ایران؛ گره طلایی تجارت جهانی/ نقشه راه ایران برای شکست تحریمها با جغرافیا
-
ایران؛ گره طلایی تجارت جهانی
پارس تودی - در جهان امروز، موقعیت جغرافیایی بیش از گذشته به یک دارایی استراتژیک تبدیل شده است. ایران، با قرار گرفتن در قلب اورآسیا، فقط یک کشور نیست؛ بلکه پلی حیاتی میان قدرتهای اقتصادی جهان است.
به گزارش پارستودی به نقل از خبرگزاری فارس، ایران همانند یک گره ژئوپلتیک در منطقهای است که از یک سو به دریای عمان و خلیج فارس، و از سوی دیگر به آسیای میانه، قفقاز، ترکیه و اروپا متصل است. موقعیت ایران شباهتی به شریان مرکزی در بدن دارد که عبور جریان تجاری بدون عبور از آن، بسیار پرهزینهتر و زمانبرتر خواهد بود. در دنیای تجارت مدرن، زمان و هزینه حملونقل، نقش تعیینکنندهای در رقابتپذیری کالاها دارند.
بنابراین، کشورهایی که در مسیرهای کوتاهتر و امنتری قرار دارند، میتوانند با کمترین سرمایهگذاری، به بیشترین سود دست یابند. در حال حاضر، چین، هند، روسیه و حتی کشورهای اروپایی بهدنبال تنوعبخشی به مسیرهای تجاری خود هستند. مسیر ایران، از لحاظ جغرافیایی، بهترین آلترناتیو برای گذر از تنگناهای ژئوپلتیکی مانند کانال سوئز، دریای سیاه و خطوط پرریسک عبوری از مناطق جنگزده مانند اوکراین است.
سه کریدور حیاتی که از ایران میگذرد
۱. کریدور شمال-جنوب (INSTC):
کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC)، که از هند آغاز و به روسیه و سپس به اروپا میرسد، طراحی شده تا جایگزین مسیر طولانی و گران کانال سوئز شود. ایران در این مسیر، حلقه مرکزی و غیرقابل حذف است. بر اساس مطالعات سازمان ملل متحد، زمان حمل کالا از هند به روسیه از طریق INSTC حدود ۲۰ روز کوتاهتر از مسیر سنتی دریایی است. همین مزیت زمانی، جذابیت این مسیر را برای شرکتهای حملونقل جهانی و تولیدکنندگان آسیایی دوچندان میکند. با توجه به اینکه جنگ اوکراین موجب بیثباتی در مسیرهای شمال اروپا شده، INSTC میتواند گزینهای باثبات برای صادرات روسیه و واردات هند و کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد. از همینرو، روسیه تمایل شدیدی به توسعه زیرساختهای ایران نشان داده و حتی سرمایهگذاری در پروژه ریلی رشت-آستارا را آغاز کرده است.
۲. کریدور شرق-غرب (راه ابریشم جدید):
این مسیر بخشی از طرح بلندپروازانه چین موسوم به "یک کمربند، یک راه" است. هدف چین از این طرح، کاهش وابستگی به مسیرهای دریایی تحت کنترل آمریکا، مانند تنگه مالاکا و کانال سوئز و تنوعبخشی به مسیرهای زمینی به اروپا است. ایران با داشتن مرزهای مشترک با ترکمنستان، ارمنستان و ترکیه، میتواند در این مسیر بهعنوان پل اتصال آسیای مرکزی به اروپا ایفای نقش کند. ایران نهفقط در مرکز این کریدور قرار دارد، بلکه نسبت به مسیرهای قفقاز یا پاکستان، از امنیت و دسترسی بالاتری به منابع انرژی و بنادر برخوردار است. چین بهصورت مستقیم برای مشارکت در پروژههای ریلی و بندری ایران، مانند بندر چابهار و راهآهن گرمسار-اینچهبرون، ابراز تمایل کرده است؛ اما موانع سیاسی داخلی و تحریمها مانع تحقق این ظرفیت شدهاند.
۳. کریدور جنوبغربی (هند-ایران-قفقاز-اروپا):
این مسیر برای هند حیاتی است؛ زیرا بهواسطه دشمنی دیرینه با پاکستان، دسترسی مستقیمی به آسیای میانه و روسیه ندارد. از اینرو، بندر چابهار بهعنوان آلترناتیو بندر گوادر پاکستان مطرح شده و ایران در این معادله نقش ژئواستراتژیک کلیدی دارد. با توسعه این مسیر، ایران میتواند علاوهبر صادرات و واردات خود، از تردد کالاهای ترانزیتی هند، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و اروپا بهرهمند شود. بهعلاوه، تنوع مسیرهای تجاری از طریق این کریدور، به کاهش فشار تحریم و بهبود روابط منطقهای ایران کمک خواهد کرد.
درآمد ترانزیتی ایران؛ فرصتی که هنوز بالفعل نشده است
در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۲ میلیون تن کالای ترانزیتی از ایران عبور کرد که نسبت به ظرفیت بالقوه ۵۰ میلیون تنی آن، تنها حدود ۲۵ درصد است. این عقبماندگی دلایل مختلفی دارد؛ از نبود زیرساخت گرفته تا نبود انسجام سیاستگذاری و تحریمهای بینالمللی. ترکیه، با موقعیتی مشابه ایران، سالانه بیش از ۵ میلیارد دلار از ترانزیت زمینی و ریلی درآمد دارد؛ در حالی که ایران با ظرفیت جغرافیایی بسیار گستردهتر، هنوز به یکپنجم این عدد هم نرسیده است. طبق برآورد کارشناسان، تحقق ظرفیت ترانزیتی ایران تا سقف ۵۰ میلیون تن، میتواند سالانه ۵ تا ۷ میلیارد دلار درآمد غیرنفتی، پایدار، و با ریسک پایین برای کشور به همراه داشته باشد. این درآمد میتواند جایگزینی مطمئن برای بخشی از صادرات نفت خام باشد و به پایداری مالی دولت کمک کند.
پروژههای کلیدی برای جهش ترانزیتی
خط ریلی رشت-آستارا: این مسیر به طول حدود ۱۶۲ کیلومتر، حلقه مفقوده کریدور شمال-جنوب است. بدون این مسیر، کالاها باید از طریق کشتیهای کوچک بین بندر انزلی و باکو جابهجا شوند که هم زمانبر است و هم پرهزینه. تکمیل این پروژه، ایران را بهصورت کامل به شبکه ریلی روسیه متصل میکند و نقش آن در تجارت روسیه با هند و خلیج فارس را حیاتی میسازد.
توسعه بندر چابهار: چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است که بهدلیل کنترل نداشتن تنگه هرمز بر آن، مزیت سیاسی دارد. هند بارها اعلام کرده که حاضر است در آن سرمایهگذاری سنگینی انجام دهد، اما نبود ثبات قانونی و خطر تحریم، مانع شده است. چابهار میتواند دروازه ورود کالاهای آسیای میانه و افغانستان به هند باشد.
شبکههای ریلی شرق ایران: استانهای خراسان، سیستان و یزد میتوانند حلقههای اتصال ایران با افغانستان، ترکمنستان و سپس چین باشند. تکمیل این مسیرها، توازن جغرافیایی ترانزیت را از غرب کشور به شرق منتقل میکند و مناطق محروم شرقی را وارد زنجیره ارزش منطقهای میسازد.
hm