عربستان، خصومت ورزی به ایران با اهرم حج
(last modified Sat, 13 Aug 2016 11:58:37 GMT )
اسد 23, 1395 16:28 Asia/Kabul
  • عربستان، خصومت ورزی به ایران با اهرم حج

عربستان و ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، از متحدان اصلی غرب در خاورمیانه بودند و بر اساس دکترین «دو ستونی نیکسون» وظیفه پیگیری و تأمین منافع آمریکا در منطقه را بر عهده داشتند.

اما پیروزی انقلاب اسلامی در ایران معادله امنیت دو ستونی منطقه‌ را برهم زد . به همین علت آمریکا و متحدانش منطقه‌ای اش از جمله عربستان در صدد ایجاد تغییراتی به منظور حفظ برتری در مقابل ایران انقلابی برآمدند . امریکا به این منظور سیاست تقویت توان نظامی عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را در اولویت قرار داد . تشکیل شورای همکاری خلیج فارس و ایده تشکیل سپر جزیره نیز برهمین هدف منطبق گردید .

****

برخی تحلیلگران معتقدند نسل جدیدی که در نظام پادشاهی عربستان ظهور کرده است ارتباط فکری و سیاسی خود را با حاکمان گذشته عربستان قطع نموده و برخلاف سیاست های حاکمان قبلی که سعی می نمودند موضعی توام با احتیاط در قبال مسایل منطقه داشته باشند ؛ به سرعت بدنبال ایفای نقش اول در منطقه برآمدند . موضع‌گیری‌ها و دخالت‌های علنی در تحولات منطقه از مشخصه های این سیاست تهاجمی است . این نسل که پرچمدار آن محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان است معتقد است که عربستان باید برای بازیابی نقش منطقه ای خود بدون اتکاء به سایر کشورها با اقداماتی جسورانه و تهاجمی در منطقه جایگاه اصلی خود را باز یابد.

بر مبنای این تئوری تنش آفرین ، روی کار آمدن ملک سلمان در نظام پادشاهی عربستان با رویکردی تهاجمی در سیاست خارجی این کشور همراه شد .این تغییر بخصوص در مورد ایران سبب تشدید تنش های گذشته گردید .

تعرض به دو جوان ایرانی در فرودگاه و سپس حادثه منا و نوع رفتار مسوولان آن کشور با ایران در قضایای منا ، ورود نظامیان سعودی به بحرین برای سرکوب شیعیان و حمله به یمن؛ و اعدام شیخ نمر روحانی برجسته عربستانی که سبب خشم مسلمانان از جمله در ایران شد از محرک هایی بود که به قطع روابط عربستان با ایران منجر شد.

عربستان اما به این اقدامات بسنده نکرد وتلاش مضاعفی را برای سیاهنمایی و منزوی سازی ایران در مجامع بین المللی را آغاز کرد .

سیاست های عربستان از زمان روی کار آمدن ملک سلمان در واقع دچار تحولات بنیادین شد . عربستان در سال های اخیر بوی‍ژه بعد از توافق هسته ای ایران تلاش کرده است تا با تحرکات جدید خود در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، نظامی جایگاه گذشته خود را احیاء کند، اما این سیاست ها از دید گاه برخی دیگر از تحلیلگران فاقد پشتوانه منطقه ای و بین المللی است . زیرا نسل جوان عربستان به رهبری محمد بن سلمان عملا" نشانداد که بر اساس دکترین جدید سعودی مبتنی بر رویکرد تهاجمی در همه میدان ها ؛ سعی دارد از عناصر دین، قدرت و ثروت وبا تکیه بر تفکرات طایفه ای و اندیشه های وهابی نقش خود را به عنوان قدرت برتر در منطقه تحمیل کند . محمد بن سلمان پسر پادشاه عربستان در این زمینه تلاش می کند با اقدامات افراط گرایانه در داخل و خارج عربستان خود را به عنوان گزینه برتر برای پادشاهی آینده عربستان به هم پیمانان این کشور بویژه آمریکا بقبولاند. البته این ابراز وجود به نوعی حاکی از وابسته بودن سعودی ها به امریکاست .

سعودیها پیش از آنکه نسل جوان زمام امور را در دست بگیرند بارها تاکید کرده اند که حاضر به کاهش روابط با متحدین غربی خود نیستند . به عنوان نمونه ، شاهزاده طلال بن عبدالغریز برادر شاه فهد در مصاحبه با واشنگتن تایمز در 6 آوریل 1998 گفت : این پادشاهی ( عربستان ) چه درزمان پادشاه فعلی و چه درزمان پادشاهان آینده همچنان یک متحد قدرتمند امریکا باقی خواهد ماند.

این دید گاه به تنهایی کافیست تابه این نتیجه رسید که ریشه سیاستهای بحران ساز عربستان در منطقه کجاست . این روابط را با نگاهی به خرید های کلان تسلیحاتی از سوی کشورهای عربی منطقه رمز گشایی کرد .

کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بیش از چهار دهه است که برای خریدهای تسلیحاتی بیش از سایر بخش‌های اساسی هچون تهیه مواد غذایی، آب و مواد اولیه صنعتی تلاش کرده‌اند .

میل به خریداری تجهیزات نظامی به ظاهر در لفافه تدابیر امنیتی قرار دارد. در حالیکه تسلیحات خارجی کشورهای حاشیه خلیج فارس فراتر از ظرفیت امنیتی این کشورها تهیه شده است .

«مرکز تحقیقات کمبریج» در گزارشی پیرامون وضعیت امنیتی، نظامی کشورهای همسایه ایران در حاشیه خلیج فارس نوشت: خلیج فارس بزرگترین مرکز واردات تسلیحات نظامی در جهان است. با وجود جمعیت نسبتا کم در این منطقه از جهان ، برخی کشورهای این منطقه به دنبال سلاح‌های آمریکایی و البته اروپایی و نیز آموزش امنیتی نیروهای خود هستند .بر اساس این گزارش، صنایع نظامی در حال افول غرب در پی قراردادهای نظامی، امنیتی با کشورهای مشتاق حاشیه خلیج فارس است.

خاندان آل سعود به عنوان یک مجموعه سنتی محافظه‏ کار منطقه‌ای، به دنبال مهار تهدیدها و حفظ امنیت خود است. در حالی که، عربستان از رشد اجتماعی و سیاسی متناسب با تحولات جاری در منطقه و جهان برخوردار نیست و قادر نیست با سیاست های تهاجمی و دیکتاتوری مانع از تاثیرات جریان بیداری اسلامی به درون مرزهای خود شود .

مجموعه این چالش ها ، عربستان را با بحران‌های چندگانه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روبرو ساخته است که می‌تواند منجر به فرو پاشی ارکان نظام فرسوده پادشاهی آل‏ سعود شود. در این میان روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی که اکنون از پوسته پنهان خارج وعلنی شده است در ایجاد شکاف در روابط ریاض با کشورهای عربی از جمله برخی اعضای شورای همکاری خلیج فارس تاثیرگذار بوده است.

بخش اعظم سیاستهای عربستان در راستای هدف گذاری غرب جهت ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی در منطقه است . در حال حاضر نیز نوعی همکاری و تقسیم کار میان عربستان و رژیم صهیونیستی در مقابله با جریان مقاومت اسلامی وجود دارد . عربستان همچنین با تامین مالی و تسلیحاتی داعش به پیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی در منطقه کمک می کند .

ریاض با وجود این تغییرات و خوش خدمتی ها اما تردید دارد که همچو ن گذشته بتواند بیش از اندازه به آمریکا تکیه کند ؛بنابریان به دنبال تنغییر وضع موجود ، با استفاده از پول و ایدئولوژی مذهبی، و پررنگتر کردن حضور نظامی اش در منطقه است .

مرکز تحقیقات کمبریج در گزارشی با اشاره به چرایی تقلای فروشندگان تجهیزات نظامی نوشت ؛ بسیاری از تامین کنندگان تجهیزات و خدمات نظامی به منطقه در پی منافع امنیتی خود برای نفوذ و تغییر سیاسی در منطقه یا ترکیبی از هر دوی آن‌ها هستند.

«آسوشیتدپرس»، چندی قبل در گزارشی در هیمن زمینه نوشت: نمایشگاه تجهیزات نظامی دبی در امارات متحده عربی در حالی برگزار شد که این کشور قراردادی را به میزان 1.27 میلیارد دلار برای ارتقا سامانه تجسسی «ساب» با این شرکت منعقد کرد .

شرکت «لاکهید مارتین» آمریکا نیز موفق به عقد قراردادی بزرگ به نمایندگی از نیروی هوایی آمریکا برای ارتقاء سامانه تک تیرانداز ،‌ حسگرهای جستجو کننده و رهگیر و رادار برای ناوبری در روز و شب و در ارتفاع پایین اف پانزده‌های نیروی هوایی عربستان سعودی شده است.این منبع خبری در تحلیلی افزود ؛ در حالی‌که بهای نفت کاهش یافته و متعاقب آن درآمد کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز کاسته شده است ، اما انتظار نمی‌رود عربستان سعودی و امارات متحده عربی هزینه‌های نظامی خود را در سال‌های پیش رو کاهش دهند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی رهبری جنگ در یمن را به عهده دارند.

عربستان اکنون براساس تئوری استفاده از قدرت نظامی برای ثبیت موقعیت حال و اینده خود سعی در تغییر معادلات سیاسی و امنیتی دارد و در صورتی که بتواند حتی بدنبال تغییر جغرافیای سیاسی منطقه از طریق تجزیه کشورهایی نظیر سوریه؛ عراق و یمن است .راهبرد عربستان در این زمینه تقابل با ایران و تخریب روابط منطقه ای است که در این زمینه در سلسله گفتارهای بعدی این مجموعه بررسی های بیشتری خواهیم داشت .