منشور آسمانی: قرآن از نگاه قرآن (17)
سلام امید واریم فرصت های طلایی ماه رمضان را به توفیق الهی پشت سرگذاشته باشید از شما دعوت می کنیم به یکی دیگراز برنامه های "منشور آسمانی" توجه فرمایید .
شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه بشری همواره روبه رشد و تکامل است مثلاً در تاریخ پیش از اسلام دوران عصر جاهلیت را داریم که در آن مقطع زمانی در ایران و روم باستان بویژه در جزیره العرب بشریت در تاریکی جهل و عقب افتادگی فکری و فرهنگی بسرمی برد. آثار توحش و بربریت و تبعیض و ظلم و ستم برفضای جامعه حاکم بود. با ظهور اسلام و بعثت پیامبر (ص) در پرتو تجدید حیات فکری و فرهنگی جامعه دوران جدیدی آغاز شد. اسلام که آئینی منطقی و اصولی است با توجه به دو فاکتور مکان و زمان آرام آرام، قوانین و احکامی را برای هدایت و مدیریت جامعه تعیین و ابلاغ می کرد . براین اساس رسول خدا مدت سه سال دعوت خود را مخفیانه انجام داد. زیرا فضای عمومی جامعه پذیرای اسلام نبود . پس از پایان این دوران دعوت علنی آغاز شد و پیامبر فقط اعلام کرد بگویید: «غیر از خدای یکتا، خدای دیگری نیست تا رستگار شوید.» زیرا جامعه بیشتر از این ظرفیت و آمادگی نداشت. به همین جهت در مدت 10 سالی که رسول خدا در مکه بسر می برد بیشتر به طرح مسایل اعتقادی و اخلاقی می پرداخت.
در این دوران کمتر اثری از احکام عبادی، مانند نماز و روزه به چشم میخورد. حتی در مورد نماز اختلاف نظر وجود دارد که آیه نماز در پایان دهه حضور پیامبر (ص) در مکه واجب گردید یا در آغاز دهه ورود به مدینه؟ ولی با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و گرایش روز افزون مهاجرین و انصار زمینه ها و بسترهای مناسب برای اجرای احکام عبادی، اجتماعی، حقوقی و قضایی اسلام فراهم شد. در همین دوران نیز پاره ای از احکام به مرور زمان به اجرا در آمد برای نمونه میتوان به تحریم شراب اشاره کرد که در سه مرحله انجام شد و تا پیش از مرحله نهایی برخی از مسلمانان پیش از نماز ، شراب می نویشیدند تا آن که دستور آمد : درحال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید. (بخشی از آیه 43 سوره نساء )
یکی از نمونه های دیگر در این زمینه، مقوله جهاد می باشد که در زمان ضعف و ناتوانی مسلمانان روش ها و تاکتیک بیشتر مسالمت جویانه بود و مشرکان از این فرصت استفاده نموده، تا می توانستند آنان را تحت فشار و شکنجه قرار می دادند ولی زمانی که مسلمانان قدرت یافتند فرمان های جهادی جبنه دفاعی و تهاجمی به خود گرفتند و فرمان الهی صادر شد که: به همان گونه ای که دشمن تجاوز می کند شما هم مقابله به مثل کنید و در دفع تجاوز بکوشید.
هدف از این مقدمه این بود تا یکی دیگر از موضوعاتی را که در علوم قرآنی و فقهی و اجتماعی تحت عنوان "ناسخ و منسوخ" مطرح است مورد بررسی قرار دهیم. در یک نگاه کلی و اجمالی میتوان قوانین اسلام را به دو گروه تقسیم کرد: نخست؛ قوانین ثابت و تغییر ناپذیر که از آنها تحت عنوان " احکام اولیه " هم نام برده می شود و دوم؛ قوانین متغیر که تحت عنوان احکام ثانویه مطرح می شوند.
براین اساس پاره ای ازاحکام در تمام زمانها و مکانها بدون تغییر به قوت خود باقی می مانند و خداوند در خصوص این گونه احکام، در بخش پایانی آیه 7 سوره حشر فرمان می دهد: «آن چه را پیامبر دستور می دهد بگیرید و اجرا کنید و از آن چه شما را باز می دارد و نهی میکند رها سازید و تقوای الهی پیشه کنید.»
ولی پاره ای از احکام بنا بر مقتضیات زمان و مکان وضع میگردد که در صورت تغییر شرایطی که مصلحت دین و جامعه است تغییر پیدا می کند و زمان اجرای آن به پایان می رسد و به اصطلاح معروف "نسخ" می گردد. " نسخ " در لغت به معنی باطل شدن و جایگزین شدن چیز دیگری به جای اوست و هرگاه در مورد قرآن بکار رود بدین مفهوم است که پایان مدت حکمی به وسیله حکم اعلام شود.
مشرکان اگرچه به قرآن و اصالت آن اعتقادی نداشتند اما به بهانه نسخ در قرآن به رسول خدا اعتراض نموده و نسبت افتراء به او می دادند و می خواستند وحیانی بودن قرآن را زیر سوال ببرند. آنان می گفتند مگر ممکن است کلام خدا قابل تغییر می باشد ؟ مگر ممکن است خدا سخنی را بگوید و پس از مدتی از آن صرف نظر کند ؟ پس آیات این کتاب، کلام الهی نیست بلکه محمد به دروغ آن را به خدا نسبت می دهد . این در حالیست که اغلب آنان به حکمت نسخ آگاهی ندارند اینان نمی دانند که احکام الهی به منظور کمال و مصلحت بشر نازل می شود و ممکن است حکمی از احکام با تغییر شرایط به نفع و مصلحت جامعه انسانی نباشد. طبیعی است که خداوندی که نازل کننده قرآن است و بیش از همه نسبت به مصالح انسان آگاهی دارد حکم دیگری را جایگزین حکم قبلی قرار دهد و به بیانی دیگر حکم نخستین تنها برای موقعیت مناسب ویژه ای جعل و نازل گشته است گرچه مردم تصور کنند که آن حکم ابدی و همیشگی است. خداوند در تصریح و در پاسخ به مشرکان می فرماید: "و ما هرگاه آیتی را (از راه مصلحت) نسخ کرده و به جای آن آیتی دیگر آوریم-در صورتی که خدا بهتر داند تا چه چیز (به صلاح خلق) نازل کند- (کافران اعتراض بر نسخ آیه کرده و) میگویند تو (بر خدا) همیشه افترا میبندی. (چنین نیست) بلکه اکثر اینها نمیدانند (که این نزول آسمانی است)."
در پایان به دو نمونه از موارد نسخ اشاره می کنیم :
خدای بزرگ دریک مقطع زمانی بیت المقدس را قبله مسلمانان قرار داد ولی پس از مدتی دستور آمد که پیامبر و مسلمانان باید به سوی کعبه در مکه نماز بگذارند .(بقره/143-144)
مورد دیگر این است که گروهی از مسلمانان بدون در نظر گرفتن موقعیت پیامبر (ص)، به بهانه های مختلف خدمت آن حضرت رفت و آمد کرده و اوقات ایشان را تلف می کردند. پیامبر هم بدلیل معذورات اخلاقی و اجتماعی اعتراضی نمی کردند تا آن که دستور آمد هرکس میخواهد با رسول خدا گفتگو کند باید یک درهم بپردازد. اکثر باتفاق کسانی که ادعای علاقه به پیامبر را داشتند دیگر به حضور آن حضرت شرفیاب نشدند. تنها علی (ع ) به این حکم آن هم بدلیل علاقه راستین و شدیدی که به پیامبر داشت عمل کرد اما این حکم محدودیت های زیادی برای ارتباط مردم و پیامبر ایجاد کرد لذا خداوند با فرو نشستن فضای قبلی، این حکم را نسخ نمود . (مجادله 13/12)