تجارت ایران با همسایگان؛ ظرفیت‌های افغانستان
(last modified Tue, 20 Apr 2021 06:41:35 GMT )
حمل 31, 1400 11:11 Asia/Kabul
  • تجارت ایران با همسایگان؛ ظرفیت‌های افغانستان
    تجارت ایران با همسایگان؛ ظرفیت‌های افغانستان

ایران بعنوان برترین کشور‌های صادرکننده به افغانستان نزدیک به سه میلیارد دلار کالا به افغانستان صادر می‌کند.

در شرقی‌ترین بخش سرزمین‌های شرقی ایران همسایه‌ای از جنس ایران قرار دارد. کشوری بنام افغانستان که بواسطه پیوند‌های تاریخی، فرهنگ و زبان مشترکی نیز با مردم ایران دارد و شاید همین موضوع سبب شده روابط دو کشور بیش از یک قرن با صلح و آرامش پیش رود.

بویژه اینکه افغانستان در برهه‌های متناوبی از تاریخ، درگیر جنگ‌های طولانی خارجی و داخلی بوده و ایران در تمام این سال‌ها همواره پذیرای پناهجویان افغانی بوده است و اتفاقا به دلیل همین زبان و فرهنگ مشترک، بیشتر پناهجویان به جای اسکان در اردوگاه‌ها توانسته اند وارد بازار کار ایران شوند.
 
ازسوی دیگر ایران نیز به دلیل وجود این اشتراکات با مردم افغانستان، به راحتی نیاز‌های این کشور را شناسایی و به این ترتیب در صادرات کالا و محصول به همسایه شرقی خود سهم قابل توجهی کسب کرده است.

دراین پژوهش با استفاده از روش اسنادی ضمن بررسی روند مناسبات تجاری دوکشور راهکار‌هایی برای پیشبرد روابط نیز ارائه می‌شود.

برترین واردکننده کالای ایرانی
ایران بعنوان برترین کشور‌های صادرکننده به افغانستان نزدیک به سه میلیارد دلار کالا به افغانستان صادر می‌کند. ارزش کل واردات افغانستان سال گذشته حدود ۷ میلیارد دلار اعلام شده که ۴۴ درصد به کالا‌های ایرانی اختصاص داشته است. طبق بررسی‌های آماری سال‌های اخیر در یک دوره پنج ساله، صادرات ج. ا. ایران به افغانستان به رغم وجود تحریم‌های بین المللی علیه ایران، بیش از دو برابر رشد داشته است.

بهبود زیرساخت‌های ارتباطی، افتتاح مرز گمرگی دوغارون و افزایش زمان کار گمرگات و سرعت مبادلات از عوامل تاثیر گذار در رشد روابط تجاری سال‌های اخیر است. بیشتر حجم صادرات غیرنفتی ایران به افغانستان مربوط به اقلام غذایی، مصالح ساختمانی و پتروشیمی است. گرچه به گفته رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران وافغانستان در خصوص صادرات خدمات فنی و فراهم کردن بستر‌های کشت فرامرزی برای تامین دام و چغندر قند هم بستر‌های همکاری فراوان و سودآوری برای هر دو طرف وجود دارد که مستلزم تلاش و توافق مقام‌های تهران – کابل است.

ایران همچنین یکی از صادر کنندگان مهم برق به افغانستان نیز محسوب می‌شود. علاوه براین در طرح‌های جدید بازارچه‌های مرزی بویژه منطقه ویژه اقتصادی مشترک دوغارون و شهرک صنعتی هرات و در افزایش سرمایه گذاری در خطوط تولیدی صنایع متوسط و کوچک افغانستان نیز نقشی مؤثر ایفامی کند. توافق نامه چابهار و همکاری‌های سه جانبه ترانزیتی ایران، هند و افغانستان با هدف اتصال آسیای میانه به بازار‌های بین المللی نیز یکی از مهمترین طرح‌های مشترک اقتصادی است.

از آنجا که ثبات مناسبات اقتصادی کشور‌های یک منطقه، تا حدِّ زیادی منوط به رفع چالش‌های امنیتیِ آنان است، این مهم درخصوص تعاملات بازرگانیِ ایران و افغانستان نیز که در منطقه‌ای تنش زا واقع شده اند، صِدق می‌کند. گرچه، ایران با وجود موانع امنیتیِ منطقه‌ای و فرامنطقه ایِ کنونی، توانسته در بازار این کشور نفوذ بسیاری یابد. اما ظرفیت‌های دست نخورده روابط ایران – افغانستان بعنوان دو کشور با موقعیت ترانزیتی وابسته‌ای که بهم دارند، این ضرورت را یادآوری می‌کند بسیاری از موضوعات و تهدیدات بیش از آنکه در حوزه‌ی امنیت جای گیرند، می‌بایست توسّط دولتمردان در حوزه‌ی سیاست حلّ وفصل شوند. کارشناسان معتقدند دیپلماسی اقتصادی نهادگرا در چنین شرایطی در توسعه روابط موثر خواهد بود.

در اقتصاد نهادگرا به جای توجه به تخصیص منابع براساس عرضه و تقاضا، ارتباط بازار و اقتصاد را با ساختار قدرت و نهاد ثروت مورد توجه قرار می‌دهند. ازآنجا که دولت ها، قدرتمندترین نهاد ثروت هستند، ظرفیت اجرایی لازم را هم برای پشتیبانی از دیپلماسی اقتصادی دارند. باتوجه به آنچه گفته شد، توسعه راهبردی روابط تجاری ایران وافغانستان در گرو دیپلماسی فعال اقتصادی دولت‌های دو کشور محقق خواهدشد. به عبارت دیگر تهران – کابل باید بیش از پیش تلاش کنند میان اقتصاد و سیاست هماهنگی برقرار کنند. به نحوی که این دو حوزه به جای تعارض با هم، خط مشی‌ها و مصالح یکدیگر را تقویت کنند.

صرف نظر از برخی اختلافات بر سر ورود غیر قانونی افغان‌ها به ایران و همچنین حقابه ایران از رود مرزی هیرمند بویژه درسال‌های اخیر که با بندآب و سدسازی‌های بی رویه از طرف افغانستان به کاهش آب، بروزخشکسالی، مشکلات زیست محیطی و ظهور پدیده گردوغبار در استان‌های مرزی ازجمله سیستان و بلوچستان منجر شد، روابط دو کشور ایران و افغانستان همواره مثبت بوده است.
 
حتی اختلاف آبی موجود هم قابلیت این را دارد که به زمینه همگرایی سیاسی و همکاری اقتصادی مشترک ختم شود. ه مثابه اختلاف ایران و ترکمنستان بر سر هریرود که با توافق دوکشور و تعامل دوجانبه در احداث سد دوستی بر روی این رودخانه مرزی نه تنها اختلافات خاتمه یافت که دستاورد‌های اقتصادی و اجتماعی نیز درپی داشت.

کالای استراتژیک در برابر کالای استراتژیک
افغانستان بیش از ۹۰ درصد نیازهایش را از خارج و به خصوص از همسایگانش تأمین می‌کند. طبق اعلام بانک جهانی، ایران از سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به بزرگترین شریک تجاری کابل تبدیل شده و این روند، بعد از آن نیز رو به افزایش بوده است. گرچه تاکنون از تمام ظرفیت‌های دو طرف برای استمرار این روابط استفاده نشده است. ایران در بین انواع محصولات صادراتی به افغانستان، کالا‌های استراتژیکی نظیر نفت، فرآورده‌های نفتی و برق را به افغانستان صادر می‌کند. موضوع ارائه اقدامات و خدمات ترانزیتی به افغانستان بویژه در بندر چابهار نیز از دیگر مصادیق ظرفیت‌های اقتصادی ایران است.

افغانستان کشوری محصور درخشکی است و بندر ترانزیتی چابهار در واقع نزدیکترین و به صرفه‌ترین راه به مرکز افغانستان برای صادرات و واردات کالا محسوب می‌شود. در مقابل این همکاریها، افغانستان نیز برای رسیدن به یک تراز تجاری برابر باید درخصوص صادرات کالا‌های استراتژیک خود از جمله سنگ‌های طبیعی و معدنی به یک تفاهم مشترک با ایران برسد.

چشم انداز مناسبات
روابط تجاری و اقتصادی ایران- افغانستان، روابط حسنه و روبه رشدی است. یکی از مهمترین موانع در این باره که می‌توان به آن اشاره کرد، اوضاع سیاسی افغانستان است که گاه گاهی همچنان تحت تاثیر مداخلات نظامی قدرت‌های بزرگ بویژه آمریکا و نیز منازعات و کشمکش‌های داخلی گروه هایی، چون طالبان قرار دارد. بنابر این هر نوع سرمایه گذاری اقتصادی باید با ملاحظات امنیتی صورت گیرد. امری که بیش از هرچیز به اراده و پشتیبانی حکمرانان تهران و کابل نیازمند است. درچنین شرایطی فقط اتخاذ دیپلماسی اقتصادی و برنامه ریزی‌های هوشمند می‌تواند موانع ارتقای سطح روابط اقتصادی ایران و افغانستان را بکاهد.