خطر نفوذ اسرائیل در آفریقا؛ تهدیدی پنهان برای استقلال قاره سیاه
-
«اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی
پارستودی- در چارچوب تلاشهای اسرائیل برای خروج از انزوا، «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی به آفریقا میرود.
بهگزارش پارستودی «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی در چارچوب تلاشها برای تقویت روابط دیپلماتیک میان رژیم صهیونیستی و کشورهای آفریقایی، دوشنبه ۱۰ نوامبر به زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو سفر خواهد کرد.
این سفر در شرایطی صورت میگیرد که رژیم صهیونیستی بیش از هر زمانی در انزوای بینالمللی قرار گرفته است و بهدلیل جنگ غزه و ادامه سیاستهای تجاوزکارانه این رژیم زیر فشار افکار عمومی است. از اینرو، نفوذ اسرائیل در آفریقا یک پروژه دیپلماتیک معمولی نیست؛ نبردی تمامعیار برای فرار از انزوای سیاسی و تلاش برای بازسازی تصویر بینالمللی رژیم صهیونیستی است که سالها با انتقاد جهانی، محکومیتهای حقوقبشری و فشار افکار عمومی روبهرو بوده است و سالهای اخیر با شدت گرفتن جنایاتش علیه فلسطینیان ساکن غزه بیش از پیش در انزوا قرار گرفته است.
درواقع اهمیت آفریقا برای تلآویو تنها در بعد اقتصادی خلاصه نمیشود. برخورداری این قاره از بیش از پنجاه رأی در مجمع عمومی سازمان ملل، ظرفیتهای معدنی، بازارهای نوظهور و نیاز برخی دولتها به سرمایهگذاری خارجی، فرصتهای راهبردی بسیاری را برای اسرائیل فراهم کرده است. از نگاه رژیم صهیونیستی، هر قرارداد کشاورزی، نظامی یا فناوری، علاوهبر سود اقتصادی، یک سرمایه سیاسی محسوب میشود؛ سرمایهای که میتواند در برابر موج محکومیتها در نهادهای بینالمللی هزینه شود.
بسیاری از دولتهای آفریقا برای توسعه به سرمایهگذاری خارجی نیازمندند و اسرائیل نیز روی همین نیازها حساب کرده است تا بتواند از این راه انزوای بینالمللی خود را کاهش دهد. از اینرو سیاست تلآویو در آفریقا ظاهراً در راستای کمک به توسعه کشورهای این قاره در قالب سرمایهگذاری در حوزه کشاورزی و آب، فروش تجهیزات نظارتی، آموزش نیروهای امنیتی، قراردادهای استخراج و همکاریهای اطلاعاتی است؛ اما واقعیتهای موجود نشان میدهد رژیم صهیونیستی در نهان اهداف سیاسی و امنیتی چون ایجاد وابستگی، کسب مشروعیت و استفاده از دولتهای کوچک آفریقایی برای مقابله با فشارهای بینالمللی را دنبال میکند. از اینرو حتی کشورهای آفریقایی که روابط خود را با تلآویو ادامه میدهند، معمولاً نه از سر علاقه سیاسی، بلکه بهدلیل نیاز اقتصادی و امید به دریافت وام، تسهیلات و کمکهای مالی و یا کمکهای امنیتی و تسلیحاتی است.
بااینحال، بخش بزرگی از جامعه سیاسی و مدنی آفریقا مخالف این سیاست و رویکرد هستند. خاطره استعمار و استثمار منابع طبیعی و ثروت آفریقا همچنین استفاده ابزاری از کشورهای ضعیف این قاره هنوز در خاطر اکثریت مردم آفریقا زنده است.
از سوی دیگر از دوران جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی تا امروز، ضدیت با نژادپرستی بخشی از هویت سیاسی آفریقا بوده است. از اینرو رژیم صهیونیستی که با عنوان رژیمی آپارتاید از سوی سازمان ملل و نهادهای حقوقبشری شناخته میشود مسلماً در آفریقا با استقبال مواجه نخواهد شد.
بسیاری از جریانهای سیاسی در آفریقا حضور اسرائیل را ادامه همان منطق قدیمی میدانند که قدرت خارجی وارد میشود، کمک به توسعه و بهبود را بهانه میکند، اما درنهایت چیزی که حاصل میشود منافع خودش است. از سوی دیگر نگرانی جدی وجود دارد که همکاری امنیتی و فناوری نظارتی اسرائیل بهجای توسعه، به ابزار کنترل داخلی و سرکوب سیاسی در برخی کشورهای این قاره تبدیل شود و وابستگی اقتصادی، تصمیمگیری مستقل آفریقا را محدود کند. ماجرای تلاش اسرائیل برای گرفتن «عضویت ناظر» در اتحادیه آفریقا یکی از روشنترین نمونههاست. این اقدام موجی از اعتراض و اختلاف در داخل قاره ایجاد کرد؛ بسیاری از دولتها معتقد بودند پذیرش تلآویو بهمعنای نادیده گرفتن میراث همبستگی تاریخی آفریقا با فلسطین و بیتوجهی به گزارشهای مکرر نقض حقوقبشر است.
واقعیت این است که افکار عمومی آفریقا همدلی زیادی با مردم فلسطین دارند؛ از اینرو داشتن روابط با اسرائیل را نمیپذیرند؛ چنانکه در جنگ غزه نیز آفریقای جنوبی نخستین کشوری بود که علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری طرح دعوی کرد و آن را به نقض کنوانسیون منع نسلکشی ژنو 1948 متهم کرد و بسیاری دیگر از کشورهای این قاره نیز به این شکایت پیوستند.
یکی دیگر از اهداف اسرائیل برای گسترش روابط با کشورهای آفریقا ساخت سپری دیپلماتیک در برابر فشارهای جهانی است. اگر کشورهایی در آفریقا بخواهند استقلال واقعی خود را حفظ کنند، باید این واقعیت را در نظر بگیرند که پشت لبخندهای سیاسی و پروژههای بهاصطلاح کمک فنی معمولاً محاسبات سنگین سیاسی و امنیتی پنهان است.
این وضعیت درحالی است که آفریقا امروز نیازمند شرکایی است که توسعه پایدار و احترام متقابل را تأمین کنند، نه روابطی که درنهایت به وابستگی سیاسی یا سوءاستفاده از منابع ختم شود.
نکته آخر اینکه آفریقا که تاریخش سرشار از مبارزه با استعمار و آپارتاید است، امروز نیز در برابر تلاشهای اسرائیل برای نفوذ باید همان روحیه مقاومت را زنده نگه دارد. پذیرش رژیمی که خود به اشغال و تبعیض علیه مردم فلسطین متهم است، در تضاد با میراث آزادیخواهی و استقلالطلبی ملتهای آفریقا قرار دارد. اگر قاره سیاه بخواهد وفادار به گذشته پرافتخار خود در مبارزه با سلطه خارجی بماند، راهی جز ایستادگی در برابر تلاشهای رژیم صهیونیستی برای کسب مشروعیت ندارد؛ بستن راه نفوذ، ادامه همان مسیر تاریخی است که استقلال، کرامت و همبستگی ملتهای آفریقا را تضمین کرده است.
ad