حوت 01, 1395 14:29 Asia/Kabul
  • ویژه روز جهانی عدالت اجتماعی

این برنامه به مناسبت روز جهانی عدالت اجتماعی به مفهوم عدالت در گستره جهانی پرداخته است.

مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2007 روز 20 فوریه را بعنوان روز جهانی عدالت اجتماعی انتخاب نمود. در قطعنامه ای که به همین مناسبت به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید از همه دولت‌های عضو دعوت به عمل آمده که سیستم اقتصادی خود را بر پایه عدالت، برابری و مسئولیت جمعی تنظیم کنند. انتخاب روزی به نام روز جهانی عدالت اجتماعی با هدف حمایت از کشورهای جامعه بین‌المللی در جهت ریشه‌کنی فقر، اشتغال همه افراد، کار شایسته، ‌تساوی جنسیتی و دسترسی به رفاه اجتماعی و عدالت برای همه اعلام شده است. "ماری هوتیزه" سخنگوی سابق  سازمان ملل می گوید: "مهم ترین هدف نام گذاری این روزها آن است که توجه افکار عمومی، سازمان های غیر دولتی و همینطور دولت ها به موضوعی جلب شود که احتمالاً در فهرست اولویت هایشان قرار ندارد." این گفته بیانگر آن است که عدالت به عنوان یک موضوع مهم جزو رئوس اولویت های کشورها، اقوام و ملل  نیست. این در حالی است که یکی از اهداف انبیای الهی و تمام مکاتب بشری برقرای عدالت اجتماعی بوده است. عدالت به عنوان یک امر فطری، با خلقت انسان شکل گرفت و ضرورت عدالت اجتماعی با شکل گیری اجتماعات و درک انسان از همزیستی با دیگران معنا یافت. متاسفانه هر چه بشر بر دانش و آگاهیش افزوده شده است نابرابری، تبعیض و فقر در جوامع بشری نیز بیشتر شده است. در چنده سده اخیر مکاتب بشری با هدف برقراری عدالت اجتماعی تحت عناوین سوسیالیسم و لیبرالیسم ظهور کردند. هر یک از این مکاتب طرح های توسعه ای را برای برقرای عدالت در جوامع ارائه دادند. اما در نهایت همه این طرح ها در جهت حاکمیت اقلیتی بر اکثریت بود. نظام های سوسیالیستی با نگاهی شکلی و مادیگرایانه در عمل نشان دادند که فاقد ظرفیت لازم برای رسیدن به عدالت اجتماعی هستند. در این نظام ها، بروکرات های دولتی جایگزین سرمایه داران در نظام های بر پایه لیبرالیسم شدند. به همین دلیل بخش عمده ای از نظام های سوسیالیستی در دهه 1990  دومینو وار سقوط کردند.

  سقوط بخش قابل توجهی از نظام های سوسیالیستی به معنی پیروزی مکتب لیبرالیسم نیست. نظام های لیبرالیستی به شکل دیگری گرفتار شکاف های عمیقی نژادی، مذهبی ، اقتصای و اجتماعی و گفتمانی هستند. البته هر یک از کشورهای توسعه یافته و لیبرالیستی جهان با شدت و ضعف گرفتار این شکاف ها هستند. برخی از کشورهای توسعه یافته در رتبه های اول شاخص توسعه اجتماعی قرار دارند. اما این کشورها اگر در داخل به چنین موفقیت هایی دست یافته اند، در عرصه نظام بین الملل سیاست هایشان در جهت نابرابری، تبعیض و برتری جویی است. در واقع آنها مدعی بشر دوستی و استقرار عدالت در عرصه جهانی هستند ولی در عمل این شعارها دستاویزی برای پیشبرد سیاست های توسعه طلبانه، نابرابری و فقر در جهان است. بشر در طول حیاتش بر روی زمین به اندازه امروز به امکانات لازم برای برقراری عدالت اجتماعی دسترسی نداشته است. اما هر چه پیشرفت تکنولوژیکی بشر برای اسایش بیشتر می شود به همان اندازه انسان های بیشتری در معرض فقر، نابرابری و تبعیض قرار می گیرند. عدالت اجتماعی، در جامعه ی جهانی باید به صلح جهانی منجر شود، اما گروهی از اعضای این جامعه برای حفظ منافع خود با ایجاد جنگ ها و دامن زدن به اختلافاتی که منجر به متشنج شدن اوضاع جهان می گردد، مانع ایجاد و برقراری عدالت اجتماعی جهانی می شوند. کافی است به میزان بودجه های دفاعی کشورهای مدعی بشر دوستی و عدالت در جهان نگاهی اندخته شود تا نقش این کشورها در به هم زدن صلح وامنیت جهانی به عنوان دو پیش فرض لازم برای برقراری عدالت اجتماعی آشکار شود. ایالات متحده آمریکا بودجه نظامیش بیش از هفتصد میلیارد دلار است . امریکا بالاترین بودجه نظامی در جهان را دارد. اگر این میزان بودجه نظامی صرف مبارزه با گرسنگی در جهان بشود هیچ گرسنه ای در جهان نمی ماند. اما در عمل این بودجه صرف جنگ و مداخله در امور دیگر کشورها می شود که نتیجه آن فقر ،گرسنگی و نابرابری در تمام عرصه ها و فاصله گرفتن از عدالت اجتماعی در گستره جهانی است. در حال حاضر آوارگی، گرسنگی و فقر میلیون ها نفر سوریه ای، عراقی و یمنی نتیجه سیاست های دولت آمریکا و برخی متحدان اروپائیش و همراهی برخی از کشورهای منطقه چون عربستان و ترکیه با آنها است. 

روز جهانی عدالت اجتماعی

 

    نکته قابل توجه آنجا است که همین کشورهای مداخله گر و مدعی انسان دوستی و ساختن دنیایی بر پایه ارزش های انسانی و عدالت محور حاضر به پذیرش کمترین مسئولیتی در قبال بحران آفرینشان در منطقه نیستند. واکنش آنها به عزیمت هزاران پناهجو از منطقه خاورمیانه به خصوص سوریه ای به سمت اروپا نشان داد که دولت های اروپایی تا چه میزان از ارزش های انسانی و عدالتخواهانه دور هستند. آنها با رفتار خلاف موازین بشری و حقوق بین الملل با پناهجویان، احساسات برتری جویانه و خودخواهانه خود را در قبال انسان های آواره و نیازمند کمک و دستگیری نشان دادند. مکتب سوسیالیسم شکست خورد و مکتب لیبرالسم و سرمایه داری نیز نشان داد که در عمل موجب جنگ، نابرابری، فقر و ناامنی در جهان است. ارزش های لیبرالیستی اگر چه در ظاهر دارای ارزش های انسانی هستند ولی این ارزش ها فراگیر و جهانی نیستند و در عمل از جامعه ای نابرابر حمایت می کنند. نظام های لیبرالیستی تنها به دنبال تأمین حداکثر منافع برای سرمایه داران و در نهایت منافع نظام های لیبرالیستی است. از آنجا که در جهان منابع محدود است. این تامین منافع در عمل به معنی مداخله در دیگر کشورها گسترش فقر و نابرابری است. به همین دلیل به هر میزان که میزان تولید ناخالص و شاخص های توسعه برخی کشورها افزایش پیدا می کند تولید ناخالص داخلی و شاخص های توسعه برخی دیگر کشور کاهش می یابد. نامیدن روزی به نام عدالت اجتماعی در گستره جهانی توسط مجمع عمومیِ سازمان ملل نشان می دهد که دولت های جهان فهم دقیقی از ضرورت عدالت در گستره جهانی برای ایجاد صلح و امنیت جهانی و پایان دادن به فقر و نابرابری در جهان دارند. اما در جهان امروز دولت های غربی مدعی انسان دوستی و عدالتخواهی کمترین مسئولیت را در این زمینه می پذیرند. برعکس همین کشورها بیشترین نقش را در بر هم زدن صلح و امنیت جهانی دارند.

 

 بشر برای رسیدن به جامعه ای که در آن عدالت حاکم باشد راهی جز بازگشت به تعالیم انبیاء الهی  به خصوص آموزه های اسلامی ندارد. در اسلام، عدالت از جایگاه بسیار ویژه و مهمی برخوردار است. آیات، روایات و احادیث بسیاری وجود دارد که جایگاه عدالت را در اسلام به بهترین زبان، بیان می نماید. در قرآن به صراحت از اهمیت و جایگاه عدالت، سخن به میان آمده است. خداوند در آیه 90 سوره نحل به صراحت به انسان ها دستور می دهد که مبنای رفتارشان را بر عدل و نیکوکاری قرار دهند و می فرماید: "ان الله یامر بالعدل و الاحسان."

 در آیه 8 سوره ی مائده، خداوند ضمن دستور به رعایت عدالت، عدالت را قرین و نزدیک به پرهیزگاری دانسته و می فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده اید، همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید، دشمنی با گروهی شما را به ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک تر است."

در آیه 25 سوره حدید آمده: "ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم ... و به آنها کتاب و میزان ، نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند."

در این آیه، دو نکته کلیدی با موضوع عدالت ذکر گردیده: اول اینکه یکی از دلایل رسالت انبیا، به پاخاستن مردم برای عدالت است و دیگر اینکه این دلیل برای رسالت، مختص پیامبر اسلام نمی باشد و خدا می فرماید ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم پس یکی از دلایل رسالت سایر پیامبران نیزبه پا خاستن مردم برای عدالت بوده است. در قرآن، همه اصول و هدف های اسلامی از توحید گرفته تا معاد، و از نبوت تا امامت، از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی بر محورعدل استوار شده است. انسان های عادل جامعه عدالتخواه را می سازند در این میان دولت های و نخبگان نقش و مسئولیت بیشتری برای استقرار عدالت اجتماعی دارند. طبق وعده قرآن کریم زمانی مصلحین و مستضعفین تحت هدایت و رهبری مهدی موعود عدالت را بر جهان در تمامی ابعاد آن مستقر خواهند کرد.    

 


 

کلیدواژه