بانوی تازه مسلمان آمریکایی
بانوی تازه مسلمان آمریکایی
از گذشته تاکنون ، اندیشمندان و پژوهشگران معروفِ بسیاری در مورد اسلام ، پیامبر گرامی آن و قرآن ، ابراز نظر کرده اند. برخی دانشمندان و متفکرین غربی نیز باوجود تبلیغات ضد اسلامی که از قدیم در مغرب زمین وجود داشته ، سخنان جالبی درمورد این دین بزرگ آسمانی ، مطرح کرده اند. از جمله "جرج برنارد شاو" ( George Bernard Shaw ) نویسنده بزرگ ایرلندی که در نیمۀ اول قرن بیستم می زیست ، می گوید : « من پیش بینی می کنم که دین محمد برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود، همان طوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است. من معتقدم که اگر مردی مانند پیامبر اسلام فرمانروایی مطلق جهان را در عصر جدید احراز کند، طوری در حل مسایل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر به شدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد.» وی واقعیتی را بیان می کند که امروزه دیگر کسی نمی تواند آن را کتمان کند. گرایش به اسلام در اروپا و آمریکا به سرعت رو به افزایش است و تلاش برای ایجاد اسلام هراسی در غرب ، دلیلی برای این مدعاست. خانم « بریتنی موری » ( Brittany Murray ) نمونه ای از کسانی است که با وجود تبلیغات مسموم غرب علیه اسلام ، این دین کامل و پیشرو را پذیرفته است.

بریتنی ، در شهر کوچکی در ایالت کنتاکی آمریکا متولد شده و پس از اسلام آوردن به شهر هیوستون در ایالت تگزاس رفته است. وی همچون اکثر آمریکایی ها ، مسیحی بوده که البته به تعالیم آن باور نداشته است. او اضافه می کند : « از وقتی کودک کوچکی بودم متوجه شدم که اعتقادی به مسیح به عنوان خدا یا نجات دهنده ندارم. ولی هیچ گزینهی دیگری جز مسیحیت در جایی که من بزرگ شده بودم وجود نداشت. » البته خدا بودن حضرت عیسی (ع) تحریفی بوده که کلیسا وارد این دین کرده است ، در حالی که قرآن در سورۀ نساء آیۀ 75 خطاب به مسیحیان می فرماید : « ... و نگویید: (خداوند) سه گانه است. (از این سخن) دست بردارید که به نفع شماست. جز این نیست که تنها معبود یگانه ، خداست و از این که فرزندى داشته باشد، منزّه است. ... » و در آیۀ بعد تأکید می کند که خود عیسی نیز خود را بندۀ خدا می دانست . بنا بر این از نظر اسلام ، حضرت عیسی (ع) بنده و پیامبر بزرگ خداوند بوده است و او را به عنوان آفرینندۀ یگانۀ خود می پرستیده است.

خانم موری این نکتۀ مهم را دریافته بود که هرچند مسیحیت تحریف شده برایش قابل پذیرش نیست ، اما حقایق دیگری وجود دارد که باید با تلاش و تحقیق آنها را بیابد. اما در شهر کوچکی که او زندگی می کرد ، فرد غیر مسیحی وجود نداشت تا بریتنی را با دین خودش آشنا کند. چنانکه او در مورد آشنایی با اسلام می گوید : « صادقانه بگویم من تا ۲۱ سالگی حتی اسمی از اسلام نشنیده بودم . اولین بار وقتی که در اینترنت لیست ادیان را چک میکردم به نام اسلام برخوردم.» این جوان آمریکایی تصمیم می گیرد تا در مورد دیگر ادیان جهان که به خدای یگانه اعتقاد دارند ، تحقیق کند و در نهایت به این سه آیین می رسد : یهودیت ، شاهدان یَهُوَه (فرقه ای مسیحی) و اسلام. فضای اسلام هراسی که در غرب وجود دارد ، او را از مطالعۀ آموزه های والای اسلام منصرف می کند و به تحقیق در مورد یهودیت می پردازد ، چنانکه می گوید : « من مجذوب اسلام و مبانی اعتقادیاش شدم ولی خانواده من به شدت اسلام هراس بودند و من میترسیدم مسلمان شدنم؛ مرا از آنها جدا کند به همین دلیل تصمیم گرفتم پیرامون یهودیت مطالعه کنم. دو سال دراینباره تحقیق و تمام آنچه را که بود ، مطالعه کردم.» سرانجام بریتنی تصمیم می گیرد یهودی شود ، اما احساس و عقلش به او چیز دیگری می گوید . موری توضیح می دهد : « درست قبل از ورود به دین یهود فهمیدم که قلبم به اسلام تمایل واقعی دارد و همانجا یهودیت را کنار گذاشته و تحقیق جدی درباره ی اسلام را شروع کردم.»

در واقع بریتنی با وجود آنکه احساس می کرد تعالیم اسلام راهنمای خوبی برای او هستند ، اما تحت تأثیر فضای اسلام هراسی ، خود را مجبور به پذیرش دین یهود می دید. اما او به هر حال ، مطالعه در بارۀ آخرین و کامل ترین دین الهی و به ویژه معجزۀ بزرگ آن یعنی قرآن را شروع کرد. خانم مور این کتاب الهی را عامل اصلی جذب شدن به اسلام برمی شمرد و احساسش به هنگام خواندن این کتاب آسمانی را چنین توصیف می کند : « وقتی قرآن میخواندم احساس میکردم در وطن و خانهام هستم. حس میکردم و میدانستم که اسلام دین درستی برای من است و برای شناخت کامل آن بی تاب بودم . پیامی که قرآن میرسانَد زیباست و شیوه زندگیای که توضیح میدهد بسیار کامل است.» او مؤثرترین آیۀ قرآن را برای خود ، آیه هفتم سورۀ ضحی می داند که هرچند در بارۀ پیامبر اسلام (ص) نازل شده ، اما درمورد وی نیز صدق می کند. وی توضیح می دهد : « آیه " وَ وَجَدَکَ ضالاًّ فَهَدی: و (خداوند) تو را گمراه یافت سپس تو را هدایت کرد" زیباترین آیه قرآن است ، برای اینکه من یک تازه مسلمانم و احساس میکنم خطاب این آیه من هستم. این تصور برای من بسیار زیباست که خداوند مرا از بی خبری کامل بیرون آورد و در حصار بهترین دین وارد کرد.» وی همچنین در جریان مطالعاتش ، علاقۀ فراوانی به پیامبر اسلام پیدا کرده است و ایشان را نمونۀ کاملی می داند که همه باید برای شیوۀ زندگی خود انتخاب کنند، چنانکه قرآن نیز همین موضوع را با تأکید بیان می کند.

پس از یک سال بررسی و پژوهش ، برای بریتنی کاملاً روشن می شود که اسلام دین هدایتگر و سعادت بخش است و سپس با گفتن شهادتین در یک مسجد ، به جامعۀ بزرگ مسلمانان می پیوندد. اما برخورد خانواده و دوستانش با این تصمیم وی چندان مناسب نیست. او درمورد این واکنشها می گوید : « مادرم خوشحال نشد ولی عکسالعملش از همه بهتر بود. او مایل بود که مسائل دینی را در روابطمان دخالت ندهیم. اما پدرم بدترین واکنش را داشت؛ اسلام آوردن من خیلی برایش سخت بود و حرفهای بسیار تندی به من زد. با این حال خوشبختانه الآن توانستهایم با هم کنار بیایم. پدر بزرگ و مادر بزرگهایم فکر میکردند که من شست وشوی مغزی شدهام و به یک گروه تروریستی پیوستهام.» به این ترتیب ، موری در شرایط بدی قرار گرفت و مدتی بعد به ایالت تگزاس مهاجرت کرد تا بتواند به دور از محدودیت ها و سرزنش های خانواده و دوستان ، اعمال دینی خود را آزادانه تر انجام دهد. البته شوهرش به دین جدید همسرش احترام می گذارد و تحت تأثیر آن قرار گرفته است ، به طوری که بریتنی امیدوار است که او نیز به زودی مسلمان شود.

در جامعۀ غرب که به نام آزادی ، بی بند و باری و فساد ترویج می شود ، داشتن حجاب کاری دشوار و در عین حال شجاعانه است ، بنا بر این باید از روی اعتقاد و ایمان باشد. این بانوی تازه مسلمان حجاب را چنین توصیف می کند : « من عاشق حجاب هستم. حجاب زنان را زیباتر میکند و در عین حال عفت و حیاء آنان را حفظ میکند. شما با حجاب هم امکان انتخاب از بین رنگها و مدلهای متنوعی دارید و میتوانید در جامعه حضور داشته باشید و دیده شوید. حجاب داشتن من را محدود نکرده است. »
خانم موری در مورد اولین نمازش نیز می گوید : « اولین باری که نماز خواندم درست بعد از شهادتینم بود. گیج شده بودم و نمی دانستم دارم چه کار میکنم. فقط از سایرین پیروی میکردم ولی احساس شگفت انگیزی داشتم. همه چیز در آرامش بود و انگار در آن لحظه همه چیز دنیا درست شده بود.»
البته به دلیل فضای اسلام ستیزانه در آمریکا ، وی از اینکه در خارج از خانه نماز بخواند ، هراس دارد که مبادا به او حمله شود. اما به هر حال قصد دارد این کار را انجام دهد.

به طور کلی ، بریتنی مسلمان بودن در آمریکا را بسیار مشکل می داند و اضافه می کند : « جو سیاسی و اجتماعی آمریکا اصلاً برای مسلمانان مساعد نیست. اسلام هراسی در بدترین وضعیت است. خشونت ناشی از تنفر و مسجد سوزی هرازگاهی اتفاق می افتد؛ مسلمان بودن در آمریکا ترسناک شده و هر لحظه ممکن است فقط به دلیل داشتن حجاب؛ حمله خشونت آمیزی علیه شما صورت گیرد. تنفر زیادی علیه مسلمانان در اینجا ایجاد کردهاند.» با این حال ، جلوی گسترش تفکر روح بخش و راهگشای اسلام را حتی با تبلیغات دروغین رسانه ها نمی توان گرفت. چنانکه خانم موری ، رشد اسلام در آمریکا ، به ویژه در میان زنان را سریع ارزیابی می کند .