تفسیر؛ در حاشیه سفر غنی به امارات
(last modified Mon, 05 Dec 2016 11:13:21 GMT )
قوس 15, 1395 15:43 Asia/Kabul
  • تفسیر؛ در حاشیه سفر غنی به امارات

سفر اخیر اشرف غنی به امارات متحده دومین سفرش به این کشور در طول قریب به دو سال از تشکیل حکومت وحدت ملی محسوب می شود .  اولین سفر وی به دیماه سال 1393 می گردد که با هدف گفتگو با مقامات امارات متحده عربی، به این کشور حوزه خلیج فارس سفر کرد و طی دو روزی که میهمان شیوخ اماراتی بود، نشستهایی را با تجار و بازرگانان افغان مقیم این کشور هم برگزار کرد .

روزهای اخیر هم دوباره سفر اشرف غنی به امارات متحده عربی با آدرس مشارکت در کنفرانس «حمایت از میراث‌های فرهنگی در معرض خطر» و سالروز جشن استقلال امارات متحده عربی تجدید شد . 

بد نیست ابتدا اطلاعاتی سرانگشتی از امارات متحده عربی داشته باشیم .

امارات کشوری است که از عمر آن حدود 45 سال می گذرد . بدین مفهوم که در دسامبر 1971 هفت شیخ نشین با هم اجماع کردند و کشوری به نام امارات را تشکیل دادند که در راس این کشور امیری موروثی نشسته است که فعلا این منسب در اختیار شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان است .

وسعت آن یک هشتم خاک افغانستان و جمعیتی معادل یک دهم افغانستان دارد .

 این کشور کوچک عربی ، متحد درجه یک آمریکا و دنباله رو بی چون و چرای سیاستهای این کشور در منطقه است .

خاک این کشور در اختیار پایگاههای نظامی آمریکا و بیش از دو هزار سرباز آمریکایی است که از امکانات این کشور تغذیه کرده و در خاک آن مستقرند .

در حمله ی سال 2013 فرانسه به مالی ، کشور کوچک آفریقای مرکزی ، حتی این کشور پایگاه در اختیار فرانسه گذاشت و فرانسویها با استفاده از امکانات نظامی و پایگاه امارات متحده عربی بر سر ملتهای مسلمان دو کشور فقیر افریقایی بمب ریختند .

در حمله ی ائتلاف آمریکایی و اروپایی به لیبی، امارات پیش دستانه به این ائتلاف پیوست و حتی هزینه ی این اشغالگری را هم داد . تونس ، مصر ، سوریه ، یمن ، عراق و بحرین هم بی نصیب از یکه تازی اماراتی ها نیستند .

محمد مرسی زئیس جمهور سابق مصر با حمایت امارات ساقط شد و در قالب سپر جزیره به بحرین ورود کرد و با آل سعود در تجاوز به یمن هم پیمان شد . معارضان و تروریستها را در عراق و سوریه حمایت کرد .

اینها همه به یک سو ، مداخلات این کشور کوچک در افغانستان در سوی دیگر .

همه می دانند که طالبان در کابل را فقط و فقط  پاکستان ، آل سعود و آل نهیان ،حاکمان مرتجع عربستان و امارات به رسمیت شناختند .

اماراتی ها با جمعیت محدود خود تبدیل به یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات نظامی در منطقه خاورمیانه شده اند که حتی نیروی کافی برای استفاده از این ادوات را نداشته و دست به دامان بازنشستگان نظامی سایر کشورها اعم از پاکستان ، اردن و کلمبیا و میشوند .

وقتی سال 2001 و حمله به افغانستان فرا رسید ، امارات هم در این لشکر کشی سهم گرفت و طی سالهای حضور اشغالگران در افغانستان، اماراتیها هم فعال در این قضیه بودند و حتی چندین فروند جنگنده اف 16 خود را هم در اختیار اشغالگران گذاشتند .

لذاست که همواره این رژیم دنبال عرض اندام در منطقه بوده و هست . به همین خاطر است که می بینیم امروز اماراتیها خیلی راحت با اغراض خاص خود دست به جیب شده و در افغانستان سرمایه گذاریهایی را انجام می دهند که بازدهی فرهنگی برای این کشور داشته باشد . به گفته ی یک مقام افسر اطلاعاتی روسیه، امارات تبدیل به مکانی برای گنگسترهای تروریست و افراطی شده است .

با این روحیه و منش می توان گفت اماراتیها خواسته و یا ناخواسته در صدد پرورش نسلی از تندروهایی هستند که بتواند مطامع غرب و به ویژه ارتجاع را به عنوان دنباله روان غرب در منطقه  تامین کند . حال کشوری با این مختصات پذیرای رئیس جمهور غنی و هیات همراه است .

آنها صد البته که مورد پذیرایی اماراتیها قرار می گیرند چرا که امارات متوجه خلاهای اقتصادی و فرهنگی موجود در افغانستان هست و همواره در تلاش است تا از این خلاءها برای استحکام جای پای خود استفاده کند . لذاست که نقش مکمل آل سعود را در این زمینه بازی میکند .

کابل با امضای پیمان همکاری پایدار با امارات وارد فازی از همکار ی با این کشور شد که عملا امروز شاهد فعالیتهای آنها در افغانستان هستیم . 

مناطق شرقی افغانستان محلی برای این سرمایه گذارهای اماراتیها بخصوص در حوزه ی فرهنگی است . تعهد سی میلیون دلاری اماراتیها برای تکمیل پروژه ای تحت عنوان دانشگاه شیخ زاید در ولایت خوست از آن جمله است .

به گفته ی سخنگوی والی خوست این هزینه را سفیر امارات در افغانستان در دیدار با والی خوست متعهد شده بود .

عبدالجبار نعیمی والی لغمان هم در دیداری که با جمعه عبدالله الکعبی سفیر امارات داشت از وی درخواست مساعدت در ساخت مدارس دخترانه و پسرانه ، مدارس دینی و مسجد را مطرح کرده بود . همچنین سفیر امارات در دیداری که با معاون اول اشرف غنی داشت صراحتا اعلام داشت که کشورش تمایل به آموزش بیست هزار طلبه و دانشجوی افغان دارد و 400 دانشجوی افغان که دوران تحصیلات تکمیلی خود در امارات را تمام کرده اند ، راهی افغانستان خواهند شد .

اماراتی ها همچنین پروژه ای در حوزه ی مسکن در کابل  بدست گرفتند تا در کنار سرمایه گذاری های فرهنگی در افغانستان ،نوعی سرمایه گذاری اقتصادی را هم به رخ افکار عمومی بکشند .

بر همین اساس است که پروژه های بیمارستانی در کابل  که طی این سالها مسکوت بود از جانب اماراتیهای به افغانستان و وزارت بهداشت این کشور واگذار شد .

همه ی این فعل و انفعالات اماراتیها را اگر با در نظر داشت دنباله روی آنها از آمریکا تعبیر و تفسیر کنیم صد البته اذعان خواهیم کرد که از مرتجعینی همچون امارات انتظاری نیست که نقشی مستقل و دلسوزانه را در همراهی با ملتها بخصوص افغانستان داشته باشند .

آنها همواره نقشی مکمل برای سیاستهای امپریالیسم را در منطقه بازی می کنند . بر اساس همین نقش است که شاهدیم علیرغم امضای یک پیمان همکاری با افغانستان و سفر مقامات افغان به امارات باز هم 600 تاجر این کشور را حکم داد که باید از خاک امارات خارج شوند . 600 تاجری که بالغ بر 20 میلیارد دلار سرمایه در این کشور داشتند . دلیل آنها هر چه بود صد البته که با موضوع تجاوز یمن و سوریه مرتبط بود . چرا که این 600 تاجر اخراجی اغلب از قوم و مذهبی خاص در افغانستان بودند که مورد کینه ورزی ارتجاع قرار گرفتند . قوم و مذهبی که در محاسبات آنها احتمالا با سیاستهای تجاوزکارانه  آنها در یمن مخالف بودند .

با این حساب سرانگشتی و ماهیتی دنباله روانه برای اماراتیها ، می توان به سفر غنی به این کشور و نحوه  استقبال و انتظارات اماراتیها از وی نگریست و احتمالات کارشناسی را پیش کشید.