فلسطین مسئله اول دنیا؛ مقاومت اعجابانگیز مردم غزه در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی
-
فلسطین مسئله اول دنیا
پارس تودی - آخرین نظرسنجیها در آمریکا و اروپا پایین ترین میزان حمایت از رژیم صهیونیستی و بالاترین میزان حمایت از فلسطین و مقاومت را ثبت کردهاند.
- تصاویری که از غزه میآید اسرائیل را، به درستی، در تمام جهان منفور کرد.
- حس میکنیم در همه جا مورد تنفریم.
- کل دنیا علیه ما دست به یکی کرده اند!
گوینده این جملات بترتیب یک روزنامهنگار، یک تورلیدر گردشگری و نخست وزیر رژیم صهیونیستیاند. اگرچه بسیاری معتقدند بیان این جملات در رسانهها برای مظلومنمایی و جلب حمایت های خارجیست اما اینها نشانهاند. نشانه شکست در میدانی که رژیم صهیونیستی همیشه پیروز آن بوده.
وقتی کنترل افکار عمومی دیگر ممکن نیست
ظهر روز 7 اکتبر 2023، پس از آنکه رزمنده های فلسطینی حصار نوار غزه را شکسته و از آن خارج شدند، رژیم صهیونیستی خود را در یک میدان ترکیبی دید. آنها از یک سو بدنبال بازسازی حیثیت برباد رفته نظامی خود بودند و از سوی دیگر این اتفاق را بعنوان فرصتی برای برآورده کردن آرزوی همیشگی خود، یعنی تخلیه فلسطین از فلسطینیها قلمداد کردند. پس جنگ در دو جبهه شروع شد. جبهه اول، جبهه روایت استعماری و جبهه دوم، نسلکشی مبتنی بر این روایت.
از همان ساعات اولیه یک کارزار بزرگ جهانی میان غول های رسانهای حامی صهیونیسم دنیا و فعالان رسانهای، هنری و دانشگاهی حامی مقاومت و فلسطین شروع شد و هرکدام یک عبارت کلیدی را سرلوحه کار خود قرار داد:
- رسانه های حامی صهیونیسم زیر بیرق سوال «آیا تو حماس را محکوم میکنی؟» شروع به دروغ پراکنی درباره نوزادان سوزانده شده و تجاوز جنسی به غیرنظامیان و «حمله بی دلیل حماس» کردند. قبل از شروع عملیات زمینی، وزیر جنگ آن زمان رژیم صریحا مردم غزه را حیوانات انساننما خطاب کرد و نخست وزیر رژیم صحنه جنگ را اینگونه بازنمایی کرد: «جنگ بین نور و تاریکی.» هدف مشخص بود: انسانزدایی از مردم غزه و فلسطین، توجیه نسل کشی و پاکسازی نژادی و نهایتا جلب حمایت عمومی در مسیر انجام این جنایات.
- در مقابل نهادهای بزرگ و جریان اصلی رسانه، این هستههای پراکنده اما پرتعداد مقاومت در عرصه رسانه بودند که زیر پرچم یک عبارت مهم، آن را در ذهن مردم آزاده و عدالتخواهان دنیا تثبیت کردند: «همه چیز از 7 اکتبر شروع نشد.» ذیل این پرچم بود که تاریخ اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین در مقیاسی جهانی بازخوانی شد. جنایات رژیم صهیونیستی در طی بیش از 70سال از دل کتابهای کم خواننده و فیلم های مستند کم بیننده بیرون کشیده شد و در دسترس مخاطب قرار گرفت. هدف اصلی این جریان، بازنمایی صحیح تاریخ سرزمین فلسطین و اثبات حق این مردم برای مقاومت، مقاومت مسلحانه و بازگشت به سرزمین خود بود.
مردم سرتاسر دنیا هرروز اخبار را میخواندند. دو روایت را مقایسه میکردند و پیش فرضهای خود را درباره روایت رسمی از جنگ در منطقه غرب آسیا به چالش میکشیدند. بنظر میرسید تغییری درحال رخ دادن است.
تغییر الگوی فکری
هرروز که از جنگ میگذشت یکی از این روایات تقویت و دیگری تضعیف میشد. جهان غرب که با داعیه حقوق بشر و تمدن برای چند دهه کنترل اذهان عمومی دنیا را در اختیار داشت پشت سر رژیم صهیونیستی ایستاد و با ارسال اسلحه، کمک اطلاعاتی و نظامی و اقتصادی تمام قد وارد میدان شد. در آن سو گروههای مقاومتی بودند که دههها برچسب تروریست را روی پیشانی خود داشتند و ذهنیت مردم دنیا از آنها، چیزی شبیه به گروههای تروریستی نظیر داعش بود. حالا اتفاقات یکی پس از دیگری می افتاد: رژیم صهیونیستی بیمارستان را بمباران میکرد و مورد حمایت غرب قرار میگرفت.
حماس تصاویر برخورد مهربانانه سربازانش با کودکان و افراد سالمند در روز هفت اکتبر را پخش میکرد و روایت را به چالش میکشید. رژیم صهیونیستی ورود آب و برق و غذا به غزه را میبست، اسیران آزادشده صهیونیست از این میگفتند که سربازان نگهبان آنها بهترین غذا و امکانات در دسترس را برای آنها فراهم میکردند. رژیم صهیونیستی مردم مظلوم غزه را با گرسنگی و بیخانمانی و جابجایی دائمی به اقدام علیه مقاومت تحریک میکرد، مردم غزه هربار با دیدن پیکر فرزندان شهیدشان خدا را حمد میکردند و قرآن میخواندند. رژیم صهیونیستی مراکز تجمع مردم در اردوگاه آوارگان، مدارس، مناطق توزیع مواد غذایی و ... را با بمب مورد هدف قرار میداد، رزمندگان حماس تا ماهها در شمال غزه که تقریبا خالی از سکنه شده بود، ماشین جنگی رژیم را زمینگیر کردند.
رژیم صهیونیستی سران مقاومت و خانواده هایشان را متهم به فساد و سوء استفاده از کمکهای بینالمللی میکرد، فرزندان رهبران مقاومت در میان مردم عادی و مناطق پرخطر غزه به شهادت می رسیدند و لوازم همه این جنایات رژیم صهیونیستی به وسیله امریکا و دیگر قدرت های غربی تامین میشد. این تناقضات میان دنیای واقع و روایت رسانه منجر به اتفاقی بی سابقه در تاریخ اشغالگری رژیم صهیونیستی شد. فلسطین حالا نه فقط مسئله ملتهای مسلمان، که مسئله اول دنیا شده است.
مسئله اول، راس توجهات
«باید انرژی خود را جایی صرف کنیم که واقعا مهم باشد. مثلا مسئله زندگی فلسطینیها در غزه.»
روزی و هفتهای نیست که یک هنرمند، یک فعال سیاسی، یک اینفلوئنسر و ... در غرب جملهای مشابه این نگویند و حمایت خود از فلسطین را ابراز نکنند. از پارلمانهای اروپایی تا کنگره آمریکا، از استادیوم های ورزشی تا مراسم رونمایی از آخرین تکنولوژی های رایانهای و جشن های فارغ التحصیلی، همه جا صحبتی از غزه و فلسطین و نسل کشیست. این ظهور و بروزهای رسانهای اما نوک کوه یخ است. گزارشات رسانههای غربی از وقوع بیش از 13هزار تظاهرات ضد صهیونیستی در امریکا، بیش از 5 هزار تظاهرات در اروپا و نزدیک 2 هزار تظاهرات در امریکای لاتین و افریقا خبر میدهند. شاید بارزترین اینها، بست نشینی دانشجویان امریکایی و تلاش آنها برای توقف همکاری دانشگاهشان با رژیم صهیونیستی بود که توجه مردم دنیا را در پی داشت و با سرکوب شدید دولت امریکا روبرو شد. در سرتاسر جهان نیز جنبشهای تحریم کالاهای اسرائیلی و شرکتهای مرتبط با اسرائیل باعث شده شرکتهایی نظیر مک دونالدز و استارباکس با ضررهای میلیارددلاری مواجه باشند.
آخرین نظرسنجیها در آمریکا و اروپا پایین ترین میزان حمایت از رژیم صهیونیستی و بالاترین میزان حمایت از فلسطین و مقاومت را ثبت کردهاند. برخی کشورهای اروپایی مجبور به توقف صادرات سلاح به رژیم صهیونیستی شدند و سران جنایتکار رژیم نیز برای نسلکشی در دیوان عالی لاهه محکوم شدند.
در جهان اسلام همه مسائل حول محور فلسطین میچرخند. مسئله غزه در روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، رابطه کشورهای عربی با آمریکا و غرب، تظاهرات میلیونی مردم بنگلادش، اندونزی، مالزی و پاکستان و مهم تر از همه، جنگ حدودا 20 ماهه محور مقاومت با رژیم صهیونیستی مسئلهای مرکزی بوده است.
رژیم صهیونیستی یک جبهه را باخته و مردم دنیا منتظراند
از همان ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی، این جنبش تلاش کرد خود را بعنوان قربانی یک نسلکشی معرفی کند. آنها مردمان مظلوم بدون سرزمینی بودند که به سرزمین بدون مردم رفتهاند و «حق دفاع از خود را دارند». مردم اسرائیل قربانی خشونت «تروریست های مسلمان» و «اعراب وحشی» بودند و در این نبرد تمدنی، «تنها دموکراسی خاورمیانه» را ساخته بودند. این روایت رسمی پشتوانه همه آن چیزی بود که در این هفتادسال در فلسطین اتفاق افتاد و قرار بود در ابتدای قرن 21 به هدف نهایی خود، یعنی سلطه کامل بر فلسطین برسد.
امروز این روایت از ریشه و بن منقضی شده و تمام نتایج آن نیز مورد بحث قرار گرفته. مقاومت مردم غزه کار را به جایی رسانده که بلندترین صداهای «آیا حماس را محکوم میکنی؟» اکنون مسئولان رژیم صهیونیستی را در رسانه های خود مواخذه میکنند. اکنون دیگر محدودیتی برای پرسیدن سوال های مهم و گفتن حقایق وجود ندارد:
اسرائیل یک کشور نیست.
صهیونیست ها هیچ حقی برای دفاع از خود یا غصب زمین در فلسطین ندارند.
رژیم صهیونیستی باید نابود شود.
مردم فلسطین خودشان باید حکومت آینده خود را انتخاب کنند.
امروز همانطور که گفتن این جملات دیگر تابو نیست، اقدام برای تحقق آنها نیز نباید تابو باشد. امام خامنهای همین موضوع را در پیام حج 2025 خود مورد تاکید قرار دادند و نوشتند که: « مقاومت اعجابانگیز مردم غزه، مسألهی فلسطین را در رأس توجهات دنیای اسلام و همهی آزادگان جهان قرار داده است؛ از این فرصت باید استفاده کرد و به یاری این ملت مظلوم شتافت.»
این یک فرصت تاریخی برای یک اجرای عدالت تاریخیست و همه ما ماموران اجرای عدالت این دادگاه.
x/hm