سرطان 18, 1397 14:12 Asia/Kabul
  • شیوه تبلیغ دین در سیره و سخن امام صادق علیه السلام

مهمترین اصول مورد توجه امام صادق (ع) در تبلیغ ؛ شناخت مخاطب و احترام به او، بهره گیری از زبان روز، دعوت با عمل، تکریم، و اصل زمانشناسی بوده که امروز نیز می توان از آنها برای تبلغ دین مبین اسلام از بهره برد.

 

سلام ! در 25 شوال سال 148 هجری قمری، جهان اسلام در غم از دست دادن بزرگمردی از اهل بیت پیامبر اسلام ( ص ) به سوگ نشست. در چنین روزی هنگامی که خورشید، اشعه تابناک خود را بر روی زمین گسترد، خبر شهادت امام صادق (ع) قلب بسیاری را محزون کرد. امامی که در طول34 سال امامت خود انقلابی فرهنگی در اندیشه و تفکر انسانها ایجاد کرد و به تبلیغ اسلام راستین پرداخت. با عرض تسلیت سالروز شهادت امام صادق ( ع ) نمونه هایی از شیوه تبلیغاتی ایشان را با هم مرور می کنیم.

 

دنیای کنونی با پیشرفت های روز افزون  تکنولوژی، تحولی جدی در زندگی بشر ایجاد کرده است. این تحول در عرصه تبلیغِ دینی و ارشادِ اخلاقی نیز، به چنان فضای جدیدی دست یافته است، که به گمان بسیاری از افراد، شیوه های پیشین، کارآمدی خود را از دست داده اند. اما واقعیت آن است خلق و خوی و نیازهای اساسی انسان عصرحاضر، با نیاکان دهها قرنِ قبل خود، یکسان است. به همین دلیل ابزارهای پیشرفته ؛ همچون  رایانه و اینترنت و ...  تنها؛ رساندن پیام به مخاطب را آسان کرده اند، و تغییری در ماهیت وجودی و ارزشی انسان بوجود نیامده است.

 

 بر اساس تحقیقات به عمل آمده،  مهمترین اصول مورد توجه امام صادق (ع) در تبلیغ دین؛ شناخت مخاطب و احترام به او، بهره گیری از زبان روز، دعوت همراه با عمل، تکریم مخاطب و زمان شناسی بوده، که امروز نیز می توان از آنها برای تبلغ دین مبین اسلام بهره برد. سیره ایشان در بر خورد با هر یک از اقشار مردم؛  اعم از کودک، سالمند، جوان، ضعیف، خدمتگزار، فاسق، معاند و کافر و... بر اساس ظرفیت فکری و فرهنگی آنان بود.

 

حرکت علمی و تلاش سخت کوشانه امام صادق(ع) منجر به گسترش علوم اسلامی شد، و شهرت علمی ایشان سراسر مناطق اسلامی را در بر گرفت. دوران امام صادق (ع) مصادف با ضعف و تزلزل حکومت بنی امیه و افزایش قدرت بنی عباس بود.  لذا هیچ یک توانایی ایجاد فشار و کنترل امام و یاران  ایشان را نداشتند. همین مساله، فرصت بسیار خوبی برای فعالیت فرهنگی ایشان به وجود آورد، تا با تبلیغ درست اسلام و بازسازی معارف اصیل اسلام، مکتب علمی عظیمی بوجود آوردند که محصول آن، چهار هزار شاگرد برجسته در رشته های گوناگون علمی بود . این افراد که هریک، در چندین رشته علمی صاحب نظر بودند ، در سراسر سرزمین های اسلامی به عنوان مبلغان دینی  پراکنده شدند .

 

مهمترین روش برای نفوذ پیامهای الهی، در اعماق جان مردم، به کارگیری محبت است. چرا که پیامهای الهی علاوه بر نفوذ در فکر و اندیشه، در دلهای مردم نیز باید نفوذ کنند. سخن و پیام الهی در اعماق روح آنان وارد شود، تا قدرت تحول پیدا کرده و در راه رسیدن به مقصد علای انسانیت و جامعه ایدآل توحیدی به حرکت درآیند.  امام صادق(ع)در این زمینه می فرماید :" خداوند بزرگ، پیامبرش را با محبت خود، تأدیب و تربیت کرده است. و نیز فرمودند:" قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَلْقُ عِیَالِی فَأَحَبُّهُ إِلَیَّ أَلْطَفُهُ بِهِ و أَسْعَاهُ فِی حَوَائِجِهِ: خدای عزوجل فرموده است : مردم خانواده من هستند . پس محبوب ترین آنها نزد من کسی است که با آنان مهربان تر و و در راه بر آوردن نیازهایشان کوشاتر باشد." از همین رو پیشوایان الهی از محبت در تبلیغ، ارشاد و هدایت بهره بسیار برده و به شاگردان خویش نیز توصیه می کنند،  برای نزدیکی و انس با خدا، از این ابزارنهایت استفاده را ببرند.

 

اصل تغافل یکی از مهمترین اصل های اخلاقی بوده که از نظر روانشناسی و جامعه شناسی، نقش به سزایی در آرامش روان، و دوری جامعه از درگیریهای ضد اخلاقی دارد. یعنی شخصی چیزی را میداند و از آن آگاهی دارد، ولی به گونه ای، برخورد می کند که طرف مقابل تصور می کند که او از موضوع بی خبر است. چنانچه پیامبر اکرم (ص)تغافل می کردند، تا آنجا که در بعضی موارد، باعث خرده گیری برخی افراد جاهل واقع می شدند. قرآن کریم در آیه 61 سوره توبه  می فرماید:"الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَه لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُ : بعضی(منافقان) هستند که دائم پیغمبر را می آزارند و )چون عذر دروغ آنها را به حلم خود می پذیردمی گویند: او شخص ساده و زودباوری است.  بگو زودباوری او لطفی به نفع شماست ... ." 

امام صادق (ع) نیز در روش تبلیغی خود به این روش توجه داشته و می فرماید: "مصلحت، همزیستی سالم و معاشرت با مردم، در پیمانه ای است که دو سوم آن هشیاری و یک سوم آن تغافل است." این سخن امام ضمن تأکید بر تغافل مثبت، مسلمانان را از تغافل منفی برحذر می دارد. چرا که در ابتدا  تأکید بر هشیاری و بیداری و ترک غفلت می فرماید  و سهم آن را دو سوم می داند.  از سوی دیگر نسبت به اموری که لازم است مورد بی اعتنایی و بی توجهی قرار گیرد،  دستور به تغافل می دهد. نکته دیگر اینکه فراموش نکنیم که تغافل، منافاتی با امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد سازنده ندارد. زیرا، امر به معروف و نهی از منکر مربوط به واجبات و محرمات است و از محدوده تغافل، جدا است.

 

در هر زمانی بدعت ها و کج رویهایی وجود دارد که مانع از اجرای احکام الهی و رسیدن معارف دینی به مردم هستند. یکی از وظایف مبلغان دینی این است که با شجاعت، ماهیت گمراهی و انحراف را روشن نماید و مردم را از آنان برحذر نماید.  خداوند در آیه 39 احزاب می فرماید:" آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند، از هیچ کس جز خدا نمی ترسند ... ." امام صادق (ع) مصداق واقعی این آیه است. ایشان در برابر نیرومندانی که حکومت و قدرت داشتند شجاع بود و از پرهیز دادن آنان از طغیان و ستمگری امتناع نمی ورزید.  در سیره ایشان در برخورد با منصور آمده است که : روزی مگسی روی صورت منصور نشست،  او را پراندند . دوباره باز آمد و  برای مرتبه دوم آن را کنار زدند. باز آمد به حضرت صادق (ع) گفت: خداوند چرا مگس را آفریده؟ فرمود: "تا ستمگران را خوار کند. "

 

اسلام بر اتحاد و وحدت کلمه تأکید دارد و مؤمنان را برادر یکدیکر می داند. در آیه 10 حجرات آمده است که :" إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ  : مؤمنان با هم برادرند." امام صادق (ع) هموارهمسلمانان را به الفت و برادری فرا می خواند و به ارزشهای اسلامی و الهی توصیه کرده و بر همکاری و بر طرف کردن نیازهای یکدیگر سفارش می نمود.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ

یکی از یاران ایشان به نام "اسحاق بن عمار"  گوید:" روزی به خدمت حضرت صادق (ع) شرفیاب شدم، با آنکه خود را مورد محبت و علاقة آن حضرت می دانستم، به من توجه ای نکردند. با رعایت ادب و نهایت خضوع پرسیدم: یابن رسول الله، از چیست که مورد بی مهری قرار گرفته ام ؟ فرمود: به آن جهت که برادران ایمانی و مذهبی تو مورد بی مهری تو، قرار گرفته اند! به من خبر رسیده که دربانی بر در خانه خود گذاشته ای که نیازمندان را از در خانه ات طرد کنند. عرض کردم : من از شهرت می ترسم.  فرمود:" از خدا نمی ترسی؟ از بلا نمی هراسی؟ بدان  دوری از مردم، موجب دوری از فضل خداوند است. به یاد داشته باش؛ هنگامیکه دو نفر مؤمن به هم می رسند و صمیمانه دست همدیگر را می فشارند ، مشمول رحمت خدا می شوند. اما نود و نه درصد این رحمت شامل آن کسی می شود که رفع زحمتی از برادر مؤمن کند و دفع حاجتی نماید. اگر هیچ یک از این دو، نیاز و حاجتی از یکدیگر نداشتند، آنگاه رحمت خداوند برهر دو یکسان است."

 

در عرصه تبلیغ دین، بهترین روش ، تبلیغ عملی است. در روایت آمده است که گروهی از شیعیان امام صادق (ع) از کوفه برای فراگیری علم نزد ایشان آمدند و تا آنجا که امکان داشت در مدینه ماندند و پیوسته نزد او آمد و شد داشتند و از او حدیث و دانش فرا می گرفتند . هنگام بازگشت و خدا حافظی، یکی از آنها گفت : ای پسر رسول خدا ما را نصیحت کن . امام (ع) فرمود :" به شما سفارش می کنم به تقوای الهی، عمل به طاعت او، ترک گناهان، ادای امانت به آنکه شما را امین دانسته، مصاحبت نیکو با آنکه با اوهمنشین هستید و اینکه با خاموشی ]مردم را[ به سوی ما دعوت کنید . گفتند : ای فرزند رسول خدا ! چگونه مردم را در حالی که خاموشیم ؛ به سوی شما فرا خوانیم؟ حضرت فرمود : همان گونه که به عمل به طاعت خداوند فرمانتان دادیم، از انجام دادن حرام های خداوند نهی تان کردیم، با مردم با راستی و عدالت رفتار نمایید و امانت را بپردازید، امر به معروف ونهی از منکر کنید، بطوریکه  مردم جز  خوبی از شما ندیده  باشند. اگر شما را بر این حال ببینند خواهند گفت :اینها پیرو فلانی هستند . خداوند، فلانی را رحمت کند که چقدر خوب یارانش را تأدیب کرده است ! و در این صورت است که ارزش آنچه را که نزد ما هست، می شناسند  و به سوی ما شتاب خواهند کرد."


در پایان مجدداً سالروز شهادت امام صادق (ع ) را خدمت شما عزیزان ، تسلیت عرض کرده و با گزیده ای از وصایای ایشان ، برنامه را به پایان می بریم. امام صادق (ع ) می فرماید :" پنج چیز است که اگر در کسی نباشد فایده زیادی نخواهد داشت. پرسیده شد اینها چیست؟ حضرت فرمود: دین، عقل، حیاء، خوش خویی و ادب نیکو."