آیا قطعنامه تاریخی سازمان ملل میتواند سرآغاز پایان اشغالگری اسرائیل باشد؟
-
مجمع عمومی سازمان ملل
پارستودی- با تصویب قطعنامهای با ۱۵۱ رأی موافق در مجمع عمومی سازمان ملل، جامعه جهانی بار دیگر خواستار عقبنشینی کامل رژیم اسرائیل از سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ شد، رأیی که نشاندهنده انزوای فزاینده تلآویو و ضرورت پایان اشغالگری این رژیم است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ای با 151 رای موافق خواستار عقبنشینی رژیم صهیونیستی از تمامی سرزمینهای اشغالی فلسطین از سال ۱۹۶۷، از جمله قدس شرقی شد. این رأی تاریخی، که همراه با تصویب قطعنامهای جداگانه با ۱۲۳ رأی موافق درخصوص بلندیهای جولان اشغالی سوریه بود، آیینه تمامنمای انزوای روزافزون رژیمی است که برای دههها خود را فراتر از قوانین بینالمللی پنداشته است.
این رأی، از دیدگاه ناظران و تحلیلگران روابط بین الملل، حامل پیامهای چندلایه و عمیقی است که فراتر از متن قطعنامهها، به تحولات ژئوپلیتیک منطقه و نظام بینالملل اشاره دارد.
گزارشهای اخیر دفتر حقوق بشر سازمان ملل درباره «سرعت بیسابقه تخریب غزه» و هشدارهای دبیرکل درباره «شکست اخلاقی جهان» زمینهای فراهم کرد تا کشورهای بیشتری در قطعنامههای امسال مجمع عمومی، موضعی صریحتر اتخاذ کنند. تحلیلگران المانیتور و فارنپالیسی نیز معتقدند که این حجم از رأی مثبت، نشاندهنده «اثر موج گسترده افکار عمومی» است.
افکار عمومی در دو سال اخیر با انتشار تصاویر از فاجعه انسانی در غزه، فشار سنگینی بر دولتها ایجاد کرده و آنها را به فاصلهگیری نسبی از تلآویو واداشته است. در متن قطعنامه، بر حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، ضرورت تشکیل کشور مستقل و پایان فوری اشغال سرزمینهای عربی تأکید شده است. اصلی که از منظر حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل، از جمله مبانی غیرقابلانکار نظم بینالمللی به شمار میآید.
از نگاه حقوقدانان و ناظران بینالمللی، تصویب چنین متنی با این حجم از حمایت جهانی، نشاندهنده اجماعی تازه علیه سیاستهای رژیم اشغالگر اسرائیل است و میتواند در بلندمدت مسیر شناسایی گستردهتر کشور فلسطین را هموار کند. خبرگزاریها و منابعی چون الجزیره، بیبیسی و رویترز نیز این تصمیم را نشانه افزایش فشار سیاسی جامعه جهانی بر تلآویو برای پایان دادن به اشغالگری و توقف شهرکسازیهای غیرقانونی دانستهاند.
از دیدگاه تحلیلگران اندیشکدههایی همچون International Crisis Group و Chatham House، مجموع این آرا بیانگر «فرسایش سرمایه مشروعیت» رژیم اسرائیل در نظام بینالملل است. فرسایشی که با تداوم جنگ غزه، تخریب گسترده زیرساختهای شهری و گزارشهای سازمانهای حقوق بشری درباره ارتکاب جنایات جنگی شدت گرفته است.
بر اساس اعلام تحلیلگران مراکزی چون «شورای روابط خارجی آمریکا (CFR)»، این سطح از اجماع علیه سیاستهای اسرائیل، حتی در مقایسه با سالهای اوج جنگ سرد نیز بیسابقه است. این آمار نشان میدهد که نهتنها کشورهای عربی و اسلامی و بلوک عدم تعهد، بلکه بخش قابل توجهی از متحدان سنتی غربی اسرائیل نیز به استثنای تعدادی انگشتشمار یا به قطعنامه رأی مثبت دادهاند یا با رأی ممتنع، عملاً بیطرفی خود را اعلام کردهاند. این موضوع به وضوح بیانگر شکاف عمیق میان تلآویو و افکار عمومی جهانی، حتی در دل اتحادیه اروپا و آمریکای لاتین است. «مؤسسه صلح بینالملل استکهلم (SIPRI)» در یادداشتی اشاره کرده که این رأی، نتیجه مستقیم تغییرات جمعیتی و نسلی در ساختار حکومتهای جهانی و افزایش حساسیت نسبت به حقوق بشر و حقوق بینالملل است که دیگر نمیتواند نقض سیستماتیک آن توسط یک رژیم را نادیده بگیرد.
به باور «مؤسسه بروکینگز»، این رأیگیری یک هشدار جدی برای کاخ سفید است که ادامه حمایت بیقید و شرط از سیاستهای اشغال و شهرکسازی، نه تنها امنیت اسرائیل را تضمین نمیکند، بلکه جایگاه خود آمریکا را در جهان به مخاطره میاندازد و آن را در تقابل با اکثریت قاطع جامعه جهانی قرار میدهد. کارشناسان «مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون» معتقدند این حجم از اجماع، «وزن اخلاقی و سیاسی» سهمگینی ایجاد میکند که شورای امنیت را تحت فشار بیسابقهای قرار میدهد. این قطعنامهها پایه حقوقی مستحکمی برای اقدامات بعدی از تحریمهای هدفمند تا احاله پرونده به دیوان بینالمللی کیفری فراهم میآورد. از سوی دیگر، تأکید صریح قطعنامه بر حق تعیین سرنوشت تشکیل کشور مستقل فلسطین و حق بازگشت آوارگان (بر اساس قطعنامه ۱۹۴)، تیر خلاصی است بر پیکره «معامله قرن» و دیگر طرحهای یکجانبهای که هدفشان نادیده گرفتن این اصول پایهای است. از دیدگاه گروهی از کارشناسان سازمان ملل و تحلیلگران مستقل، از جمله ریچارد گوان، تصویب گسترده چنین اسنادی نشاندهنده آن است که تلاش دولتهای غربی برای جلوگیری از بینالمللیشدن اشغال سرزمین فلسطین شکست خورده است.
mm