شاه بعد از کودتای آمریکایی و انگیسی1953 علیه دولت ملی دکتر مصدق با هدف رصد فعالیت مخالفین نظام شاهنشاهی و دستگیری مخالفین تأسیس کرده بود. رژیم شاه با وجود ادعاهایش در قبال نهادهای مداع حقوق بشر مبنی بر نبود زندانیان سیاسی در کشور زندان هایش از زندانیان سیاسی پر بود. 

 

  حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی یکی از مبارزین و یاران امام خمینی (ره) در نهضت اسلامی مبارزه با شاه بودند. مبارزات سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای، از سال 1962 در قم آغاز شد و تا زمان پیروزی انقلاب، با وجود تمام فرازونشیب‌ها، تعقیب‌وگریزها، زندان‌ها، شکنجه‌ها و تبعیدها، استمرار یافت. آیت‌الله خامنه‌ای در جریان مبارزات با رژیم طاغوت، شش نوبت دستگیر و زندانی شدند. در هر شش نوبت، علت دستگیری ایشان، بر هم زدن امنیت ملی و تشویش و تحریک مردم به مبارزه با حکومت شاه اعلام می‌شد. روایت دستگیری‌ها، زندان‌ها و مبارزات ایشان در زندان‌های حکومت سیاه شاه، از ورق‌های تلخ و در عین حال، خواندنی و درس‌آموز زندگی ایشان است. ایشان برای بار پنجم به دلیل مخالفت با جشن های 2500 ساله شاهنشاهی دستگیر و تحت شکنجه های زیادی قرارمی گیرند. ساواک درصدد بود هر آنچه را که به‌عنوان مانعی برای برپایی جشن‌های شاهنشاهی بود از پیش پا بردارد. 

آیت الله خامنه ای در بند ساواک

آیت الله خامنه ای در خاطراتش از آن روزهای تلخ می گوید: پاهایش را به تخت بستند. آن رو‌به‌رو، تازیانه‌ها از سینه‌ی دیوار آویزان بودند... یکی از آنان تازیانه‌ای برداشت و کف پایش را نشانه گرفت. شروع کرد به زدن... دیگری آمد و شلاق را از او گرفت. آن‌قدر زد تا از نا افتاد. نفر سوم شلاق را گرفت. او هم از زدن خسته شد و نفر چهارم. همه‌ی افراد آن اتاق امکان استراحت و نفس تازه کردن داشتند. برخی از اینان تازیانه را خیس می‌کردند و آن را بر بدن لخت فرو می‌آوردند.» آیت‌الله خامنه‌ای در خاطراتشان از این دستگیری می‌نویسند: «در طول مدت شکنجه، یکی از آن‌ها بالای سرم می‌آمد و از من می‌خواست تا از فلان کس یا از نهضت اسلامی بیزاری جویم. من قبول نمی‌کردم و آن‌ها هم آن‌قدر مرا می‌زدند تا بی‌هوش می‌شدم.» ایشان در خاطراتشان، ششمین نوبت دستگیریشان توسط ماموران ساواک را چنین توصیف می‌کنند: «روزهای سختی را در سلول سپری کردم که گرانی آن‌ها را جز کسانی که طعم آن را چشیده‌اند درک نمی‌کنند... شکنجه‌ی روحی و جسمی، غذای روز و شب ما بود. فریاد زندانیان در زیر شکنجه گوش را می‌خراشید و در بعضی از شب‌ها تا صبح ادامه داشت. شیوه‌ی شکنجه‌گران نیز بسیار حساب‌شده و ماهرانه بود. همه‌چیز در این زندان، خرد کردن روحیه و شخصیت زندانی را هدف گرفته بود.»

آیت الله خامنه ای

 

  توصیف منوچهری، یکی از بی‌رحم‌ترین بازجویان ساواک، قابل تأمل‌ترین توصیف درباره‌ی فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی آیت‌الله خامنه‌ای در دوران نظام مستبد شاهنشاهی است. وی در بازجویی‌های سخت خود از آیت‌الله خامنه‌ای، در وصف او چنین می‌گوید: «من تو را خوب می‌شناسم. تو همان کسی هستی که مثل ماهی لیز می‌خوری و از دست بازجو خارج می‌شوی. کارهای تو، تک‌تک، چیزی نیست، اما جمع که می‌زنی، خدا می‌داند چیست!» آیت الله خامنه ای دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 از همه‌ی فعالیت‌های اجتماعی محروم شدند. در واقع ایشان نه می‌توانستند سخنرانی کنند، نه تدریس، نه حتی اقدام به برپایی نشست‌های خانگی نمایند. ساواک در تلاش بود همه‌ی روابط ایشان با مردم را قطع نماید. همچنین از طریق جاسوسان خود، مراقب ارتباطات شخصی ایشان بودند. محاصره‌ی ساواک تقریباً کامل شده بود.

یکی دیگر از چهره های برجسته انقلاب اسلامی که تحت شکنجه های فجیعی در زندانهای مخوف ژیم مستبد محمد رضا پهلوی قرار گرفت شهید محمد علی رجایی دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران است.  شهید رجایی از چهره‌های مبارز، خستگی‌ناپذیر و شکست‌ناپذیر در دوران مبارزات ضد استبدادی و ضد‌استعماری بود که در میان مبارزان دهه‌های (1950 تا 1970 ) شهرت خاصی داشته تا آنجا که استقامت، پایداری، متانت، مناعت طبع، سعه صدر و صداقت وی برای دیگران «الگو» و «سرمشق» بود. خصوصاً در جایگاه یک معلم، در عرصه اندیشه و عمل درخشید. شهید رجایی در توصیف روزهای اول دستگیریش می نویسد: «آن سالی را که من در کمیته می‌گذراندم، واقعاً جهنمی را پیش رو می‌دیدم. آیه شریفه «ثم لایموت فیها و لایحیی» که در وصف جهنم آمده است، در مورد کمیته صادق بود، افرادی که در آن جا زندانی بودند، به یک معنا مرده بودند و نه زنده برای این که زندانی را تا دم مرگ کتک می‌زدند، بعد مقداری دست نگه می‌داشتند و در بهداری به وضع او رسیدگی می‌کردند تا حالش بهبود بیابد. بعد دو مرتبه همان برنامه اجرا می‌شد.» 

شهید رجایی و شهید باهنر در بند ساواک

 

  شهید رجایی در خاطرات از دوران زندادن خود نوشته است: از جمله شکنجه‌هایی که به من می‌دادند، شکنجه‌هایی بود که خود ساواک به آن «جیره‌ای» اطلاق می‌کردند. جیره من، بیست روزه بود. یعنی هر بار بیست روز تمام مرا می‌زدند و می‌گفتند: حرف بزن! یا هر روز چندین ساعت سرم را به حالت رکوع به پنجه‌هایم می‌بستند و می‌گفتند: درجا بزن! مرا به صلیب می‌کشیدند و آویزان می‌کردند و می‌گفتند اعتراف کن!. شهید رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به عنوان وزیر آموزش و پرورش و سپس به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.  ایشان به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفتند. این سفر در مقطعی حساس از تاریخ ایران، یعنی آغاز جنگ تحمیلی عراق، و هم‌چنین ادامه بحران تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام، انجام شد. جهان مشتاق شنیدن سخنان نماینده‌ی یک نظام ناشناخته بود.   شهید رجایی، سخنرانی مفصلی در جلسه شورای امنیت ایراد کرد و ضمن محکوم کردن اقدام رژیم بعث عراق و حامیانش، بر حقانیت جمهوری اسلامی تأکید کرد. اما آن‌چه باعث ماندگاری این سفر شد، اقدام نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران در دومین کنفرانس مطبوعاتی‌اش در حاشیه این اجلاس بود. آن‌جا که شهید رجایی درحال تببین مواضع جمهوری اسلامی درباره سیاست خارجی و بحث گروگان‌های آمریکایی بود ، پای برهنه خود را بر روی میز گذاشت و گفت :  "من به مدت دو سال در زندان‌های رژیم شاه معدوم، زندانی کارتر و امریکا بودم. آثار شکنجه و سختی‌هایی که در زندان بر من روا شد، بعد از چهار سال هنوز بر بدنم نمایان است... من دو سال تمام ضربات شلاق‌های کارتر را بر پای خود احساس کردم و این در حالی است که ما با گروگان‌ها در جاسوس‌خانه، رفتاری کاملاً انسانی داریم."

شهید محمد علی رجایی در حاشیه اجلاس سازمان ملل آثار شکنجه ساواک را به خبرنگاران نشان می دهد