پیوند آل سعود و منافقین، تکرار تجربۀ ناموفق صدام
(last modified Wed, 20 Jul 2016 08:45:10 GMT )
سرطان 30, 1395 13:15 Asia/Kabul
  • پیوند آل سعود و منافقین، تکرار تجربۀ ناموفق صدام

گروهک منافقین نه تنها در میان مردم ایران، بلکه در میان مخالفان جمهوری اسلامی ایران نیز جایگاهی ندارد و نمونه ای از یک سازمان تروریستی شکست خورده، پوسیده و رو به مرگ است. بنا بر این سرمایه گذاری سعودی ها بر روی چنین گروهک بی خاصیتی، بیش از همه حاکی از بی تدبیری و درماندگی آنهاست.

سازمان موسوم به مجاهدین خلق که مردم ایران نام منافقین بر آن نهاده اند، شاید تنها سازمان تروریستی باشد که می تواند همه ساله در کشوری چون فرانسه که خود را ضد تروریسم می داند، با حمایت دولت، همایش برگزار کند. این اجلاس، امسال نیز در روز نهم جولای با شرکت معدود باقی ماندگان این سازمان مخوف و افرادی که با گرفتن پول به آن آمده بودند، در پاریس و تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد. این در حالی بود که اعضای جدا شده از سازمان منافقین نیز، همزمان در تظاهراتی به افشای سیاست های تروریستی و سرکوبگرانۀ حاکم بر این سازمان پرداختند. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، همایش منافقین در فرانسه را بازی سیاسی سالانه خواند و اضافه کرد: «این بازی سیاسی که سالانه آن را برگزار می ‌کنند، برای اولین بار نیست که شکل گرفته، بلکه همه‌ ساله تعدادی از افراد تقریباً با شناسنامه کاملاً معیوب سیاسی از کشورهای مختلف در آن حضور پیدا می‌کنند و سخنرانی می‌کنند ... .»

 

«سازمان مجاهدین خلق ایران» یا منافقین کنونی، در سال 1965 برای مبارزه با رژیم شاه تأسیس شد، اما توفیق چندانی در این کار نیافت. رهبران و اعضای آن دستگیر و زندانی و برخی از آنها اعدام شدند. در این میان، افکار چپ گرایانه در سازمان مجاهدین خلق راه یافت و به سازمانی با ترکیبی از اعتقادات اسلامی و کمونیستی تبدیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، مجاهدین خلق با همراهی برخی جریان ها و شخصیت های ضد انقلاب در صدد در دست گرفتن حکومت برآمد و وقتی با مخالفت مردم و رهبران انقلاب روبرو شد، دست به ترور گستردۀ آنان زد. تاکنون حدود 17 هزار تن از مسئولان و مردم در نقاط مختلف ایران قربانی ترورهای وحشیانه گروهک منافقین شده اند. این سازمان مخوف همچنین در زمان حملۀ ارتش صدام به ایران، به همکاری با وی پرداخت و نه تنها در سرکوب مردم عراق به وی یاری داد، بلکه در کشتار مردم ایران نیز کمک های مؤثری به وی نمود. اما سرانجام زمانی که صدام به آنها نیاز نداشت، اعضای گروهک منافقین را عملاً در یک اردوگاه محبوس کرد. این گروهک منفور و جنایتکار در سال های پس از مرگ صدام، با وجود پشتیبانی آمریکا و دیگر کشورهای غربی، به سازمانی از کار افتاده و در محاصره مردم عراق تبدیل شد و بخش مهمی از اعضای آن در کشورهای دیگر پراکنده شدند.

 

بی شک، پذیرفتن اعضای سازمانی با این پیشینۀ سیاه و جنایتکارانه در فرانسه هیچ توضیح منطقی و حقوق بشری ندارد مگر همان تقسیم بندی غربی ها از تروریست ها به خوب و بد. از نظر آنها، سازمان های تروریستی بد، آنها هستند که منافع دولت های غربی را به خطر می اندازند، حتی اگر اقدام تروریستی انجام ندهند. در این تقسیم بندی، گروه هایی چون حماس و حزب الله لبنان با آنکه از مردم و سرزمین خود در برابر تروریسم صهیونیستی دفاع می کنند، تروریستی محسوب می شوند، اما سازمان منافقین، چون مردم و مسئولان ایرانی را به شهادت رسانده و با دولت های غربی همکاری می کند؛ تروریستی محسوب نمی شود. همچنین از نظر حقوق بشر غربی، گروه های تروریستی تکفیری در سوریه که جنایات بسیاری علیه مردم این کشور مرتکب شده اند، آزادیبخش خوانده می شوند، زیرا علیه دولت می جنگند. مگر آنکه چون داعش، چند انسان غربی را بکشند تا در لیست گروه های تروریستی قرار گیرند. در واقع ماهیت دوگانه و عوام فریبانه حقوق بشر غربی در برخی اقدامات چون فعالیت آزادانه و برگزاری همایش سازمان تروریستی منافقین در کشورهای غربی بیشتر نمایان می شود.

 

اما نکتۀ جالب توجه در اجلاس امسال گروهک منافقین، موسوم به مجاهدین خلق، افشای حمایت آل سعود از آن در برابر جمهوری اسلامی ایران بود. این حمایت از سال های پیش در راستای کمک سعودی ها به گروه های مخالف ایران، وجود داشت، اما در این همایش، «تُرکی فیصل» که از سال 1977 تا 2001 رئیس دستگاه امنیتی عربستان بود، اعلام کرد که آل سعود و مخالفان تهران هر دو خواستار سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. وی همچنین در سخنرانی خود از «مسعود رجوی» رهبر منافقین به عنوان "مرحوم" یاد کرد و در واقع خبر مرگ وی را علیرغم میل رهبران این سازمان اعلام کرد. رجوی سال هاست که در انظار عمومی دیده نشده و احتمال هلاکت وی زیاد است. شبکه های وابسته به عربستان چون العربیه و الحدث این مراسم را به طور گسترده ای پوشش خبری دادند.

 

البته خبر علنی شدن همکاری سازمان منافقین و سعودی ها چندان غیرمنتظره نبود. به دلایل مختلف این دو جریان به همکاری با یکدیگر تمایل دارند. سازمان منافقین با وجود شعارهای اسلامی و مردمی، عملاً غیر اسلامی و ضد مردمی بوده و به همین دلیل از مردم لقب منافقین گرفته است. آل سعود نیز امروزه با وجود ظاهر اسلامی و شعارهای دینی، مدت هاست علیه امت اسلامی و منافع جهان اسلام فعالیت می کند و بزرگترین منافق جهان اسلام به شمار می رود. بنا بر این از نظر قرآن پیوند این دو جریان نفاق، امری بدیهی است. چنانکه در سورۀ توبه آیه 67 می خوانیم: «مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند. آنها امر به منکر، و نهی از معروف می‌ کنند؛ و دست هایشان را (از انفاق و بخشش) می‌ بندند؛ خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد. به یقین، منافقان همان فاسقانند.» بر اساس این آیۀ کریمه، همیاری منافقین با یکدیگر، قابل پیش بینی است، چنانکه دوستی و همکاری مؤمنین نیز بدیهی و مسلم است، چون از نظر اعتقادی با هم سنخیت دارند.

 

هدف گروهک منافقین و حکومت سعودی نیز یکی است و آن براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حکومت فاسد و استبدادی سعودی با نظامی مردم سالار و انقلابی روبرو شد که منادی اسلام اصیل است. در چنین فضایی، آل سعود نمی توانستند ادعای رهبری جهان اسلام را داشته باشند و به همین دلیل دشمنی های گوناگون با جمهوری اسلامی ایران را آغاز کردند. اما از چند ماه پیش، سعودی ها علناً همۀ امکانات خود را برای دشمنی با ایران به کار گرفته اند که یکی از آنها، حمایت آشکار از سازمان جنایتکاری چون منافقین است.

این گروهک و آل سعود از جهت دیگری نیز مشابه هستند و آن اینکه هر دو از ابزار ترور برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. منافقین تاکنون هزاران نفر از مردم عادی را در ایران و عراق به شهادت رسانده اند و تعدادی از مسئولان جمهوری اسلامی ایران را نیز ترور کرده اند. از آن سو ، بسیاری از گروه های تروریستی یا توسط آل سعود ایجاد شده اند یا توسط این خاندان حمایت مالی و تبلیغاتی می شوند. گروه هایی تروریستی تکفیری چون داعش، القاعده، طالبان، النصره و بوکوحرام، فرزندان سعودی ها تلقی می شوند و در خدمت اهداف این حکومت وهابی قرار دارند.

 

آل سعود و گروهک منافقین هر دو با آنکه دَم از اسلام می زنند، افکار انحرافی و فاسد دارند. وهابیت که تفکر حاکم بر سعودی ها است، فرقه ای منحرف، متحجر و خشونت طلب است و تاکنون خسارات بسیاری به جهان اسلام وارد کرده است. گروهک منافقین که معجونی از اسلام و کمونیسم را پذیرفته، تاکنون تغییرات متعددی در عقاید منحرف خود ایجاد کرده است که هیچ یک با اسلام و قرآن سازگاری ندارد. مضحک آنست که اعتقادات وهابیت و گروهک منافقین کاملاً مخالف یکدیگر است و در عمل نیز این گروهک تروریستی، رؤیای برپایی یک حکومت سکولار را در ایران در سر می پرورانَد، حال آنکه سعودی ها طرفدار حکومت اسلامی با برداشت انحرافی خودشان هستند.

فساد، نقطه اشتراک دیگر در گروهک منافقین و خاندان آل سعود است. در مورد فساد مالی و جنسی گزارش های متعددی توسط رسانه ها از داخل این دو جریان نفاق منتشر شده است که مشروعیت هر دو را هرچه بیشتر برای پیروانشان زیر سوال برده است.

 

با این حال، سرمایه گذاری آل سعود بر روی گروهک تروریستی بدنام و منفوری چون منافقین خلق، حاکی از اوج درماندگی و عجز این خاندان مستبد است. متوسط سن اعضای این سازمان بالای پنجاه سال است و پس از سالها مبارزۀ بی ثمر و سخت گیری ها و تصفیه های درون گروهی، از نظر روحی کاملاً درمانده اند. گروهک منافقین نه تنها در میان مردم، بلکه در میان مخالفان جمهوری اسلامی ایران نیز جایگاهی ندارد و نمونه ای از یک سازمان تروریستی شکست خورده، پوسیده و رو به مرگ است. بنا بر این سرمایه گذاری سعودی ها بر روی چنین گروهک بی خاصیتی، بیش از همه حاکی از بی تدبیری و درماندگی آنهاست.

 

بی شک گروهک منافقین برای ادامۀ حیات خود خدمات زیادی به دشمنان ملت ایران، از صدام گرفته تا آمریکا و رژیم صهیونیستی و دولتهای غربی کرده است. اما پیوند با تروریست های خائن برای هیچ دولت و خاندانی نمی تواند آینده روشنی را رقم بزند، چنانکه ظریف، وزیر خارجه ایران با اشاره به همایش منافقین در پاریس، اظهار داشت: « ... حضور افرادی که ایجاد کننده القاعده و طالبان هستند و نقش بسیار ننگینی در سابقه رژیم سعودی در منطقه دارند در این نشست، نشان دهنده بی‌کفایتی و بی ‌درایتی این افراد است که مانند صدام حسین آینده خود را به تروریست‌ها گره می‌زنند.»