انقلاب مردم بحرین از آغاز تا امروز
آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران ، تعرض به آیت الله شیخ عیسی قاسم را حاکی از کم خردی آل خلیفه می داند و در توضیح آن می فرماید: «شیخ عیسی قاسم فردی است که تا وقتی می توانست با مردم بحرین حرف بزند، آنها را از حرکات تند و مسلحانه منع می کرد اما حاکمان بحرین متوجه نیستند که تعرض به این عالم مجاهد، به معنای برداشتن مانع از مقابل جوانان حماسی و پرشور بحرین برای انجام هر اقدامی در مقابل حکومت است.»
در قسمت گذشته به انقلاب کنونی مردم بحرین که از فوریه سال 2011 آغاز شده است، پرداختیم و خواسته های حق طلبانۀ آنان را مورد بررسی قرار دادیم. در پایان نیز به نقش آل سعود در کمک به حکومت بحرین برای سرکوب مردم این کشور اشاره کردیم و دلایل آن را برشمردیم.
یکی دیگر از دولت های خارجی که نفوذ قابل توجهی بر آل خلیفه دارد، دولت آمریکا است. پس از خروج استعمار انگلیس از جنوب خلیج فارس در اواخر دهۀ 1960، آمریکا کوشید تا جای آن را پُر کند و در این میان، جزیرۀ بحرین به دلیل موقعیت راهبردی آن، مورد توجه واشنگتن قرار گرفت. در همان سال استقلال ظاهری بحرین یعنی 1971، میان آمریکا و آل خلیفه یک پیمان نظامی به امضا رسید. در سال 1995، مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا نیز به بحرین انتقال یافت و اهمیت این کشور برای واشنگتن دوچندان شد. به همین دلیل این دولت، با وجود ادعاهای تبلیغاتی مبنی بر دفاع از حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، از حکومت سرکوبگر آل خلیفه مانند دیگر حکومتهای استبدادی جنوب خلیج فارس حمایت می کند.
همان طور که انتظار می رفت، در جریان قیام اخیر مردم بحرین، دولت آمریکا جانب حکومت آل خلیفه را گرفت تا سربازانش با آرامش در پایگاههای این کشور فعالیت کنند. به علاوه شیعه بودن معترضین و آزادی خواهان که تحت تأثیر افکار انقلابی مردم ایران قرار دارند، بر هراس واشنگتن از قیام آنها افزوده است. با این حال، با توجه به سرکوب گسترده مردم بحرین توسط نیروهای امنیتی آل خلیفه و آل سعود، هر از گاهی مقامات آمریکایی خواستار خویشتنداری دولت بحرین و گفتگو با مخالفان می شوند. اما پیداست که اینگونه اظهارات تنها برای کاستن فشارها از واشنگتن به دلیل حمایت از آل خلیفه است و دولتمردان منامه هیچگاه این درخواست ها را جدی نگرفته اند. آل خلیفه می داند که دولت آمریکا برای حفظ پایگاه هایش در بحرین و ثبات در دیگر کشورهای جنوب خلیج فارس، از این خاندان مستبد حمایت می کند.
از دیگر دولت هایی که سال هاست در امور داخلی بحرین مداخله می کند، انگلیس است. مردم بحرین از سال 1820 تحت استعمار مستقیم انگلیس قرار داشتند و از 1971 اگرچه به ظاهر استقلال رسیدند، اما همچنان با مداخلات لندن روبرو هستند.
همانطور که اشاره شد، پس از این تاریخ ، اداره امور امنیتی بحرین تا سال 1999 برعهده یک افسر انگلیسی به نام «یان هندرسون» بود که جنایات فراوانی علیه مردم این کشور انجام داد. از آغاز قیام کنونی مردم بحرین در سال 2011 نیز یک افسر دیگر انگلیسی به نام «جان یلتس» پلیس بحرین را اداره می کند. بی شک انگلیس نیز چون آمریکا، علیرغم انتقادهای گاه و بیگاه از آل خلیفه، در عمل از بقای این خاندان مستبد و سرکوب انقلاب آزادی خواهانۀ مردم حمایت می کند.
با وجود مخالفان قدرتمند داخلی و خارجیِ انقلاب بحرین، مردم همچنان پرشور در صحنه حاضر هستند و طی چند ماه گذشته حمایت بی نظیری را از رهبر خود، آیت الله شیخ عیسی قاسم به نمایش گذاشته اند. تداوم حضور مردم در تظاهرات و پافشاری بر خواست های برحق خود را می توان حاصل عوامل متعددی برشمرد که وجود احزاب و شخصیتهای مؤثر و بانفوذ، از جملۀ آنهاست.
هم اکنون بزرگترین حزب بحرین، «جمعیت وفاق ملی – اسلامی» به رهبری شیخ علی سلمان است که در زندان به سر می برد. شیخ سلمانِ 51 ساله از روحانیون میانه مبارز بحرینی است که به علت فعالیت هایش در جریان قیام مردم در دهه 1990 ، تبعید شد و پس از مدتی در انگلیس به این فعالیت ها ادامه داد و در میان مردم به محبوبیت دست یافت. به همین دلیل در سال 2001، پس از بازگشت از تبعید، وقتی حزب الوفاق را تاسیس کرد با استقبال آنان روبرو شد. این حزب در انتخابات سال 2006 توانست 17 کرسی از 18 کرسی شیعیان را به دست آورد و در انتخابات سال 2010 که با تحریم تعدادی از گروههای شیعه مواجه شده بود ، همۀ 18 کرسی را به دست آورد. اما انتخابات طوری طراحی شده است که شیعیان از مجموع 40 کرسی پارلمان ، بیش از 18 کرسی به دست نیاورند.
جمعیت الوفاق، جزو طیف معتدل جریان مخالف آل خلیفه محسوب می شود و مذاکراتی نیز با حکومت داشته که به نتیجه نرسیده است. این گروه درپی حاکمیت مردم بر کشور است و باقی ماندن آل خلیفه در بحرین را به شرط عدم دخالت در حکومت، پذیرفته است. اما برخی دیگر از گروه های بحرینی با توجه به سابقۀ خاندان آل خلیفه در سرکوب مردم خواستار سرنگونی آن هستند. «جنبش حق»، «جریان الوفاء الاسلامی» و «جنبش احرار بحرین»، از جمله گروه هایی هستند که راه حل مشکلات بحرین را برچیده شدن خاندان حاکم می دانند و به همین منظور «ائتلاف برای جمهوری» را تشکیل داده اند.
جنبش احرار از قدیمی ترین گروه های بحرینی است که در سال 1956 تاسیس شده و اقدامات متعددی برای احقاق حقوق مردم این کشور انجام داده است. دبیرکل این گروه هم اکنون «سعید الشهابی» است.
«جنبش حق» در واقع گروهی منشعب شده از جمعیت الوفاق بحرین در سال 2005 است که خواستار شدت عمل بیشتر در مقابل حکومت و عدم اعتماد به آن است. «حسن المُشَیمَع» رهبر این گروه، از برجسته ترین شخصیت های مخالف حکومت است که از سال 2010 به همراه جمعی دیگر از رهبران انقلابی در زندان به سر می برد.
«جریان الوفاء اسلامی» به دبیرکلی «سید مرتضی السندی»، بیش از هر چیز به دلیل فعالیت های بنیانگذار آن یعنی «عبدالوهاب حسین» معروف است. وی در میان مردم بحرین به «استاد» و «آغازگر انقلاب» معروف است. زیرا در 14 فوریه 2011 در صف اول کسانی بود که همراه مردم به تظاهرات پرداخت و با سخنرانی های افشاگرانه خود، مردم را به ادامه مبارزه ترغیب کرد. اما عبدالوهاب حسین یک ماه بعد توسط نیروهای امنیتی آل خلیفه برای چندمین بار دستگیر و پس از چندی به حبس ابد محکوم شد.
اکنون حکومت آل خلیفه پس از انحلال احزاب مخالف خود و زندانی کردن شخصیت های آزادی خواه و انقلابی، به سراغ مهمترین رهبر انقلاب بحرین یعنی آیت الله «شیخ عیسی قاسم» رفته است. وی در سال 1938 در منطقۀ الدراز بحرین متولد شد و در سال 1964 برای تحصیلات علوم دینی عازم عراق شد و از محضر علمای بزرگ حوزۀ علمیۀ نجف چون شهید آیت الله محمد باقر صدر بهره برد. این عالم مجاهد پس از بازگشت به بحرین در فعالیتهای سیاسی شرکت کرد و از جمله در سال 1973 در پارلمان این کشور به عنوان نماینده اول مردم انتخاب شد تا قانون اساسی را به همراه دیگر نمایندگان تدوین کند. اما از آنجا که این پارلمان، نظرات آل خلیفه را تأمین نمی کرد، دو سال بعد منحل شد. با این حال شیخ عیسی قاسم به فعالیت های سیاسی و هدایت دینی مردم، به ویژه جوانان ادامه داد. وی از سال 1992 در شهر قم در ایران تحصیلات خود را ادامه داد تا آنکه به مقام عالی اجتهاد رسید و در سال 2001 به بحرین بازگشت. آیت الله قاسم در طول قیام اخیر مردم همواره مشوق و راهنما و رهبر معنوی آنها بوده است و جایگاه برجسته ای نزد آنان دارد.
در طول چند سال گذشته، سیاست حکومت آل خلیفه، تشدید جو خفقان و سرکوب مردم و حذف احزاب و رهبران مخالف بوده است تا بتواند انقلاب مردم را خاموش کند. هم اکنون هیچ حزب و گروه قانونیِ مخالف در بحرین وجود ندارد و همۀ رهبران انقلابی که در بحرین حضور داشته اند، در زندان به سر می برند. شیخ عیسی قاسم بزرگترین و شاید آخرین رهبر برجستۀ بحرینی باشد که آل خلیفه درصدد حذف وی است. حکومت در 14 ژوئن گذشته تابعیت شیخ عیسی قاسم را بدون هیچ دلیل موجهی سلب کرد که با واکنش های گسترده در داخل و خارج از بحرین مواجه شد. اکنون نیز رژیم آل خلیفه با اتهامات بی اساس و مضحکی چون پولشویی قصد محاکمه و زندانی کردن او را دارد. اما از عواقب آن هراس دارد. مردم مدت هاست که اطراف منزل رهبر خود حضور دارند و نیروهای امنیتی نیز به شدت بر تعداد خود در این مکان افزوده اند.
البته سابقۀ محاکمات رهبران مردمی در بحرین نشان می دهد که محکوم کردن آیت الله عیسی قاسم در دادگاه فرمایشی آل خلیفه چندان دشوار نیست. زیرا بقیۀ انقلابیون نیز با اتهامات واهی و غیر مستند و بدون توجه به دفاعیاتشان محکوم شده اند. ولی زندانی کردن رهبران معتدلی چون شیخ عیسی قاسم و شیخ علی سلمان نشان دهندۀ آن است که آل خلیفه حاضر به شنیدن هیچگونه سخن حقی نیست. چنان که آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران، تعرض به آیت الله شیخ عیسی قاسم را حاکی از کم خردی آل خلیفه می داند و در توضیح آن می فرماید: «شیخ عیسی قاسم فردی است که تا وقتی می توانست با مردم بحرین حرف بزند، آنها را از حرکات تند و مسلحانه منع می کرد اما حاکمان بحرین متوجه نیستند که تعرض به این عالم مجاهد، به معنای برداشتن مانع از مقابل جوانان حماسی و پرشور بحرین برای انجام هر اقدامی در مقابل حکومت است.» بسیاری از تحلیلگران مسائل بحرین، توطئۀ آل خلیفه علیه آیت الله قاسم را موجب لبریز شدن صبر مردم و احتمالاً روی آوردن آنها به مبارزه مسلحانه می دانند. این تحلیل گران معتقدند انقلاب بحرین با توجه به پیشینه و ریشه های تاریخی خود دیر یا زود به نتیجه می رسد و خاندان آل خلیفه مجبور خواهند شد خود قدرت را به مردم، یعنی صاحبان اصلی کشور بحرین، واگذار کنند.