آفریقا نیازی به قرض گرفتن دموکراسی ندارد؛ باید آن را بازپس بگیرد
-
آفریقا دموکراسی را بازپس میگیرد
پارستودی - تاریخ آفریقا نشان میدهد که دموکراسی ریشهای بومی دارد و بازپسگیری آن کلید آیندهای روشنتر است.
بهگزارش پارستودی، آفریقا با پیشینهای غنی از شوراها، مجامع مردمی و نظامهای مشورتی نشان داده است که دموکراسی بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی این قاره و نه مفهومی وارداتی است. تجربههایی چون «شیر» در سومالی ثابت میکند که اصل پاسخگویی و مشارکت جمعی از دیرباز در زندگی اجتماعی آفریقاییان جاری بوده است. بنابراین، بازپسگیری دموکراسی به معنای بازگشت به این میراث و تطبیق آن با نیازهای امروز است؛ مسیری که میتواند آیندهای روشنتر و نهادهایی پایدارتر برای نسلهای جوان آفریقا رقم بزند.
در این زمینه «آواله کولانه» سفیر پیشین سومالی در چین و سوئد در مطلبی در الجزیره نوشت: سالهاست به جوانان آفریقایی گفته میشود دموکراسی چیزی وارداتی و بیگانه با هویت آنان است. اما تاریخ حقیقت دیگری را نشان میدهد: دموکراسی نه محصول غرب، بلکه اندیشهای انسانی است و آفریقا مدتها پیش از شکلگیری دولتهای مدرن آن را تجربه کرده بود.
میراث دموکراتیک آفریقا بسیار قدیمیتر از مرزهای استعماری است که قاره را پارهپاره کرد. در «شیر» سومالی، هر مرد میتوانست در شوراهای عمومی سخن بگوید، بحث کند و رأی دهد. نظام «گادا»ی اورومو، رهبری چرخشی و محدودیت دورهای را قرنها پیش از آنکه در دیگر نقاط جهان رایج شود، بنا نهاد. جوامع ایگبو با مجامع روستایی اداره میشدند که پادشاهی را رد کرده و بر اجماع تأکید داشتند. این نظامها دقیقاً شبیه دموکراسیهای مدرن نبودند، اما اصل روشن بود: قدرت باید در خدمت جامعه باشد و جامعه باید قدرت را پاسخگو نگه دارد.
ایدههای دموکراتیک محدود به یک تمدن نیستند. امروز جوانان آفریقایی با چالشی تازه روبهرو هستند. آنان در فضایی زندگی میکنند که خشم سریعتر از عقل گسترش مییابد و اطلاعات نادرست در چند ثانیه پخش میشود. این محیط فشار عظیمی بر رهبران وارد میکند تا واکنش نشان دهند نه تأمل. این فضا دیکتاتورهای شتابزده را پاداش میدهد نه نهادهای پایدار. اما دموکراسیها در ماراتن پیروز میشوند، نه در دو سرعت. جذابیت کوتاهمدتِ قطعیت اقتدارگرایانه هرگز با ثبات بلندمدتِ نهادهای پاسخگو برابری نمیکند. آفریقا نمیتواند آزادی بلندمدت را با ناامیدی کوتاهمدت معامله کند.
جوامع مدرن آفریقا از صفر شروع نمیکنند. تابآوری دموکراتیک بوتسوانا، انتقالهای مسالمتآمیز قدرت در سنگال، تقویت نهادها در غنا و استقلال قضایی در کنیا نشان میدهد که دموکراسیهای آفریقایی میتوانند سازگار شوند، تکامل یابند و خود را اصلاح کنند. در عین حال، کشورهای دیگر با چالشهای واقعی روبهرو هستند: انتخابات مورد مناقشه، فساد، طرد سیاسی و سلاحسازی هویت. نام بردن صادقانه از این مشکلات ضعف نیست؛ راه رشد دموکراسی است.
بازپسگیری دموکراسی امروز همچنین باید به معنای گسترش آن باشد. نظامهای گذشته اغلب زنان و گروههای حاشیهای را کنار میگذاشتند. دموکراسی مدرن آفریقا باید بهطور برابر متعلق به زنان، جوانان، اقلیتها و همهٔ کسانی باشد که صدایشان در تاریخ خاموش شده بود. بازپسگیری میراث به معنای بازگشت به گذشته نیست؛ بلکه به معنای پیش بردن آن با عدالت بیشتر است.
دموکراسی با شعارها محافظت نمیشود؛ با عادتها محافظت میشود. جوانان آفریقایی میتوانند دموکراسی را نه تنها در انتخابات بلکه در تمرینهای روزمره تقویت کنند: احیای محافل مشورتی محلی، ایجاد پارلمانهای دانشجویی، برگزاری مناظرههای اجتماعی، به چالش کشیدن اطلاعات نادرست، دفاع از روزنامهنگاری مستقل و ساخت کمپینهای سواد دیجیتال. این عادتهای کوچک فرهنگهای بزرگ میسازند. و شاید مهمتر از همه، آفریقاییها باید روایت اینکه دموکراسی متعلق به دیگری است را رد کنند. اقتدارگرایی آفریقایی نیست. سکوت آفریقایی نیست. میراث قاره مناظره، گفتوگو، اجماع، پاسخگویی و تصمیمگیری جمعی است. بازپسگیری دموکراسی یعنی بازپسگیری آنچه آفریقا همیشه میدانست: قدرت باید به امانت نگه داشته شود، نه با زور گرفته شود.
آینده متعلق به جوانان است. اگر جوانان آفریقایی از صدای خود، آزادی خود، تنوع خود، حقیقت خود و کرامت خود دفاع کنند، نهادهایی خواهند ساخت که از هر فردی نیرومندتر است. آنان قارهای خواهند ساخت که در آن وحدت ملتها را محو نمیکند و حاکمیت شهروندان را خاموش نمیسازد. قارهای که آفریقا نه بهعنوان نسخهای از مدلی دیگر، بلکه بهعنوان خودش برمیخیزد. دموکراسی چیزی نیست که آفریقا مجبور باشد قرض بگیرد؛ چیزی است که آفریقا آمادهٔ رهبری آن است.
ad