راز ماندگاری
(last modified Tue, 30 Oct 2018 05:20:16 GMT )
عقرب 08, 1397 09:50 Asia/Kabul
  • راز ماندگاری

از عاشورا تا اربعین چهل روز است و در این چهل روز، زینب (س ) با درایت و شجاعت بی نظیر خود شیرینی پیروزی امویان را تلخ ترین شکست های تاریخی مبدل نمود. او پرچم نهضت حسین(ع) را چنان محکم برافراشت که هم اکنون نیز در اهتزاز است. زینب (س) از عاشورا تا اربعین، پیام حقانیت حسین را آنچنان با صدای رسا فریاد کرد ، که پس از قرن ها هنوز طنین خطبه های آتشین اش، کاخ هر ظالمی را می لرزاند و انسان های حق طلب را از سراسر جهان در اجتماع چند میلیونی به سرزمین کربلا می کشاند.

روز اربعین است کربلا به بلوغ رسیده است. جوشش خون شهید، بنیان ستم را لرزانده و طوفان اعتراضی که با فریاد زینب آغاز شده، ‌پایه های نظام جنایت و قساوت بنی امیه را سست کرده است. چهل روز است که یزید جز رسوایی ندیده و جز پتک استخوان‌کوب فریاد نشنیده. چهل روز است استبداد بر خود می‌پیچد و حق در سیمای کودکانی داغدار و دیدگانی اشکبار و زنانی سوگوار رخ نموده است .

اربعین است. کاروان به مقصد رسیده است، و زینب به کربلا بازگشته است. هنوز غبار صحنه جنگ و بوی خون تازه و دود خیمه‌های نیم‌سوخته به مشام می رسد و بر رنج کاروان می افزاید. اما زینب کبری به دنبال عطر حسین است. او را می یابد و خود را بر قبر مطهر برادر می افکند .

اینک هنگامه بلوغ ایثار است. هنگامه برداشتن بذری است که در گرم ترین روز در صحرای نینوا در خاک حاصلخیز قتلگاه‌ پاشیده شد.


از عاشورا تا اربعین چهل روز است و در این چهل روز، زینب (س ) با درایت و شجاعت بی نظیر خود شیرینی پیروزی امویان را به تلخ ترین شکست  تاریخی مبدل نمود. او پرچم نهضت حسین (ع) را چنان محکم برافراشت که هم اکنون نیز در اهتزاز است. زینب (س) از عاشورا تا اربعین، پیام حقانیت حسین (ع) را آنچنان با صدای رسا فریاد کرد، که پس از قرن ها هنوز طنین خطبه های آتشین اش، کاخ هر ظالمی را می لرزانَد و انسان های حق طلب را از سراسر جهان در اجتماع چند میلیونی به سرزمین کربلا می کشاند.
 

از دلایل جاودانگی راه و قیام امام حسین (ع) ، تدابیر دقیق و سنجیده شخصیت های بزرگی چون حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) برای شناساندن ماهیت و اهداف این قیام الهی است. آنان پیام رسانانی مدبر و زمان شناس بودند. بنی امیه با ابزارهای گوناگون تبلیغاتی همچون؛ شایعه پراکنی و شبهه افکنی ، تلاش می کردند تا حقایق را کتمان کرده و حادثه کربلا را در هاله ای از ابهام فرو برند . اما تلاش آنها از همان روزهای نخست بعد از واقعه، بی نتیجه ماند. هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، آنچه در ظاهر دیده می شد، پیروزی سپاه یزید و نابودی خاندان پیامبر(ص) بود. اما خطبه های پرشور و بیدارکننده حضرت زینب(س) نتیجه را به گونه ای دیگر رقم زد. اسیران، در حالی وارد کوفه شدند که نیروهای امنیتی عبیدالله بن زیاد سواره و پیاده، راههای ورودی و خروجی شهر و کوچه های آن را تحت مراقبت قرار داده بودند، تا هرگونه حرکت مشکوکی را مهار کنند. از سوی دیگر، جارچیان و جاسوسان حکومت، ورود اسیران را به شهر اعلام کرده و مردم را برای تماشا دعوت نموده بودند. عبیدالله از سوی یزید، دستور داشت که اهل بیت(ع) را در شهر بگرداند تا قدرت حکومت خود را به آنان بنماید. با ورود سر مطهر امام حسین (ع) بر سر نیزه، نفس ها در سینه حبس گردید و سکوت رعب انگیزی بر شهر حاکم شد. چنین فضای تاریکی، فریادگرِ قهرمان و شجاعی را طلب می کرد تا مردم را به خود بیاورد. و چه کسی بهتر از دختر علی ابن ابیطالب، زینب کبری(س)

 

زینب (س) طی بیاناتی صریح خطاب به مردم شهر کوفه فرمود : "خدا را سپاس مى گویم و به پدرم محمد و برگزیدگان و پاکان دودمانش ، درود مى فرستم ." سخنان زینب مانند صیحه آسمانی، تمام فضای کوفه را فراگرفت، و اشک ها بی اختیار جاری شد. آنگاه زینب برای جلوگیری از تحریف حقایق تلخ عاشورا و ماهیت قیام امام حسین(ع)، فرمود:" آیا بر ما گریه می کنید؟ اشک چشمانتان خشک َنگردد. مَثل شما مثل زنی است که پس از آنکه پشمش را با قدرت می ریسد، دوباره آن را باز کرده و پنبه می کند.  شما عهد و پیمان خود را می شکنید. شما جگرگوشه رسول خدا(ص) و سید جوانان اهل بهشت را کشتید. آیا میدانید که چه جگری از پیامبر شکافتید و چه پیمانی گسستید؟ آیا تعجب می کنید اگر از جنایاتتان، آسمان خون ببارد؟..." با این سخنان هیجانی در مردم ایجاد شد که دیگر آرام نشد، و کار را به جایی رساند که مردم دست به قیام زده و قاتلان حسین را به جوخه مرگ سپردند.

پس از کوفه نوبت به شام رسید. موقعیت حکومت یزید تا پیش از ورود اسرا به شام، بسیار محکم بود و مردمانش،  خاندان اهل بیت (ع) را به درستی نمی شناختند. آنان سالهای متمادی تحت تبلیغات مسموم بین امیه بودند. از اینرو، می توان تصور کرد که مردم فریب خورده این سرزمین، چگونه از کاروان حسینی استقبال نمودند. هنگام ورود اهل بیت(ع) در شام، مردم لباسهای نو بر تن کرده و شهر را زینت داده بودند. نوازندگان مشغول نواختن بوده و شهر یکپارچه غرق در سرور بود.

یزید نیز به عنوان خلیفه رسول خدا، سرمست از قتل امام حسین(ع) ؛ مجلسی بی سابقه ترتیب داد که اشراف و سران لشکری در آن شرکت نمودند. وی در حضور زینب و سایر اهل بیت پیامبر، در حالیکه سر مطهر امام را درمقابل خود گذاشته بود، شروع به خواندن اشعار کفر آمیزی نمود و درباره پیروزیهای خود یاوه می بافت و آیات قرآن را به نفع خود تأویل می کرد. ناگهان زینب  از گوشه مجلس بر پای ایستاد و با منطق کوبنده خویش خاندان بنی امیه را رسوا ساخت و حقایقی را که دهها سال بر مردم شام مخفی شده بود، نمایان کرد. خطبه حضرت زینب در کاخ سبز یزید، حقانیت امام حسین(ع) و باطل بودن یزید را آشکار ساخت. حضرت زینب(س) در حالی که قلبش؛ داغدار عزیزان و دستانش، بسته و سر بریده برادرش؛ در میان طشت  در برابرش قرار داشت، با لحنی تحقیر آمیز او را با  کلمه "ابن الطلقاء : فرزند آزادشدگان" مورد خطاب قرار داد. زینب کبری با این کلمه به یزید یادآوری کرد که خاندانش، آزادشدگان پیامبر خدایند. آنان همان کسانی بودند که در ماجرای فتح مکه، به خانه ابوسفیان پناه برده بودند، و رسول خدا(ص) در مورد آنان فرمودند: "اینها را آزاد کنید؛ اینها برده هایی هستند که ما آزاد کردیم." این مسأله برای آگاهی بخشی مردم شام و بیدار کردن دلهای خفته بسیار مؤثر بود، تا به یاد آنان یادآوری شود که خاندان بنی امیه ،در آخرین لحظات از ترس جان اسلام آوردند.

حضرت زینب کبری(س) برای رسواسازی خاندان بنی امیه، //خطاب به یزید می فرماید: وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِینٌ : آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها می‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آنها را (برای امتحان) مهلت می‌دهیم تا بر گناه و سرکشی خود بیفزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است." حضرت با استناد به این آیه، راه کفر را مسیر اصلی حکومت بنی امیه معرفی نمود. از همین رو پس از واقعه کربلا ، حرکتهای متعددی علیه امویان بوقوع پیوست . قیام توابین ، شورش مردم مدینه و قیام مختار ثقفی درعراق، همه با الگو گرفتن از قیام کربلا و با  تدابیر دقیق و سنجیده حضرت زینب شکل گرفت. قیام امام حسین (ع) و پس از آن روشنگری های حضرت زینب زمینه ساز حرکتهایی شد که پس از واقعه کربلا به وقوع پیوست.

 

حضرت زینب کبری(س) در دیدگاه مکتبی خود، روح شهادت طلبی را محور حرکت و قیام اسلامی قرار می دهد و آن را رمز پیروزی و بقا و ثبات حکومت اسلامی در تاریخ می داند. لذا در فرازی از خطبه خویش به مسأله مرگ در راه خدا اشاره می کند و اینکه مرگ مجاهد و مبارز، پایان زندگی نیست. این سفیر کربلا در اسارت با صدای بلند اعلام می کند که در منطق حسین(ع) ، شکست معنا ندارد و شهادت، یک روی سکه و پیروزی روی دیگر آن است. آن حضرت در پاسخ به یاوه گویی های یزید،  به آیه 169 آل عمران تمسک می جوید و می فرماید: "وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ : هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده میپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند."

 

یکی از آرمانهای بزرگ حضرت زینب(س) در بیان خطبه ها، تأیید و تثبیت امامت است. آن حضرت با اشاره به تسلسل و پیوستگی نهضت پیامبر(ص) و خاندان نبوت بیان می کند که هدایت جامعه پس از رسول اکرم(ص) به امام علی(ع) و سپس به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) رسیده است. به کار بردن عباراتی چون "برادر و وصی رسول خدا را کشتید و امیرالمؤمنین را شهید کردید و برادرم و سیدالشهدا را کشتید،" نشانه ای از این هدف است.

زینب کبری(س)با اطمینان به آینده درخشان قیام امام حسین(ع) و آگاهی از پیامدهای جاویدان و فراگیر آن در تاریخ بشر، خطاب به یزید می فرماید: ای یزید، هر چه میتوانی در راه دشمنی ما مکر و حیله و نقشه طرح کن و کوشش به خرج بده. به خدا نمیتوانی نام ما را از خاطره ها و صفحه تاریخ محو نمایی و فروغ وحی ما را خاموش سازی و از این راه به آرزوی نهایی خود برسی و این ننگ و عار همیشگی را از دامن خود پاک نمایی. آن حضرت بر این مطلب تأکید می کند که آثار جاویدان حرکت و جهاد مبارزان راه خدا و آنان که سود شخصی خود را فدای آرمانهای مقدس الهی می‌کنند، به گستردگی تاریخ می درخشد.

آری؛ اربعین روز به بار نشستن تلاش های زینب کبری (س) است همان بانویی که ابرهای سیاه نفاق را از صفحه ی عاشورا کنار زد تا همگان خورشید حقیقت یعنی حسین (ع) را به روشنی ببینند.

کلیدواژه