تازه مسلمانی از کانادا
(last modified Wed, 25 Apr 2018 08:59:56 GMT )
ثور 05, 1397 13:29 Asia/Kabul
  • تازه مسلمانی از کانادا

ناتاشا راجو ، تازه مسلمان کانادایی : « باحیا بودن در اسلام و مسیحیت ، متفاوت است . حجاب ، تنها پوشاندن سر نیست بلکه حجاب یعنی کنترل اعمال و رفتار انسان. این یک نوع تسلیم امر خداوند سبحانه و تعالی است . حجاب ، مرا به‌ عنوان یک مسلمان به مردم معرفی می‌کند و آنها به من احترام بیشتری می‌ گذارند. با حجاب ، احساس امنیت می‌کنم و تقرب بیشتر به خداوند را حس می‌کنم.» 

    امروزه در جهان ، بیش از هر زمان دیگر ، خلأ معنویت احساس می شود. رسانه های بزرگ ، زندگی به سبک غربی را که در بسیاری از کشورها رسوخ کرده است ، تبلیغ می کنند . این نوع زندگی ، مبتنی بر بی اعتنایی به دین و معنویت ، وابستگی به مادیات و فساد جنسی است . متأسفانه ادیان و مکاتب کنونی نیز که خود دچار خرافات و ابهاماتی هستند ، نتوانسته اند پاسخگوی نیازهای روحی و معنوی بشر سرگشته از این دنیاگرایی افراطی و فساد باشند . حتی برخی کسانی که ابتدا به این آیین ها اعتقاد راسخی داشتند ، به تدریج آنها را رها کرده اند . در این میان ، آخرین دین آسمانی یعنی اسلام که از تحریف مصون مانده ، توجه بسیاری را که درپی پناهگاهی برای آرامش روحی و سعادت دنیوی و اخروی هستند، به خود جلب کرده است . خانم « ناتاشا راجو» یکی از کسانی است که در کودکی و نوجوانی به تعالیم مسیحیت پایبند بود ، اما به تدریج از آن فاصله گرفت و سرانجام اسلام را مکتب رهایی بخش خود یافت.

ناتاشا راجو

     والدین ناتاشا راجو مهاجر هستند و وی در کانادا متولد شده است . خانواده پدر و مادر ناتاشا مسیحی هستند ، به جز پدر بزرگ و عموی مادری اش که مسلمانند ، اما به دلیل دوری راه ، با آنها رفت و آمد چندانی ندارند. این تازه مسلمان کانادایی ، مسیحی معتقدی بود و در مراسم مذهبی ، فعالانه شرکت می کرد . وی در این مورد می گوید : « یکشنبه ها به کلیسا رفتن در خانواده ما یک امر رایج بود و به اعمال دینی پایبند بودم . ما در فعالیت‌های کلیسا شرکت می ‌کردیم و کریسمس و عید پاک را جشن می‌ گرفتیم. من به معنای واقعی مسیحی بودم و به خدا ایمان داشتم . والدینم ایمان محکمی داشتند و به ما مسائل دینی را می آموختند . در کودکی سئوال چندانی درباره دینی که والدینم به من آموخته بودند ، نداشتم و خوشحال بودم و می ‌گفتم من خدا را دوست دارم ، عیسی را دوست دارم . خوشحال بودم که مسیحی هستم . خانم راجو در دوران نوجوانی با سئوالاتی روبرو شد که اقتضای کنجکاوی این دوران است. وی به دنبال علت اعمال و اعتقاداتی بود که در مسیحیت وجود دارد. این تازه مسلمان کانادایی در مورد شروع تردیدهایش می گوید : « هنگامی‌ که نوجوان حدوداً ۱۷ ساله ای بودم ، شروع کردم درباره به اعتقاداتم سئوال کردن : چرا مسیحیت ، حق است؟ چرا باید به خدا ایمان داشته باشم؟ چرا عیسی مسیح به صلیب کشیده شد؟ سئوالاتی از این قبیل به ذهنم می‌آمد و این ‌زمانی بود که شروع کردم به تحقیق و پرسش درباره دینم ، ولی جوابی عقلانی و قانع ‌کننده برای سئوالاتم پیدا نکردم و احساس کردم که مسیحیت ، راه حقیقی برای من نیست. »

    در این زمان فرصتی برای ناتاشا پیش آمد که تحقیق بیشتری درباره مسیحیت و کتاب مقدس آن ، انجیل انجام دهد. او باید در کلاسهایی که از طرف کلیسا برپا شده بود شرکت می کرد. او این موضوع را چنین بیان می کند : « گرچه چندان ارتباطی قوی با کتاب مقدس نداشتم ، اما فرصت این را یافتم که درباره کتاب مقدس تحقیق کنم و بخوانم و تلاش کنم که آن را بفهمم . ما اساتید و کلاس‌های مختلفی داشتیم و کتاب های عهد قدیم و عهد جدید را مطالعه می‌کردیم و متون مقدس را نیز فرا می‌گرفتیم .» بررسی و تحقیق در انجیل ، نه تنها شک و شبهه های خانم راجو را برطرف نکرد ، بلکه بر آنها افزود و سرانجام او را به فردی بی دین تبدیل کرد.  وی از اعتقادات خود در آن زمان ، این گونه یاد می کند : « من اصلاً به دینی پایبند نبودم و ضد دین بودم ، چون فکر می‌ کردم همه اعتقادات به آنچه در جهان است، غلط هستند . من نمی‌ فهمیدم که چه نیازی به دین است . من همیشه می‌ گفتم یک شخص معنوی هستم ولی معتقد به دینی نیستم و تنها ارتباط شخصی با خداوند دارم ، ولی این کافی نبود. » در واقع ناتاشا از یک طرف تعالیم مسیحیت را برای خود قانع کننده نمی دانست و از سوی دیگر ، جایگزینی برای آن نمی یافت.

ناتاشا راجو

    کتاب انجیل کنونی ، شامل عهد قدیم و عهد جدید که خانم ناتاشا راجو پس از بررسی دقیق ، آن را پاسخگوی سئوالات خود نیافت ، متاسفانه در طول زمان دچار تحریفاتی شده است . انجیل واقعی یا کتاب عهد جدید ، کتاب آسمانی خداوند است که از طریق وحی بر عیسی (ع) پیامبر بزرگ الهی نازل شد ، اما متاسفانه گردآوری و تدوین نشد و دچار تغییراتی شد . انجیل های کنونی دهها سال پس از عروج آن حضرت به آسمان ، نوشته شده اند و طبیعی است که اعتبار یک کتاب آسمانی فاقد هرگونه اشتباه را ندارند. در این انجیل ها مسائلی درباره  خداوند ، حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س) به چشم می خورد که به هیچ وجه منطقی و قابل قبول نیست . معروف ترین این تحریفات ، اعتقاد به سه خدا یا " تثلیث " است که یکی از آن خدایان حضرت مسیح است که در عین حال پسر خدا نیز هست و این نظر دارای تعارض است .

تورات یا کتاب عهد قدیم نیز در حمله بخت النصر پادشاه بابل در سال 586 قبل از میلاد ، از بین برده شد و یهودیان حدود 111 سال بعد  ، آن را بازنویسی کردند که در آن تحریفات فراوانی وارد شد. در میان کتاب های آسمانی تنها قرآن است که بلافاصله پس از نزول وحی ، مکتوب شد و سرانجام ، گردآوری و به شدت از تغییر در آن محافظت شده است. خداوند نیز خود وعدۀ حراست از قرآن را در برابر تحریف و تغییر داده و در سوره حجر ، آیه 9 می فرماید : « ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً نگهدار آن هستیم. » در این کتاب بزرگ الهی در مورد تحریف کتابهای پیامبران پیشین می خوانیم : « پس واى بر کسانى که مطالبى را با دست خود مى‌نویسند ، سپس مى‌گویند: «این، از طرف خداست.» تا آن را به بهاىِ اندکى بفروشند ... » (بقره ، آیه 79)

 

    ناتاشا راجو پس از آنکه مسیحیت تحریف شده را کنار گذاشت ، همچنان اعتقاد به خداوند را حفظ کرد اما احساس می کرد که باید پروردگارش را به درستی بشناسد و راه ایجاد رابطه صحیح با او و روش درست زندگی کردن را بیاموزد . وی در اوایل جوانی مانند بسیاری از مردم مغرب زمین ، درمورد اسلام اطلاعات نادرستی از طریق رسانه های مغرض غربی داشت و به همین دلیل علاقه ای به این دین آسمانی در خود احساس نمی کرد . چنانکه خود می گوید : « من مانند خیلی‌ ها متأسفانه اطلاعاتم را راجع به اسلام ، از رسانه ‌ها گرفته بودم. اسلام چندان مرا جذب نکرد و دید منفی به تمام عرب‌ها داشتم . البته اشتباه بود ولی ذهنیت من منفی بود. زنان را می‌دیدم که حجاب دارند و موی خود را می‌پوشانند ولی دلیل آن را نمی ‌فهمیدم و اطلاعاتی درباره آن نداشتم . این‌ها چیزی نبود که مرا به اسلام تشویق کند. » به این ترتیب ، خانم راجو با توجه به نداشتن اطلاعات صحیح از اسلام ، در محاصرۀ تبلیغاتی رسانه های ضد اسلامی قرار گرفته بود.

 

    سرانجام ناتاشا راجو نیز با اسلام آشنا و مجذوب زیبایی های تعالیم آن شد و راه خود را یافت. این آشنایی با دیدن صحنۀ یک نماز آغاز شد. وی در این باره می گوید : « هنگامی‌ که بیست سالم بود اسلام وارد زندگی‌ ام شد . شخصی را دیدم که مشغول نماز است و در برابر خداوند سجده کرده است. درباره سجده پرسیدم و جواب‌های مختلفی گرفتم و این صحنه به‌ قدری برایم جذاب بود که در ذهنم ماندگار شده است . » نماز بهترین و عارفانه ترین رابطه مخلوق با خالق است . پیامبر اسلام (ص) نماز را نوری در دل مومن می خواند. اما در میان افعال نماز ، سجده کردن ، اوج بندگی و اظهار خضوع در برابر خداوند بی همتا است. در آخرین آیۀ سورۀ فتح می خوانیم : « ... پیوسته آنها (پیامبر و همراهانش) را در حال رکوع و سجود می‌ بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌ طلبند ؛ نشانه آنها در چهره شان از اثر سجده نمایان است ؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است ... » امام صادق (ع) نیز در مورد اهمیت سجده می فرمایند : « نزدیک ترین حالت بنده به خدا ، حالتی است که در حال سجده و گریان باشد. » به این ترتیب خانم راجو دین مبین اسلام را برخلاف تبلیغات غرب ، دین معنویت و رحمت یافت و تحقیق درمورد آن را آغاز کرد . او سرانجام به این نتیجه رسید : « اسلام را دین کاملی یافتم که منادی صلح و دوستی است. » اینگونه بود که ناتاشا راجو اسلام آورد.

 

    خانم راجو در مورد حجاب نیز تحقیقات مفصلی انجام داد و سرانجام به نتایج جالبی رسید. او می گوید : « حجاب برای من یک مفهوم بسیار سختی نبود چون قبلاً نیز باحیا بودم و لباس‌های مناسب می‌پوشیدم / اما باحیا بودن در اسلام و مسیحیت متفاوت است. حجاب ، تنها پوشاندن سر نیست بلکه حجاب به معنای کنترل اعمال و رفتار انسان نیز هست . یک سالی درباره حجاب تحقیق کردم و فهمیدم که این یک نوع تسلیم شدن امر خداوند سبحانه و تعالی است. حجاب مرا به‌عنوان یک مسلمان به مردم معرفی می‌کند و آنها به من احترام بیشتری می‌گذارند. با حجاب احساس امنیت و تقرب بیشتر به خداوند می‌کنم.» 

(داستان کامل سفر ناتاشا راجو از مسیحیت به اسلام از زبان خودش)