به رسمیت شناختن کشور فلسطین؛ اقدام انسانی یا تاکتیک سیاسی؟
-
هدف غربیها از به رسمیت شناختن کشور فلسطین چیست؟
پارستودی - «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مشهور جهان عرب میگوید طرح به رسمیت شناختن کشور فلسطین؛ فریبی دیگر از سوی حامیان رژیم اشغالگر قدس است.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر مشهور جهان عرب درباره کنفرانس اخیر به رسمیت شناختن فلسطین به ابتکار فرانسه و عربستان، در سرمقاله روزنامه رای الیوم نوشت: این یک فریب شفاهی، مکتوب و بیحس کننده درباره این موضوع از سوی کسانی است که از طریق مالی، تسلیحاتی و اتمی بیشترین حمایت و پشتیبانی را از رژیم صهیونیستی انجام میدهند و برخی کشورهای عربی نیز به شاهد دروغین این مساله تبدیل شدهاند. وی افزود: این موج تبلیغاتی که در راس آن برخی کشورهای اروپایی قراردارند و حول موضوع به رسمیت شناختن کشور فلسطین در جریان است، گامی برای نجات رژیم صهیونیستی از تنفر روزافزون در سراسر جهان و به ویژه در غرب است.
عطوان ادامه داد: «این موج پس از آن آغاز شد که اشغالگران از دستیابی به اهداف خود در تجاوز به نوار غزه به ویژه آزادسازی اسیران، نابودی مقاومت به رهبری حماس و کوچاندن ساکنان این منطقه شکست خوردند.» اروپا و آمریکا که با ارسال سلاح، پول و چتر دیپلماتیک، شریک اصلی این جنایات هستند، امروز در قامت منادیان صلح ظاهر شدهاند. این یک سناریوی تکراری است؛ هرگاه رژیم اشغالگر صهیونیستی در میدان شکست خورده، موجی از طرحهای صلح و به رسمیت شناختن فلسطین به راه افتاده است. اما در عمل، چیزی جز تثبیت اشغالگری و خرید زمان برای پروژه صهیونیسم حاصل نشده است.
در یمن، عبدالملک الحوثی نیز از زاویهای دیگر، این موج را سرابی فریبنده میداند. به باور او، آنچه غرب به عنوان کشور فلسطین مطرح میکند، یک موجودیت خلع سلاحشده و بیقدرت است. منطقهای که فاقد ارتش، فاقد کنترل بر مرزها و فاقد حق بازگشت آوارگان است. غربیها در رسانهها از صلح سخن میگویند، اما در پشت پرده، همچنان به ارسال سلاح و حمایتهای بیقید و شرط از صهیونیسم ادامه میدهند. این همان دوگانگی است که عطوان آن را فریب اخلاقی مینامد.
در گزارشهای اندیشکدههای غربی نیز نشانههایی از این اعتراف دیده میشود. چتم هاوس به صراحت اذعان میکند که به رسمیت شناختن فلسطین بدون توقف شهرکسازیها، یک حرکت نمادین و بیاثر است. گروه بحران بینالمللی هشدار داده است که اروپا با این اقدامات، تنها بحران مشروعیت خود نه بحران اشغالگری را مدیریت میکند . موسسه واشنگتن نیز اعتراف کرده که این موج، تلاشی برای کاستن از خشم افکار عمومی و بازسازی چهره حامیان غربی اسرائیل است. اروپا و آمریکا خوب میدانند که بدون توقف حمایتهای نظامی و مالی از رژیم اشغالگر، هیچ طرح صلحی به نتیجه نمیرسد. آنها نیازمند یک پیروزی رسانهایاند تا شکستهای صهیونیسم را در میدان بپوشانند. موج به رسمیت شناختن فلسطین، بیش از آنکه به فلسطینیان امید دهد، به اسرائیل زمان میدهد. زمان برای تجدید قوا، زمان برای تثبیت اشغالگری، زمان برای تحمیل شرایط صهیونیستی بر آینده این سرزمین است.
"هیلاری مان" از اندیشکده "رند" اشاره میکند: "هرگونه به رسمیتشناسی بدون تضمینهای عملی برای حاکمیت واقعی، فقط صحنهای جدید از همان تراژدی تکراری خواهد بود." آمارهای سازمان ملل نشان میدهد در همان روزهایی که اروپا از به رسمیتشناسی سخن میگفت، اسرائیل به ساخت ۳۰۰۰ واحد جدید شهرکنشینی در کرانه باختری مجوز داد و این تناقض آشکار باعث شده "آلستر کراک" از "موسسه مطالعات استراتژیک لندن" بپرسد: "چگونه میتوان به دولتی که همزمان با یک دست صلح را تبلیغ میکند و با دست دیگر شهرکسازی ادامه میدهد اعتماد کرد؟"نگاه واقعبینانه به تاریخ نشان میدهد که غرب هرگز حامی واقعی حقوق فلسطینیها نبوده است، "نوام چامسکی" روشنفکر سرشناس آمریکایی بارها تاکید کرده: "سیاستهای غرب در قبال فلسطین همیشه تابعی از منافع استراتژیک آنها نه اصول حقوق بشر بوده است." این همان نکتهای است که "لیزا اندرسون" از دانشگاه کلمبیا نیز بر آن تاکید دارد: "تنها زمانی شاهد تغییر واقعی خواهیم بود که هزینه حمایت از اسرائیل برای غرب بیشتر از منافع آن باشد." "ریچارد فالک" حقوقدان بینالمللی معتقد است: "مقاومت فلسطین تنها عاملی بوده که توانسته اسرائیل را وادار به عقبنشینی کند." امروز نه تنها تحلیلگران عربی مانند عطوان، بلکه بسیاری از صاحبنظران غربی همچون "رابرت مالی" از موسسه "صلح آمریکا" معتقد است: "بدون ایجاد هزینههای واقعی برای اسرائیل، هیچ تغییری در وضعیت موجود ایجاد نخواهد شد."دروغ بزرگ غرب اینبار هم آشکار شده است، همانطور که "نورمان فینکلشتاین" پژوهشگر نامدار میگوید: "غرب با یک دست قطعنامه صادر میکند و با دست دیگر سلاح به اسرائیل میفرستد." این دوگانگی امروز برای همه آشکار شده است.
mm/ha