حافظ به آدم امید میدهد؛ مثل همه ایرانیها
-
گیزلا وارگا سینایی نقاش مجارستانی
پارس تودی- «گیزلا وارگا سینایی» نقاش مجارستانی که دلبسته ادبیات فارسی است بعد از نیم قرن زندگی در ایران گفت: به اندازه همه ایرانیان و شاید بیشتر، ایرانی شده و ایران را دوست دارد.
«گیزلا وارگا سینایی»، هنرمند نقاشی است که بیش از پنجاه سال از عمر خود را در ایران گذرانده و حالا آنقدر با فرهنگ و مردم این سرزمین آمیخته شده که خودش میگوید: «به اندازه همه شما و شاید بیشتر ایرانی شدهام.» به گزارش پارستودی به نقل از خبرگزاری مهر، سینایی، متولد مجارستان است و در ۲۲ سالگی با خسرو سینایی، کارگردان و موسیقیدان ایرانی، ازدواج کرد و به ایران آمد. حالا که هشتاد ساله شده، هنوز با همان شور و علاقه از ادبیات، حافظ و پیوندهای فرهنگی میان ایران و مجارستان سخن میگوید.


ادبیات؛ میراثی از پدر
گیزلا علاقهاش به کتاب و قصه را از پدرش به ارث برده است. او میگوید: «من تنها بچه خانواده بودم و پدرم در چاپخانه کار میکرد. کتابهایی که قرار بود خمیر شوند را به خانه میآورد و برایم میخواند. ادبیات برایم مثل دوا بود، مخصوصاً در دوران حکومت کمونیستها. پدرم همیشه میگفت: مطالعه تنها چیزی است که هیچکس نمیتواند از تو بگیرد.»
دیوان حافظ؛ شعرهایی پر از امید
گیزلا از تجربهاش با اشعار حافظ میگوید: «حافظ تنها شاعری است که میتوان با شعرهایش فال گرفت. اشعارش پر از امید هستند. برای من از نظر مردمشناسی مهم بود که ببینم مردم در همهجای ایران حافظ را دوست دارند و به او احترام میگذارند. این عشق به شعر، این همه شعر حافظ خواندن، ملت ایران را استثنایی میکند! شیرازیها که دیگر دیوانهوار عاشقش هستند...........من توی ایران از این هم خوشم میآید که همه دارند کارشان را میکنند. »
او نمایشگاههایی با موضوع فال حافظ در هفت شهر ایران برگزار کرده: تهران، اصفهان، شیراز، یزد، تبریز، ماهشهر و کاشان. وی در همین زمینه اظهار داشت: «خیلی خوششانس بودم که در اردیبهشت در کاشان بودیم؛ همه چیز با گلابگیری همزمان شده بود و فضای نمایشگاه عالی بود.»
حافظ؛ بزرگترین سمبولیست
برای گیزلا، حافظ نه فقط یک شاعر، بلکه یک سمبولیست بزرگ است. «این همه سمبل در شعرهایش را نمیشود ترجمه کرد. باید شعرهایش را به زبان اصلی خواند. نبوغ حافظ برایم پدیدهای است که چند صد سال پیش اتفاق افتاده.»
دو خانه، یک دل
کتاب زندگینامه گیزلا در مجارستان با عنوان «بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم» منتشر شده است. او درباره پیوندش با ایران و مجارستان میگوید: «یک بار کسی از من پرسید بین ایران و مجارستان کدام را بیشتر دوست داری؟ گفتم آنقدر ایران را دوست دارم که واقعاً فکر میکنم که کجا بهتر از اینجا، اینجا نقاش شدم، اینجا بچه دار شدم، پنجاه و پنج سال با شوهرم اینجا زندگی کردم… الان نمیتوانم دوباره جای دیگر بروم . در واقع مثل پرستوهای مهاجر هستم. اگر به مجارستان نروم دلم تنگ میشود، ولی وقتی به ایران برمیگردم و به فرودگاه میرسم، انگار به خانه رسیدهام.
NH/HK