تحلیل -آیا نشست بینالافغانی استانبول، اتاق فکر نشست دوحه است؟
دیپلمات ارشد ایرانی بر این باور است که اگر نشست استانبول از حالت یک رویداد مقطعی فراتر رود و برنامهریزی بلندمدتی داشته باشد میتواند بخشی از فرآیندهای درونافغانی محسوب شود.
سید رسول موسوی، مدیرکل پیشین آسیای جنوبی وزارت امور خارجه ایران: در اخبار آمده است که پنج شنبه و جمعه ۱۰ و ۱۱ آبانماه (عقرب)، حدود ۵۰ تن از فعالان سیاسی و مقامات حکومت پیشین افغانستان در نشستی دو روزه در استانبول ترکیه، پشت درهای بسته، گردهم آمدند تا درباره «امکان ازسرگیری مذاکرات بینالافغانی» بحث و گفتوگو کنند. این نشست که با حمایت دولت ترکیه و به ابتکار «مجمع گفتمان ملی» برگزار شده، توسط حکمت کرزی، مصطفی مستور، ذبیحالله زیارمل، نبیلا مصلح، ادریس زمان، ایوب عرفانی و فریما نوابی از مقامات پیشین حکومت افغانستان، در سال ۲۰۲۲ تأسیس شده است.
هدف این نشست، تلاش برای فراهمسازی زمینه شروع مذاکرات سیاسی بهمنظور حل بحران افغانستان از طریق «آغاز مجدد مذاکرات بینالافغانی دوحه» است که پس از سقوط کابل به دست طالبان در سال ۲۰۲۱ متوقف شد. گفته میشود که از «تمام جریانهای سیاسی افغانستان» از جمله حکومت طالبان، برای شرکت در این نشست دعوت شده است و فعالان سیاسی و نمایندگان زنان از کابل، بلخ و هرات نیز حضور دارند. همچنین گزارشهایی وجود دارد که طالبان اگرچه نمایندگان رسمی خود را نفرستادهاند اما برای شرکت در نشستهای آتی «چراغ سبز» نشان دادهاند.
در فهرست شرکتکنندگان، نامهایی مانند جعفر مهدوی، عبدالقیوم سجادی، فوزیه کوفی، شکریه بارکزی، نیلوفر ایوبی، فرخنده زهرا نادری از اعضای پیشین مجلس نمایندگان افغانستان، حبیبالرحمن حکمتیار و عالم خلیلی، نمایندگان گلبدین حکمتیار و محمد کریم خلیلی از رهبران جهادی، نصیر احمد اندیشه، سفیر افغانستان در سوییس، بشیر احمد تینچ، سید انور سادات، اصیلا وردک، شاه محمود میاخیل و محمد عالم ساعی دیده میشوند.
تا زمان نگارش این یادداشت، اطلاعات بیشتری از این نشست منتشر نشده است. با توجه به فضای موجود در افغانستان، کشورهای همسایه و جامعه جهانی (دانرها) که به تحولات افغانستان علاقه دارند، میتوان بر اساس دادههای کنونی تا حدودی به تجزیه و تحلیل نتایج احتمالی نشست پرداخت و جایگاه آن را در فرآیندهای مربوط به افغانستان بررسی کرد.
فرآیندهای تاثیرگذار در تحولات افغانستان به دو بخش درونافغانی و برونافغانی تقسیم میشوند. از مهمترین فرآیندهای درونافغانی میتوان به ۱. جبهه مقاومت ملی، ۲. جبهه آزادی افغانستان، ۳. جبهه متحد افغانستان، ۴. شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان، ۵. جنبش آزادی افغان، ۶. روند سبز (امرالله صالح) و ۷. روند وین (شاخه سیاسی جبهه مقاومت ملی) اشاره کرد. همچنین، فرآیندهای برونافغانی در دو دسته روند بینالمللی (دوحه) و روند منطقهای (مسکو و نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان) طبقهبندی میشوند.
بدون پرداختن به معرفی یا تشریح اهداف و مقاصد هر یک از این فرآیندها، نکته مهم این است که هر سازوکار جدیدی برای تاثیرگذاری در آینده افغانستان در نهایت، بخشی از این دو فرآیند کلان درونافغانی و برونافغانی خواهد بود. اطلاعات منتشرشده درباره نشست استانبول نیز نشان میدهد که اگر این نشست از حالت یک رویداد مقطعی فراتر رود و برنامهریزی بلندمدتی داشته باشد، میتواند بخشی از فرآیندهای درونافغانی محسوب شود.
با این حال، تمام فرآیندهای درونافغانی نیز بهنوعی به فرآیندهای برونافغانی نظر دارند و میکوشند از طریق همکاری با آنها ظرفیت خود را برای تاثیرگذاری بر آینده افغانستان افزایش دهند. برای درک بهتر از جهتگیری نشست استانبول، اگر بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که تصمیمات این نشست بیشتر در راستای کدامیک از فرآیندهای منطقهای یا بینالمللی خواهد بود، تحلیل دقیقتری از این رویداد خواهیم داشت.
پیش از پرداختن به این سوال، اشاره به خبری که اخیراً وزارت خارجه قطر منتشر کرده است، مفید خواهد بود: وزارت خارجه قطر اعلام کرد که علی احمد بن سیف آل ثانی نماینده این کشور در سازمان ملل متحد درباره برگزاری چهارمین دور اجلاس دوحه با رزماری دی کارلو معاون دبیرکل سازمان ملل متحد گفت وگو کرده است. وزارت خارجه قطر تاریخ این نشست را مشخص نکرده، اما خاطر نشان کرده است که بر «استفاده از تحولات مثبت» نشست سوم در چهارمین نشست دوحه تأکید خواهد شد.
گفتنی است که سومین نشست دو روزه دوحه، مردادماه (اسد) سال جاری در قطر به رهبری رزماری دی کارلو برگزار شد. در این نشست نمایندگان طالبان برای اولینبار شرکت کردند اما زنان، جامعه مدنی و مخالفان سیاسی طالبان غایب بودند که این موضوع با انتقاد گسترده نهادهای بینالمللی و فعالان حقوق بشر مواجه شد. دی کارلو در پایان نشست تاکید کرد که این تعامل به معنای عادیسازی روابط با طالبان نیست و مشارکت مردم از جمله زنان، در تصمیمگیریها ضرورت دارد.
با توجه به اینکه نشستهای چهارم دوحه و پنجم وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در عشقآباد بهزودی برگزار خواهد شد، احتمال دارد هر یک از فرآیندهای درونافغانی به یکی از این نشستها توجه بیشتری نشان دهند. به نظر میرسد نشست استانبول با توجه به ترکیب حاضران، به دنبال جلب نظر نشست دوحه است و تلاش دارد دیدگاههای خود را به برگزارکنندگان آن انتقال دهد و بهعنوان اتاق فکر آن نشست عمل کند.
در نهایت، با توجه به اینکه روند دوحه با منابع مادی گسترده برگزار میشود و اکنون نشست استانبول نقش پشتیبانی فکری و نظری آن را ایفا میکند، متأسفانه نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه به جنبههای فکری و نظری توجه کافی نداشته است.
تلاش مخالفان طالبان در ترکیه برای احیای مذاکرات بینالافغانی