آغاز امامت حضرت مهدی (عج)
بیش از 1200 سال است که مردم منتظرند تا مهدی موعود (ع) با اجازه خداوند ظهور کند تا حکومت جهانی خود را برپایه عدل و صلح و امنیت ، برپا کند.
در روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 هـ.ق ناگهان خبر ناگوار شهادت امام حسن عسکری، بر اثر زهر کشنده ی معتمد، خلیفه وقت عباسی، در سراسر شهر سامرا پیچید و تمامی مردم را روانه خانه حضرت نمود. بازارها تعطیل شد و توده های محرومی که سالها محبت خود را نسبت به امام، از ترس سرکوب نظام، نهان می داشتند، نالان و گریان به سوی خانه امام حرکت کردند. سامرا در طول تاریخ خود چنان تشییع جنازه ای را ندیده بود. امواج خروشانی از انسان ها که همگی سخن از فضایل و ویژگی ها و صفات امام حسن عسکری (ع) می گفتند. یکی از یاران نزدیک امام هادی، امام عسکری و امام مهدی (ع) به نام عُثمان بن سعید عَمْری، متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد. "جعفر" برادر امام حسن عسکری (ع) نیز قصد نماز خواندن بر بدن مطهر امام را داشت که ناگهان کودکی خردسال به میان جمع آمده و فرمود: "ای عمو! عقب بایست، من شایسته ترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم ." آن کودک، تنها فرزند امام حسن عسکری، امام مهدی(عج ) بود که پس از نماز گزاردن بر پیکر پاک پدر و دفن آن حضرت وارد منزل شد و دیگر کسی آن حضرت را در اجتماع و در جمع مردم ندید.
خبر وجود فرزند امام حسن عسکری(ع) به همه مردم رسید، و نظام ظلم و ستم را به تکاپو واداشت، تا آن حضرت را یافته و از میان بردارند، اما هر چه گشتند، نتوانستند ایشان را بیابند. چرا که مشیت خداوند بر این بود که آن حضرت از دیده ها پنهان بماند، تا ستمکاران نتوانند گزندی به ایشان برسانند. امام مهدی (عج) به مدت ۶۹ سال از طریق چهار نماینده خود که یکی پس از دیگری تعیین شدند، با مردم ارتباط داشتند تا آنکه در سال ۳۲۹ هجری قمری، دیگر نماینده مستقیمی معرفی نکردند و غیبت طولانی ایشان آغاز شد. از آن زمان مردم منتظرند تا مهدی موعود (ع) با اجازه خداوند ظهور کند تا حکومت جهانی خود را برپایه عدل و صلح و امنیت ، برپا کند.
همه ادیان الهی آینده بشر را روشن و همراه با صلح، صفا، آرامش، امنیت و گسترش عدالت میدانند. آینده ای که با ظهور منجی الهی، اهل باطل و ظلم و ستم نابود می شوند و عدالت فراگیر می شود. مسیحیان این منجی را حضرت عیسی مسیح می دانند. از منظر آنان عیسی بن مریم(ع) به صلیب کشیده شد و به شهادت رسید، اما دوباره در آخرالزمان برمیگردد. در دیدگاه یهودیان، آن شخصیت الهی و موعود امم "سرور میکائیلی" و یا "ماشیح" و در نگاه زرتشتیان "سوشیانس" یعنی نجاتدهنده جهان میباشد. در اندیشه مسلمانان این تحول شگرف و بینظیر و جهانی، به دست امام مهدی(عج) رقم خواهد خورد. لذا می توان گفت که پدیده انتظار، یک اندیشه جهانی و فراملیتی و فرامذهبی میباشد که همه جهان را در برگرفته و در فرجام تاریخ، نوع بشریت از برکات و دستاوردهای بزرگ آن، بهرهمند خواهد شد.
مسلمانان بر اساس وعدههای صریحی که قرآن کریم به ایشان داده است، عقیده دارند که طبق قانون خلقت و سنت آفرینش، تاریخ بر مبنای سنتهای الهی و وعدههای خدایی به پیش میرود و اگر چند روزی دنیا به نفع ستمگران تمام شده، ولی سرانجام حکومت مطلق جهان به دست صالحان و حقپرستان خواهد افتاد. در آن روز عدالت بر اساس قانون الهی در سرتاسر جهان برقرار خواهد شد. از اینرو مسأله انتظار و امید به آیندهای درخشان و تشکیل حکومت عدل الهی بدست آخرین حجت الهی، مورد توجّه و عنایات پیامبر (ص) و سایر پیشوایان الهی بوده است به طوری که همواره پیروان خود را به انتظار و فراهم آوردن زمینههای ظهور تشویق و ترغیب میکردند. چرا که اگر مردم آماده نباشند و خود را مهیا برای ظهور نکنند، حضرت ظهور نخواهد کرد. آیت الله شهید صدر، ظهور امام و تشکیل حکومت صالحان در جهان را مشروط به آمادگی فضای اجتماعی دانسته و می نویسد: "برای اجرای چنین تحول بزرگی، تنها وجود رهبر صالح کافی نیست؛ وگرنه در همان زمان پیامبر این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، فضای مناسب جهانی میطلبد که همه زمینهها خارجی لازم برای انقلاب عمومی در آن وجود داشته باشد. عامل اساسی در ایجاد این فضای مناسب و پذیرش پیام عدالت از طرف مردم، همانا احساس پوکی و پوچی است که انسان متمدن آن روز خواهد کرد و منشأ این احساس، تجربههای مختلف بشری از تمدن است؛ تمدنی که جنبههای منفی آن پشت او را خم میکند و به آنجا میرسد که میفهمد شدیداً به کمک نیاز دارد و از عمق جان، توجه خود را به عالم غیب یا منبعی مجهول معطوف میدارد."
آگاهی و آمادگی همه جانبه مردم برای حقّ و حقیقت و مخالفت جدّی با ظلم و جور یکی از زمینههای مهم برای ظهور آن حضرت است. کسانیکه با حقیقت روح اسلام و مکتب اهل بیت آشنا شوند، می توانند با مقایسه آن با سایر مکاتب و فرهنگها، حق را از باطل تشخیص داده، از آنها دل کنده و به حقیقت بپیوندند. همانطور که گفته شد یکی از علــل غیبت امام، عدم آمادگی مردم برای پذیرش حق و حقیقت بوده است. چرا که بر اثر جهل مردم و ظلم حکام زمان، همه ائمه قبلی یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند، بنابراین برای حفظ حجت الهی و خالی نماندن زمین از وجود آن، دوران غیبت شروع و تا فراهم شدن زمینۀ ظهور ادامه خواهد داشت.
یکی از موارد زمینه سازی ظهور امام زمان(عج)؛ انتظار فرج است. انتظار به معنی چشم به راه بودن و درنگ کردن، به امید پیشامدی خاص است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای چیزی است که انتظار دارند و ضد آن، یأس و ناامیدی است. در روایات اسلامی، امید و آرزوی تحقق ظهور امام مهدی (عج) ، "انتظار فرج" خوانده شده و نه تنها عبادت، بلکه برترین آن شمرده شده است. چنانکه پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: " برترین کارهای امت من، انتظار فرج، از خدای عزوجل است." ایشان بر انتظار آن روز موعود و لحظه شماری در فرارسیدن حکومت حق، که تنها به دست آن حضرت تشکیل می گردد، تأکید فراوانی کرده، آن را از اصول اساسی دین داری شمرده اند و پاداش های بزرگی برای منتظران آن بیان کرده اند. در حقیقت انتظار فرج، حرکتی منفعلانه نبوده بلکه از نوع عمل و کار است. چنانکه امام صادق (ع) نیز می فرماید: " هر کس که بخواهد از یاران قائم (ع) شود، باید که منتظر باشد و با خوی های پسندیده عمل نماید و با چنین حالی، منتظر باشد و هرگاه بمیرد و پس از مردنش، قائم (ع) به پا خیزد، پاداش او همچون کسی خواهد بود که در دوران حکومت، آن حضرت را درک کرده باشد."
با ظهور امام، اهداف همه انبیای الهی محقق می گردد، و بشر به کمال واقعی خود می رسد. در این دوره امام مهدی (عج) به کارهای دست می زند که تا پیش از آن به دست هیچ پیامبر و یا حاکمی در جهان در طول تاریخ صورت نگرفته است. یکی از مسائل اساسی درخصوص زمینه سازی برای ظهور، مسئله خودسازی یاران حضرت مهدی(عج) است. کسانی که می خواهند جز یاوران امام مهدی (عج) باشند، باید خود را به مرتبه ای از تهذیب و کمال و خودسازی برسانند، تا بتوانند لیاقت همراهی و یاوری آن حضرت را داشته باشند. جالب است که بدانیم که امام مهدی (عج) نیز به انتظار لحظه ای است که این تحوّلات درونی در قلب و روح انسانها به وجود آمده، تا ظهور برای حضرت میسر شود. بی تردید انقلابی با آن عظمت و وسعت و اهداف بزرگ، انسانهایی خود ساخته و از جان گذشته، فقیه، سیاستمدار، مدیر و مدبّر، مبارز و شجاع و... را می طلبد. آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین وظیفهی منتظران امام را تهذیب نفس و آمادگی برای نبرد با ستمگران دانسته و می فرماید:" انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم ... سربازی منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بینالمللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشنبینی دارد... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معنای گوشهگیری نیست... . امروز اگر ما می بینیم در هر نقطهی دنیا ظلم و بیعدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها میآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم."
در کنار زمینه سازی برای ظهور باید با خضوع و خشوع تمام به سوی خدا رو آورد و از درگاه اِلهی خواست تا خداوند ایمان مان را از نفوذ و راهیابی شیطان ها و انواع انحراف ها حفظ کند. در حدیثی از زراره بن اعین، یکی از بهترین شاگرادن امام صادق (ع)، نقل شده که امام به او فرمودند: "به درستی که قائم آل محمد (ص) را غیبتی خواهد بود پیش از قیام. گفتم: چرا؟ فرمود از ترس کشتن. پس فرمود که "ای زراره! اوست که مومنان انتظار (ظهور) او میکشند و اوست که مردم شک در ولادت او خواهند کرد؛ بعضی خواهند گفت که هنوز در شکم مادر است و متولد نشده است و بعضی گویند که او غایب است و بعضی گویند که پیش از وفات پدرش به دو سال متولد شده است و حق تعالی به غیبت آن حضرت شیعیان را امتحان فرموده است و در آن وقت شک خواهند اصحاب بطالت و ضلالت."
زراره گفت که فدای تو شوم اگر آن زمان را دریابم در آن زمان چه کار بکنم؟ فرمود: که اگر آن زمان را دریابی بر این دعا مداومت نما: "اَللهمَّ عَرِّفنِی نَفسَک فَانَّکَ إن لَم تُعَرِّفنِی نَفسَک لَم أعرِف نَبیک أللهُمَّ عَرِّفنِی رسولَکَ فَأنَّکَ إن لَم تُعرِّفنِی رَسولَکَ لم أعرِفُ حُجَّتَکَ أللهُّمَ عَرَّفنِی حَجَّتَکَ فإنَّکَ إن لَم تُعَّرِفنِی حَجَّتِکَ ضَلَلتُ عَن دِینِی : بار الها! خودت را به من بشناسان که البته اگر خود را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم شناخت. بار الها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت. بار الها! حجّت خود را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه میگردم."