برک بافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان
(last modified Sat, 02 Sep 2017 13:08:16 GMT )
سنبله 11, 1396 17:38 Asia/Kabul
  • برک بافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان
    برک بافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان

صنعت برک بافی وابسته به اقتصاد روستایی و دامداری است، در سال‌های اخیر، مهاجرت‌ها، ضعف اقتصاد روستای، کاهش گوسفندان وطنی و عدم حمایت دولت از صنایع دستی، سبب شده که این صنعت دیرینه زنان هزاره در حال نابود شدن قرار گیرد.

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، دو قدم به عقب می‌رود، دستش را به کمر گرفته، قدش را کمی راست می‌کند، به شانه چوبی، گوله، دمکش و چوب دستی که یادگار دوران جوانی‌اش است نگاه می‌کند.

یک آه پرحسرت از تَهِ دل می‌کشد سپس باخود می‌گوید یادت بخیر جوانی! روزگاری با این شانه چقدر برک بافتم! برخی مردان قبیله شاید تاکنون هم صدای شانه زدن و آهنگ‌هایی را که وقت برک بافی می‌خواندم به یاد داشته باشند. 

امیربیگم هم اکنون نزدیک به هفتاد سال عمر دارد، وی در گذشته با همین شانه‌ چوبی که چند دندانش شکسته است، برای مردان قبیله شِیوقُل، تِکه‌های بَرَکی می‌بافت.

او می‌گوید: پیش از انقلاب، یکی از صفت‌های خوب دختران جوان دایزنگی هنر برک بافی بود؛ چون هرکسی نمی‌توانست برک ببافد، دخترانی‌ که این فن را بلد بودند، به آنان دختران تانِسته باف می‌گفتند و نزد پسران خواستگار بیشتری داشتند.

او به دیوارتکیه کرده سرسکوی دوازه می‌نشیند، پس از یک مکث کوتاه نفسش را بیرون داده می‌افزاید: زمان دگرگون شده! در قدیم لباس پوشیدن خیلی ساده بود، مردان تِکه‌های بَرَکی دست بافت که زنانشان از پشم گوسفند برای آنان تهیه می‌کردند می‌پوشیدند و لباس زنان نیز تِکه‌های کرباس با ژاکت‌های پشمی بود. اما حالا بَرَک از میان مردم گم شده است.

امیربیگم می‌گوید: درقدیم، بَرَک بافی مثل دیگر صنایع پشمی چون گلیم، نمد، خورجین، شالکَی و قالی در بیشتر مناطق هزاره جات رواج داشت، این صنعت زنان هزاره، از شهرت زیادی برخوردار بود؛ در دایزنگی کمتر زنانی بودند که برک نمی‌بافتند، اما بحران های سیاسی در افغانستان، مهاجرت‌ها و نبود حمایت دولت از صنایع دستی زنان سبب شده است که این صنعت گرانبها، با رکود مواجه شود.

از جایش برمی‌خیزد، با انگشتان لرزانش، بالاپوش رنگ و رو رفته‌ای بَرَکی را که برروی میخ دیوار خانه اش آویزان است لمس کرده و می‌افزاید: در گذشته‌ها این صنعت در ادبیات محلی و آهنگ‌های بومی از جایگاه ویژه برخوردار بود.

سپس با لهجه هزارگی چند مصرع شعر را که در وصف دختر بَرَک باف از دوران جوانی اش به یاد دارد زمزمه می‌کند: «عجب تانِسته بافَه دلبرمن- پریِیِ کوهِ قافه دلبرمن. بِیَه بِلدارشِی رَه هیچکس نداره- ده عاشوقی صرافه دلبرمن. دیده گلِ ازمه ماشِیوموبافه- ماکور شَوم دل افتِیوموبافه». همانطوریکه سرش را بصورت موزون آهسته آهسته شور می‌دهد می‌افزاد: « بَرَک خنجری دست باف نازِی- تِکِه خارجَه شرمَلجِی مُوکُونه».

سید احمدحسین احمدپور، سرپرست ریاست اطلاعات وفرهنگ ولایت بامیان می‌گوید: در قدیم پوشیدن بَرَک بین مردان هزاه جات عمومیت داشت اما درسال‌های اخیر این صنعت بومی جایش را به پوشاک خارجی داده و خود در حال فراموش شدن است؛ هم اکنون تنها مقامات بلند رتبه دولتی و آدم‌های خوش روزگار و ثروتمند به تِکَه‌های برکی دسترسی دارند.

او که خود نیز یک چپن بَرَک خنجرییِ سرخ رنگ به شانه دارد می‌آفزاید: با وجود آنکه هنر برک بافی از دیر زمانی با زندگی مردم بامیان عجین شده است، خالقان این اثر به صورتی بسیار زیبا و هنرمندانه، ظرافت، زیبایی و هنر را در تار و پود زندگی مردم تنیده اند، اما دربرخی از مناطق این ولایت برک بافی از رواج افتاده است، تنها زنان دایزنگی، روستای لیگان وشِیوقل فرمانداری ورس ولایت بامیان رنج تنیدن تارهای پشمی برک را متقبل می‌شوند و به بافت آن تن می‌دهند.

با کم شدن تولید بَرَک قیمت آن نیز افزایش یافته است، یک متربرگ سرخجوی و لیگان ورس تا4500 افغانی و یک چپن آن تا 35 هزارافغانی بفروش می‌رسد، اما اینکه چرا باز هم این صنعت در حال نابود شدن است؟

آقای احمدپور می‌گوید: تولید بَرَگ وابسته به دامداری است، مهاجرت‌ها، خشکسالی‌های پی‌ در پی دو دهه گذشته سبب کاهش رونق دامداری در هزاره جات شده، تهیه آن نیز زمان بر است و زحمت زیادی می‌طلبد که بیشتر زنان حاضربه بافت آن نمی‌شوند».

اما اینکه بَرَک چیست وچگونه تهیه می‌شود؟ امیربیگم می‌گوید: بَرَک نوعی تِکَه نرم، چسبان و ضخیم است که ازگُل اولین پشم بره‌های گوسفندان مخصوص که در هزاره‌جات پرورش داده می‌شوند تهیه می‌شود.

او مراحل ساخت برگ را برشمرده و می‌افزاید: گرچه برک به طور معمول خودرنگ بوده و در رنگ‌ها شیرغه، سیاه، سفیده، شیری، شکری و خاکستری می‌باشد، اما برای مرغوب ساختن آن نخست پشم را با پست چارمغز، ریشه گیاه ایله رنگ و بیخ گل نسترن، رنگ می‌کنند، پس از آن زنان کهن‌سال که تجربه کافی دارند آن را نخ می‌رسند، بافت آن توسط دختران جوان زیر نظر یک زن باتجربه با کمک دستگاه‌های سنتی و نسبتا پیچیده با دست صورت می‌گیرد.

وقتی بَرَک بافته شده، به خاطر پت کشی «کرک»، آن را مرطوب می‌کنند روی سنگ داغ یا تابه گرم حدود پانزده ساعت باکف پا می‌مالند تا صاف شود، آنگاه دور یک چوب مثل توب رخت پیچ داده می‌شودکه خشک شود.

در آخر زیر قیچی خیاط می‌رود که از آن با نقش‌ها و طرح‌های جذاب و دیدنی چپن، بالاپوش، کورتی، پتلو، واسکت، دریشی وکلاه زیب تن مردان ثروتمند وشیک پوش این وطن دوخته شود.

در قدیم، بیشتر درویشان بودند که از برک کورتی، پاپیچ، قبا و کلاه می‌ساختند و بعدها با بهبود کیفیت آن، پادشاهان و فرمانروایان نیز قبا و جبه از جنس برک به‌ تن می‌کردند.

اما امروزه بیشتر برای فروش به رهبران سیاسی هزاره جات و گردشگران خارجی ساخته می‌شوند. هم اکنون با وجودیکه این صنعت در حال نابود شدن است، اما اهمیت آن بدلیل زیبایی و مرغوبیت آن بیشتر شده است.

بابه محسینی یکی ازموسفیدان مرکز بامیان که همیشه پیراهن تنبان سفید با بالاپوش بَرَک چهارگله می‌پوشد در این مورد می‌گوید: دوختن برک نیز مهارت خاص کار دارد، در گذشته خیاطی که برک می‌دوخت، در نزد مردم از جایگاه خاص اجتماعی برخوردار بود که به آن خلیفه می‌گفتند، خلیفه‌ها نیز در وقت دوختن برگ شعرهای  نظیر «سوزن ماشین بیرون شد چون سنان آبدار- بَرَگ چارگله را نیش میزدی مانند مار» باخود زمزمه می‌کردند.

محسنی ازبرگ بعنوان یکی از هنرهای دستی، میراث ماندگار و کهن زنان هزاره که ریشه در عمق فکر و ذهن خلاق آنان دارد یاد کرده می‌افزاید: در سال‌های اخیر از برگ بعنوان رشوه، تحفه وشیرینی به مؤسسات، مقامات دولتی، وحتی خارجی‌ها استفاه می‌شود و نیز اهداء چپن و بالاپوش ازیتِکه بَرَک، مناسب‌ترین بهانه ایجاد رابطه میان  صاحبان مقصد بامسئولان امور می‌باشد.

محسنی می‌گوید: برک هزارگی علاوه بر آنکه یک لباس بسیار مقبول، شیک و شاهانه است،  یک پوشش گرم زمستانی نیز می‌باشد که در مقابل رطوبت مقاومت دارد، دربرف وباران زود، تر نمی‌شود.

او می‌افزاید: برک از خاصیت و لطافت خاصی برخوردار است، دردهای عضلانی را کاهش می‌دهد و برای دردهای مفاصل نیز التیام‌بخش است.

افغانستان ما نوشت: صنعت برگ بافی وابسته به اقتصاد روستایی و دامداری است، در سال‌های اخیر، مهاجرت‌ها، ضعف اقتصاد روستای، کاهش گوسفندان وطنی و عدم حمایت دولت از صنایع دستی، سبب شده که این صنعت دیرینه زنان هزاره در حال نابود شدن قرار گیرد.

کلیدواژه