عقرب 17, 1396 14:59 Asia/Kabul
  • نگاهی به زیارت اربعین
    نگاهی به زیارت اربعین

تمام دستگاههای تبلیغاتی بنی امیه و پس از آنان؛ بنی عباس، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله عاشورا، می کوشیدند تا وانمود کنند که حسین (ع) بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامی و برای دنیا قیام کرده است!! بعضی هم، این تبلیغات دروغ را باور می کردند. لذا پیشوایان الهی برای زنده نگاه داشتن آن، دستوراتی می دادند. و زیارت اربعین نیز یکی از همان دستورات برای زنده نگاه داشتن یاد و نام حسین (ع) است.

امام حسن عسکری(ع) یکی از نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: بجاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین ( امام حسین علیه السلام )، انگشتر به دست راست نهادن، پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن."

 این روایت امام حسن عسکری(ع) بیانگر اهمیت زیارت اربعین در میان زیارت های وارده است. می توان گفت همچنان که نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است. با توجه به اهمیت این زیارت، برآن شدیم تا به اجمال به برخی از فرازهای زیارت اربعین که امام صادق (ع) برای یکی از یاران خود بنام "صفوان جمّال" انشا نمودند ، بپردازیم.

 

در ابتدای زیارت اربعین می‌خوانیم: "اَلسَّلامُ عَلى وَلی الله و حَبیبهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ الله و نجیبِه" سلام بر ولی خدا و حبیب [خاص] او! سلام بر دوست [و محبوب] و برگزیدة خدا"

 

سلام، یکی از نام‌های خداوند متعال است. هنگامی که زائر این نام خدا را بر زبان جاری می‌کند، می‌خواهد بگوید: ای امام! خداوند، حافظ آیین و مکتب تو باشد و آن را از گزند دشمنان سالم بدارد. همچنین زائر با عرض سلام، خود را به آن حضرت نزدیک نموده و با تکرار این واژه ؛ ادب، روح و روان خود را به لحاظ نزدیکی به ایشان، از پستی‌ها، رذائل و آلودگی‌ها پاک می‌نماید و اعلان می‌‌دارد که نه تنها با بت درون خود مبارزه می‌کند؛ بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ظالمان، مستبدان و خائنین به مردم در ستیزه است.

 

 اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ: سلام بر ولى خدا و دوست او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او، سلام بر بندة خالص، و فرزند بندة خالص خدا، سلام بر حسین مظلوم شهید.

 

عبودیت از ویژگی‌های امام حسین(ع) و پیروان آن گرامی است. تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی‌تواند به سوی کمال حرکت کند. خداوند در ابتدای سوره صافات می فرماید: " وَالصَّافَّاتِ صَفّاً:  قسم به آن نفوسی که از روی حقیقت و صمیم قلب در حضور من در مقام اطاعت و بندگی خالصانه صف کشیده، و مرا برای خود، مراد و مقصود قرار داده، به غیر از من به هیچ چیز دیگری التفات و توجه نمی‌کنند. در آیه 65 سوره کهف نیز بندگی خالصانه را منشأ علم و رحمت الهی قلمداد کرده، می‌فرماید: " [موسی(ع) و همراهش] بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که رحمت و موهبت عظیمی از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم." این آیه نشان می‌دهد که مقام عبودیت انسان را مشمول رحمت الهی می‌سازد و دریچه‌های علوم را به قلبش می‌گشاید. همانگونه که حسین(ع) در مقام عبودیت به اوج کمال خویش رسید و برگزیده خدا گردید. 

 

اَللّهُمَّ ... جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاء. خداوندا! من شهادت می دهم که تو امام حسین(ع) را آقایى از آقایان، و پیشروى از پیشرویان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و میراث هاى پیامبران را به او عطا فرمودى. 

 

 اولیای الهی زمانی مردم را به راهی فرا می‏ خوانند که خودشان، پیشاپیش آن را پیموده باشند. چنان‌که امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) فرمود: "ما هرگز به شما دستوری ندادیم، مگر آنکه خود پیش‏تر آن را انجام داده‏ ایم." حسین (ع) رهبری است که با حرکت در پیشاپیش مردم، خطرها را به جان می‏ خرد و به پیشواز زندان، شکنجه، مهاجرت و شهادت می‏ رود، آن‏گاه مردم را به دنباله‏ روی از خویش فرا می‏ خواند. 

 

 وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ: خداوندا! او خون پاک قلبش را در راه و بذل کرد [و جانش را فدا نمود] تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد.

 

از مهم‌ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفة قیام عاشورا است که در این جملة کوتاه تمام مقصود امام حسین(ع) بیان گردیده است. امام صادق(ع) در این فراز به صراحت تمام عرضه می‌دارد که حسین (ع)  تمام هستی خود را فدا کرد، تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید.

بر اساس قرآن، هدف رسالت انبیای الهی، دو چیز است: یکی عالِم کردن مردم و دیگری عاقل کردن آنها به وسیله تهذیب نفس. کسانی که جاهلند، دستور خدا را نمی ‏دانند و کسانی که عالم هستند، ولی بر اثر نداشتن عقل به دانش خود عمل نمی‏ کنند، توان تربیت خود یا دیگران را ندارند. از‌این‏رو، پیامبران برای تعلیم و تزکیه مردم مبعوث شدند که خوبی‏ ها را به مردم بشناسانند و عملاً آنان را برای رسیدن به نیکی و سعادت هدایت کنند.  پیامبر(ص) همواره می فرمود :"حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْن: حسین از من است و من از حسین." در حقیقت امام حسین (ع) در ادامه رسالت پیامبر (ص) و هدایت مردم، چاره ای جز حضور در میدان مبارزه نداشت. او می بایست احکام و دستورات دین را به مردم بیاموزد و آنان را اهل عمل کند. البته همه اهل بیت این ظیفه را داشتند، و با تدریس ، ارشاد سخنرانی و نوشتن نامه به وظیفه خود عمل می کردند، اما امام حسین (ع) در شرایطی قرار گرفت که علاوه بر مبارزه فرهنگی ، نیاز به نبرد جهادی نیز داشتند. چنانکه در این  فراز می فرماید: امام حسین (ع) در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت، و از خیرخواهى دریغ نورزید، و جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند.

 

فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُه: خداوندا! حسین (ع)، با شکیبایى و پاداش جویى با اهل نفاق جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخته و حریم مقدسش شکسته شد.

 

امام حسین(ع) نه تنها خود در تمامی مراحل قیام صبّار و شکور بود، بلکه با سخنان خود تلاش کرد که جامعه را به صبر و شکر دعوت کند. لازمه این کار، بیرون راندن محبت دنیا از دل است؛ زیرا تا انسان دل‌بستگی به دنیا دارد، حوادث و کاستی‌های مادی او را خواهد لرزاند و هیچ‌گاه صبور و شکور نخواهد بود. ازاین‌رو، حسین (ع) در نامه‏ ها و خطبه‏ های خود علاقه به دنیا را از مردم می‏ زدود و اشتیاق به شهادت و جاودانه شدن را در دل‏های آنها زنده می‏ کرد تا آنان بتوانند صبّور و شکور باشند. این زمزمه نیز از ایشان به جا مانده که :

یا دهر افّ لک من خلیل

کم لک بالاشراق و الاصیل‏من طالب و صاحب قتیل  

و الدّهر لا یقنع بالبدیل‏و انّما الامر الى الجلیل 

و کلّ حىّ سالک سبیل‏ما اقرب الوعد الى الرّحیل     

الى جنان و الى مقیل‏ اى روزگار!

اُف بر دوستى توای دنیا، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را کشتى و بین دوستان جدایى افکندى و در عین حال روزگار به افراد جایگزین آنها قناعت نکند، به هر حال امور به سوى خداى بزرگ بازگردد، و هر زنده سرانجام این راه را مى‏ پیماید، زمان کوچیدن از دنیا چقدر نزدیک شده که به سوى بهشت و یا به سوى غیر بهشت است."

 

اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ : گواهی می‌دهم که خدای متعال وعده‌ای که به تو داده است، البته به آن وفا می‌کند و آنان که تورا خوار [و مضطر] گذاشتند، همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند.

 

از دیگر پیام‌های زیارت اربعین جاودانگی حماسة عاشورا است و این در حقیقت حکایتگر یک پیام غیبی و تحقق وعده الهی است که حضرت زینب(س)، نیز در خطبه‌ای که در مجلس یزید قرائت کرد، وفرمود: "ای یزید! هر نیرنگی که خواهی بزن، و هر اقدامی که توانی بکن و هر کوشش که داری، دریغ مدار! سوگند به خدا که نمی‌توانی نام مارا محو کنی و نمی‌توانی نور وحی ما را خاموش نمایی. تو نمی‌توانی عظمت امر ما را درک کنی و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانی زدود ! آیا غیر از این است که رأی، [طرح و نقشه‌های] تو سست و مدت حکومت تو اندک و جمعیت تو پراکنده است؟ آن روزی که منادی فریاد می‌زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد." در واقع زینب کبری (س) در آن موقعیت حساس و تاریخی ، چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داد و پیش‌بینی دقیقی کرد که امروزبعد از صدهای سال، نتایج آن به وضوح  قابل مشاهده است.

 

سخن آخر اینکه امام حسین(ع) نیز مانند  پیامبران الهی، خود از پیش  رفت و دیگران را به حرکت فرا  خواند. امام در هنگام خروج از مکه  در میان زائران خانه خدا فرمود: امروز قربان‌گاه ما سرزمین کربلا و جامۀ احرام ما کفن است. باید برای نجات اسلام، جان خویش را قربانی کنیم. تنها آنان که جان خود را بر کف دست نهاده‏ اند، با من همراه شوند؛ نه آنان که امید نام و نان و پیروزی ظاهری دارند. کسانی با من همراه شوند که هدف شان لقاء‌الله است. به همین دلیل، همراهان و یاری‌کنندگان آن حضرت را بهترین اصحاب می‌شناسند و در پایین قدوم حضرت آرمیدند و ما پس از سلام بر امام حسین(ع)، بر همه آنان سلام می‌گوییم: "فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِین: با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر ارواح و پیکرتان و بر حاضر و غایبتان، و بر ظاهر و باطنتان، آمین اى پروردگار جهانیان."

 

کلیدواژه