نوروز و سبک زندگی (3)
(last modified 1396-01-02T10:56:45+00:00 )
حمل 02, 1396 15:26 Asia/Kabul
  • نوروز و سبک زندگی (3)

در آخرین شماره از مجموعه «نوروز و سبک زندگی» ابعاد دیگری از سبک زندگی ایرانیان در نوروز را برای شما بازگو کرده ایم.

 "صفیه گلرخسار"، شاعر تاجیک، نوروز و بهار را مسحور کننده می داند و می گوید: من بهار را خیلی دوست دارم  چون اعجاز طبیعت را در خودم حس می‌کنم. اولین شعرم را در دوازده‌سالگی گفتم. بهار بود. تاآن زمان همیشه کوه می‌رفتم،  اولین سبزه، اولین گل را می‌چیدم... با آب بازی می‌کردم. در کوه می‌دویدم و ... اسم هر گلی را که  می‌رویید، می‌دانستم. می‌دانستم در کجا و کی می‌شکفد. ما را از مدرسه برای گل چیدن به کوه برده بودند. فروردین ماه بود. تصور کنید که فروردینِ کوهستان‌های تاجیکستان چه اعجازی دارد! یک وقت دیدم کسی را نمی‌شنوم . کسی را نمی‌بینم . هم‌کلاسی‌هایم را نمی‌بینم و نمی‌شنوم و فقط به نقطه‌ای از گلزاری پر از گل‌های گوناگون نگاه می‌کنم. به آن نقطه نگاه می‌کنم و آن نقطه من را می‌برد. بچه‌هایی که همراه ما بودند، مرا صدا می‌کردند و من نمی‌شنیدم. آنجا قلم و کاغذ همراهم نبود. وقتی که برگشتیم، اولین کاری که کردم این بود که هرچیزی در یادم مانده بود، بنویسم. از آن وقت من دیگر خودم نبودم. احساس می‌کردم خودم نیستم.

 بله خانم گلرخسار درست می گوید، بهار مارار باخود می برد. زیبایی های بهار هوش از سر می رباید و بیننده مدهوش را همراه خود می کند و چه خوشبختند هنرمندان. شاعران و نقاشان و آهنگسازانی که از همه اینها الهام می گیرند و اثری جاودانه خلق می کنند: شعری شیوا، تابلویی رنگارنگ و آهنگی گوش نواز.

رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است: هدف زندگی چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین و مسیر رسیدن به آن را ترسیم کنیم، به طور طبیعی، متناسب با خود، یک سبک زندگی به ما پیشنهاد می کند.  سبک زندگی، بخش حقیقی و اصلی هر تمدنی است که دو بخش دارد: یک بخش، ابزاری است و بخش دیگر اصلی و حقیقی است.
بخش ابزاری، ارزش هایی است که اغلب به عنوان موارد پیشرفت یک کشور مطرح می شود. مواردی از قبیل: علم، اختراع، صعنت، سیاست، اقتصاد، اقتدارسیاسی و نظامی، اعتبار بین المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ و ..

   اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی را تشکیل می دهد که همان سبک زندگی است. این بخش حقیقی و اصل تمدن است. مسائلی همچون خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، کسب و کار، خط و زبان. همچنین رفتار مردم درعرصه های سیاسی، ورزش، رسانه ها و نوع برخورد با پدر و مادر، همسر و فرزند. در این حیطه حتی سفر، رفتار با بیگانگان و دیگر اقوام و ملیتها و مذاهب نیز جای می گیرد. اینها فهرستی از مواردی است که متن یک تمدن را تشکیل می دهد و قضاوت درباره یک تمدن، مبتنی بر این موارد است.

 آداب و رسوم نوروزی، جلوه ای از سبک زندگی اسلامی– ایرانی است و گفتیم همه آنچه که در نوروز اتفاق می افتد به تقویت بنیان های خانواده و ارتباطاجتماعی مردم ایران  منجر می شود. در فرهنگ ایرانی و همچنین دستورات دین مبین اسلام آمده که در جشن ها و دید و بازدید ها، از تجمل گرایی ها و چشم و هم چشمی ها کاسته شود و مسلم است که غفلت از این پیام زندگی بخش و تحول آفرین، نوروز را به رسمی تکراری و ملال آور تبدیل خواهد کرد. از سوی دیگر می توانیم به این نکته مهم اشاره کنیم که اگر به عمق تحول هستی در نوروز باور داشته باشیم و خود را نیز بخشی از این مجموعه بدانیم، آداب و رسوم نوروزی می تواند زمینه ای برای تحولات فرهنگی شود. نوروز، یکی از بهترین بهانه‌ها برای پیوند بین ما با همراهان امروزی، گذشتگان و آیندگانمان است، چرا که سبک زندگی ایرانیان در نوروز بسیار ویژه و منحصر به فرد است و می تواند الگوی مناسبی برای مواقع دیگر سال و حتی دیگرانی باشند که در فضای فکری و جغرافیایی این فرهنگ نیستند.

به عنوان مثال جشن و شادی همراه نوروز، روح همه را صیقل داده و خستگی را از روح و جان می زداید. محققان امروزی نیز یکی از مشخصه های تمایز یک سبک زندگی از دیگری را، روحیه مردم و شادمانه زیستن آنها عنوان می کنند. حال اگر بتوان فرهنگ نوروز را به دیگران شناساند و از تمدنی گفت که سرآغاز فصل هایش را جشن می گیرد و آن را بهانه ای برای دور هم جمع شدن قرار می دهد، به طور قطع می توان در گسترش این سبک از زندگی موفق عمل کرد.

تاثیر شگفت طبیعت در فرهنگ ایرانی نیز، مورد بسیار مناسبی برای دوستداران طبیعت در سراسر جهان است که به سبک زندگی ایرانیان در نوروز توجه بیشتری کنند. در تاریخ فرهنگی ایران، تقویم پیوسته در ارتباط با مفاهیم و مضامین طبیعی بوده است. این نوع نگرش، خاص تمدن ایرانی است که در آن رویکردهای نمادین، با عناصر حیاتی و بارور کننده همراه هستند. آغاز سال نو نیز مصادف با بهار و رویش سبزه و جوانه زدن و روییدن پس از زمستان است.

 در سبک زندگی ایرانی، نوروز مراسم و آیین‌های فراوانی دارد که در نهایت، احترام انسانی را به مواهب طبیعت منعکس می‌کند. حفظ محیط زیست یکی از مهم ترین نیازهای اساسی انسان برای ادامه حیات بر روی کره زمین است و هرگونه کوتاهی در این مورد آسیب های جبران ناپذیری به وجود می آورد و باعث به خطر افتادن سلامتی موجودات زنده و انسان ها خواهد شد. نوروز، از جمله مواردی است که در آن بیشترین احترام به محیط زیست و مواهب طبیعی رعایت و توصیه شده است. پانزدهم اسفند در تقویم رسمی ایران به عنوان روز درختکاری شناخته می شود که دو هفته مانده به آغاز سال نو، این مراسم برگزار می شود. اهمیت درختکاری چنان است که رسول خدا(ص) درباره آن فرمودند: «اگر نهالی در دست یکی از شماست و در آستانه برپایی قیامت به اندازه کاشتن آن فرصت دارد، آن را بکارد.»

اهمیت درختکاری در ایران و اسلام

 الگوی رفتاری ایرانیان در آستانه سال نو ، قطعاً یکی از ویژگیهای مثبت سبک زندگی آنان است و تقریباً در تمامی آیین های این جشن ایرانی نیز رعایت می شود. سبز کردن حبوبات و سبزه برای مراسم تحویل سال و چیدن سفره هفت سین، در واقع پاسداشت محصولات کشاورزی و احترام به کشاورزان و تمامی کسانی است که از راه زراعت روزگار می گذرانند.

البته لازم است که به یک نکته مهم در زمینه سبک زندگی در نوروز و لزوم زدودن خرافه ها از آن  اشاره کنیم. بی گمان احیای سنت ها و آداب و رسوم خرافی و نامشروع و دامن زدن به باورهای نادرست، همچنان که در هیچ مورد دیگری پذیرفتنی نبست، در مورد عید نوروز نیز توجیهی ندارد و ارتباط آن با مفهوم سبک زندگی کاملاً مردود است. مسلم است که هر سنتی هر چند نیکو باشد این امکان وجود دارد که در طول زمان به مطالبی خرافی آمیخته شده باشد. در نوروز نیز خرافاتی مانند نحس دانستن یک روز و لزوم خارج شدن از منزل در آن زمان و موارد جزیی دیگری وارد شده که برای آن نمی توان توجیه عقلانی یافت.

یکی از دین شناسان معاصر که هم فقیه است و هم فیلسوف اسلامی و هم مفسر قرآن، آیت الله شهید مطهری است. این عالم بزرگ درباره خرافات و علل آنها می گوید: قرآن کریم در آیات زیادی با کمال صراحت این مطلب را می گوید که منشأ فال بد و هر شومی و نحوستی که وجود دارد، خارج از وجود خود بشر نیست. یعنی بشر ممکن است فکر و عقیده اش، فکر و عقیده شومی باشد، وقتی که فکر و عقبده اش سراسر خرافه و جهالت است، شومی در جهالت است.  شومی جز در اخلاق فاسد در جای دیگری نیست. شومی جز در اعمال پلید در چیزی نیست.

شهید مطهری

  به این ترتیب می بینیم که برپایی جشن نوروز توسط ایرانیان و آمدن بهار تنها یک جشن و تکرار یک سنت کهن نیست بلکه با مطالعه موشکافانه و تحقیق پیرامون ریشه ها و نحوه برگزای و ثمرات آن، می تواند منشا تحولات و برکات فراوان در زندگی امروز ما نیز باشد و به سبک زندگی ما رنگ وبویی دیگر ببخشد. در این صورت، بهار می تواند همه فصول سال باشد و هر روز هم نوروز. آن وقت است که شکفتن جوانه ها بر شاخه های نورس درختان، تنها یکی از نشانه های بهار می شود

مرحوم "سلمان هراتی" شاعر معاصر ایرانی هم معتقد بود که رسیدن بهار همیشه ممکن است و هیچ ارتباطی با تقویم ندارد ، مهم آنست که فلسفه آمدن بهار را درک کنیم؛

 

بهار غنچه سبزی است که مثل لبخند باید بر لب انسان بشکفد

بشقاب های کوچک سبزه

تنها یک "سین"

به "سین" های ناقص سفره می افزاید،

بهار کی می تواند

این همه بی معنی باشد؟

بهار آن است که خود ببوید

نه آنکه تقویم بگوید .

 

 

---------------------------------------------------------------------

 

کلیدواژه