امامت و ولایت در قرآن (آیه اولی الامر)
جناب فخر رازی، فقیه ، متکلم و فیلسوف اهل تسنن در شرح اولی الامر در کتاب تفسیرِ کبیر خود می نویسد:" خداوند در آیه کریمه به طور قطعی اطاعت اولی الامر را لازم دانسته است، و کسی که اطاعت اش این گونه واجب گردد ، ناگزیر باید معصوم از خطا و اشتباه باشد. چرا که اگر معصوم از اشتباه نباشد، وکار خطایی را مرتکب شود ، بر اساس این آیه می بایست از او اطاعت کرد! و این به معنای امر به اطاعت از آن کار خطا و اشتباه است. در حالیکه کار خطا و اشتباه مورد نهی است و نباید از آن پیروی کرد."
دربیان مساله امامت بر طبق آیات قرآنی، گفتیم که پیامبر در جریان مباهله با مسیحیان نجران که حاضر به قبول بندگی حضرت عیسی (ع) نبودند، دو طفل علی (ع) را به عنوان پسران خود، و فاطمه زهرا (س) دختر گرانمایه اش که همسر علی(ع) نیز بود، را به عنوان زنان، و خود علی بن ابیطالب (ع) را به عنوان نفس و جان خود، به میدان آورد، تا با مباهله صدق ادعای خود را به اثبات برساند. حال در برنامه امروز به آیه اولی الامر، پنجاه و نهمین آیه سوره نساء می پردازیم.
خداوند متعال در آیه 59 سوره نساء، مومنان را خطاب قرار داده و آنان را به اطاعت خود و اطاعت پیامبر(ص) و اولی الامر دعوت کرده و می فرماید:" ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را! و هر گاه در چیزى نزاع کردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این براى شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است". آنچه مسلم است که اطاعت خدا در وهله اول، همان اطاعت فرمان هایی چون اقامه نماز، پرداخت ذکات، انجام حج ، و امر به معروف و نهی از منکر و .. است که از زبان پیامبر (ص)به مردم ابلاغ شده است. یکسری دیگر از فرمان ها ، مانند امر به جنگ و یا صلح، و همچنین سایر امور حکومتی نیز وجود دارد که پیامبر (ص) به عنوان ولی و سرپرست و حاکم مسلمانان صادر کرده است. فرمان خداوند مبنی بر اطاعت از پیامبر(ص)، همه فرامین و دستورهای ایشان را در بر می گیرد. و نکته مهم در اطاعت از فرامین پیامبر (ص) این است که در آیه اولی الامر، اطاعت از پیامبر (ص) مطلق و بدون هیچ قید و شرطی آورده شده است. در حالیکه در مساله ای مانند اطاعتِ امر پدر و مادر، هنگامیکه امر به نیکی کردن آنها را می دهد می فرماید: "ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، و اگر آن دو ( مشرک باشند و ) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن!" (آیه 8 / سوره عنکبوت)
جالب اینکه در آیات متعددی اطاعت از پیامبر همراه با اطاعت خدا و بدون تکرار لفظ اطاعت آمده است. مانند أطیعوا الله والرسول لعلکم ترحمون ِآیه 132 آل عمران! که همانندی این دو فرمانبرداری را نشان می دهد.
اما اینکه اولی الامر چه کسانی هستند که خداوند اطاعت از آنان را همانند اطاعت از خدا و رسول خدا(ص) قرار داده است؟ آیا آن کسانی که در راس حکومت قرار می گیرند و بر جامعه فرمان می رانند، از دیدگاه قرآن اولی الامر خوانده می شوند؟ یعنی هر کسی که توانست مقام زمامداری را به خود اختصاص بدهد، فرمانبرداری از او بر همه لازم می شود؟ اگر چنین برداشتی از مفهوم قرآنی شود، امکان تناقض در ابتدا و پایان آیه اجتناب ناپذیر است. چرا که اگر زمامداری دستوری برخلاف فرامین الهی صادر کند، ابتدای آیه می گوید، دستورهای خداوند لازم الاجرا است، و بر هر حکمی مقدم است، در صورتی که در انتهای آیه، امر به اطاعت کسانی را داده که بر خلاف امر الهی، فرمان می دهند. بدیهی است که این دو مطلب با هم سازگار نیستند. لذا اولی الامری که خداوند با قاطعیت و آشکارا امر به اطاعتش می دهد و با خدا و پیامبر(ص) از نظر فرمانبرداری و فرمان پذیری، قرین شده است، باید از هر لغزش و آلودگی دور باشد.
جناب فخر رازی، فقیه ، متکلم و فیلسوف اهل تسنن در شرح اولی الامر در کتاب تفسیرِ کبیر خود می نویسد:" خداوند در آیه کریمه به طور قطعی اطاعت اولی الامر را لازم دانسته است، و کسی که اطاعت اش این گونه واجب گردد ، ناگزیر باید معصوم از خطا و اشتباه باشد. چرا که اگر معصوم از اشتباه نباشد، وکار خطایی را مرتکب شود ، بر اساس این آیه می بایست از او اطاعت کرد! و این به معنای امر به اطاعت از آن کار خطا و اشتباه است. در حالیکه کار خطا و اشتباه مورد نهی است و نباید از آن پیروی کرد." البته جناب فخر رازی عقیده شعیان را نیز رد می کند و می گوید: "اگر مقصود از اولی الامر امام معصوم باشد، با واژه «اولی الامر» که به معنای جمع است نمی سازد، چرا که در هر زمان امام معصوم یک نفر بیش نیست." این در حالی است که پاسخ روشن است. آیه اولی الامر نمی خواهد وظیفه امت را در یک نسل و عصر خاصی تعیین کند، بلکه این آیه تکلیف تمام عصرها و نسل ها را مشخص می کند. چنانکه جابر بن عبد الله انصاری، یکی از یاران پیامبر می گوید: وقتی خداوند آیة اولی الامر را بر پیامبرش محمد (ص) نازل کرد، من به او عرض کردم: "یا رسول الله ما خدا و رسولش را شناختیم، اما "اولی الامر" که خداوند اطاعت و پیروی آنان را دوشادوش اطاعت تو قرار داده است، چه کسانی اند؟" پیامبر (ص) فرمود: "ای جابر! آنان جانشینان من و امامانِ مسلمانان بعد از من هستند، که اول ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او به ترتیب حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی، که در تورات به باقر معروف است، و تو ای جابر! او را می بینی، در آن موقع سلام مرا به او برسان. بعد از او جعفر بن محمد صادق و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی می باشند و بعد از او امام هم نام و هم کنیة من، حجت خدا بر روی زمینش و آخرین نشانة پروردگار در میان بندگانش، پسر حسن بن علی است. او کسی است که خداوند متعال سراسر زمین را به دست او فتح می کند. او کسی است که از شیعیان و دوستان خود پنهان می شود، به طوری که بر امامت او کسی پا بر جا نخواهد ماند؛ مگر آن کسی که خداوند قلبش را به ایمان آزموده باشد." جابر می گوید: "پرسیدم: یا رسول الله! آیا شیعیان او در زمان غیبت از او بهره می برند؟ فرمود: آری، سوگند به خدایی که به پیامبری فرستاده، آنان از نور او روشنایی می گیرند، و از ولایت او در زمان غیبتش بهره می برند؛ مانند بهره ای که مردم از خورشید می گیرند، گرچه ابر آن را بپوشاند. ای جابر! این سخن از اسرار مخفی الهی و در خزینة علم الهی است، پس آن را از نا اهلان پنهان کن."