"دل اندروا" قصه مهاجران افغانستانی
"دل اندروا" مجموعه داستانی به قلم یکی از بانوان مهاجران افغانستانی نسل دوم مقیم مشهد است که در این کتاب دغدغههایش را در قالب قصههایی با رویکرد ادبیات دینی بیان کرده است.
خواننده در این کتاب هشت قصه را مییابد که هفت داستان آن به جز قصه آخر که نام کتاب از آن گرفته شده به زبان "فارسی دری" نگاشته شدهاند. فارسی دری گویش رایج در افغانستان است،
گرچه متن این کتاب بطور کلی برای خواننده فارسی زبان ایرانی مفهوم است اما در میان صفحات و جملات آن واژهها و عبارات متعددی وجود دارند که مختص فارسی دری هستند بنابراین نویسنده در انتهای کتاب چنین عباراتی را در قالب یک ضمیمه معنا کرده است.
"بخارها اشک میشوند و میریزند، لطف رضا، منفی هجده نزدیک قطب، صفر چرخی، بیرقی ایستاده در کنار دیوار، ستاره افغان، بیا که بریم به مزار ملامحمدجان و دل اندروا" عناوین داستانهای این کتاب هستند که هر کدام قصهای متفاوت را بیان میکنند.
مضمون مشترک داستانهای متفاوت این کتاب پرداختن به عشق در قالبهای مختلف است چنانکه نام آن یعنی "دل اندروا" در فارسی دری "عاشق شدن" معنا میدهد.
این کتاب امسال توسط موسسه انتشارات آستان قدس رضوی "به نشر" در مشهد چاپ و منتشر شد.
نویسنده "دل اندروا" به خبرنگا ایرنا گفت: من هیچگاه در افغانستان نبوده و حتی آنجا را ندیدهام. پدر و مادرم مهاجرانی افغانستانی هستند که در ایران ازدواج کرده و من نیز در مشهد متولد شدهام.
امالبنین ماهر افزود: ماجرای داستانهای کتاب "دل اندروا" برگرفته از شنیدههایم از مهاجران افغانستانی یا رخدادهای واقعی هستند که بیانگر عمق احساسات، فرهنگ دینی و ملی شخصیتهای داستان و همچنین شرایط سختی است که مردم افغانستان در دورههای مختلف تاریخی متحمل شدهاند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال "بیرق ایستاده در کنار دیوار" عنوان داستانی از این کتاب است که زندگی سخت مردم را در زمان سلطه نظامیان شوروی سابق بر افغانستان بازگو میکند. داستان "منفی ۱۸ نزدیک قطب" نیز مربوط به اتفاقات پس از قدرت یافتن گروهک تروریستی طالبان در افغانستان است.
نویسنده "دل اندروا" همچنین گفت: همه داستانهای این کتاب با "فضای رضوی" همخوانی دارند زیرا فرهنگ ملی مذهبی افغانستان با نام امام رضا(ع)، زیارت و فرهنگ و رسوم فارسی عجین است.