سخنان ملک سلمان در مجمع عمومی؛ خشم در مقابل اقتدار ایران
سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در سخنرانی مجازی خود در مجمع عمومی سازمان ملل ادعاهای تکراری خود علیه ایران را مطرح کرد.
سلمان بن عبدالعزیز در سخنان خود چند ادعا علیه ایران مطرح کرد. وی ایران را به حمله علیه عربستان از طریق جنگ یمن، حمایت از تروریسم، توسعه تسلیحاتی که صلح و ثبات منطقهای را به خطر میاندازد و به رد دوستی با عربستان متهم کرد.
سخنان ملک سلمان سه نکته و پیام پنهان دارد.
پیام نخست این است که عربستان سعودی در مقابل اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران و تغییر توازن قدرت منطقهای به نفع ایران به شدت عصبانی است. این عصبانیت به خصوص در این ادعای ملک سلمان دیده میشود که مدعی شد عربستان سعودی طی دهههای گذشته دست صلح به سوی ایران دراز کرد و برای برقراری روابط با تهران، تعامل مثبتی داشت.
سلمان بن عبدالعزیز در شرایطی چنین ادعایی مطرح کرد که عربستان از سال 2016 تاکنون روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع کرد و حتی چندین کشور عربی را برای قطع روابط با تهران تحت فشار قرار داده است.
پیام دوم سخنان عربستان سعودی، حمایت از آمریکا در مقابل انتقادهای گسترده مقامات کشورهای جهان به خصوص قدرتهای غربی بود. مقامات کشورهای مختلف در سخنان خود در هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد آشکارا و تلویحاً از یکجانبهگرایی دولت آمریکا در نظام جهانی و بیتوجهی آن به حقوق بینالملل و به خصوص ایجاد دوقطبی شورای امنیت/آمریکا، انتقاد کردند.
به نظر میرسد ملک سلمان در سخنان خود تلاش داشت تمرکز افکار عمومی و رسانهها از انتقادهای گسترده علیه آمریکا را به سمت ایران متمرکز کند.
پیام سوم سخنان پادشاه سعودی این بود که عربستان جنگ در یمن را باخته است. عربستان سعودی که از مارس 2015 جنگ علیه یمن را آغاز کرد با گذشت 66 ماه نه تنها پیروز جنگ نشده بلکه عملاً در باتلاق یمن گرفتار شده و حیثیت سیاسی آن به دلیل ناتوانی بر فقیرترین کشور عربی که بخشی از نیز با عربستان در جنگ همسو است، زیر سوال رفته است.
این ادعای ملک سلمان که ایران سپتامبر 2019 به تأسیسات نفتی عربستان حمله کرد و همچنان به هدف قرار دادن عربستان سعودی از طریق موشکهای بالستیک و پهپادها ادامه میدهد، بیش از همه تایید کننده پذیرش شکست ریاض در جنگ علیه یمن است.
سخنان ملک سلمان از سه بعد قابل نقد جدی است و صرفاً یک ادعای رسانهای محسوب میشود.
اول اینکه، سلمان بن عبدالعزیز خواستار ممانعت از توسعه تسلیحاتی ایران شد. بدون شک ایران نه آغازگر مسابقه تسلیحاتی در منطقه غرب آسیا است و نه از این مسابقه استقبال میکند. جمهوری اسلامی ایران صرفاً به اندازه نیازهای دفاعی خود سلاح تولید میکند، اما آل سعود که دومین وارد کنده سلاح در جهان است، عربستان را به انبار سلاحهای غربی به خصوص سلاحهای آمریکایی تبدیل کرده است.
دوم اینکه؛ سلمان بن عبدالعزیز با اشاره به تحولات جاری لبنان، انفجار بیروت را نتیجه سیطره حزبالله بر لبنان دانست و مدعی شد این جنبش، نهادهای دولتی در لبنان را به تعطیلی کشانده و باید برای تحقق امنیت و ثبات و آسایش در این کشور مدیترانهای، این جنبش خلع سلاح شود.
این ادعای پادشاه کهنسال سعودی در حالی است که بیدولتی کنونی لبنان ماحصل مداخله عربستان و آمریکا در امور داخلی لبنان و سازماندهی تظاهرات اکتبر 2019 است. در عین حال، سلمان بن عبدالعزیز در شرایطی حزبالله را به بیثبات کردن لبنان متهم کرد که محمد بن سلمان نوامبر 2017 سعد الحریری، نخست وزیر وقت لبنان را در ریاض به گروگان گرفته و وی را مجبئر به استعفا کرده بود.
سوم اینکه؛ سلمان بن عبدالعزیز در حالی از تشکیل کشور مستقل فلسطین حمایت کرد که حکومت سعودی حامی توافق امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط است چرا که اگر موافقت آل سعود نبود بحرین هرگز جسارت حرکت به سمت عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی را نداشته است.
نکته پایانی اینکه؛ ملک سلمان روز گذشته نشان داد عربستان ابتکار در منطقه غرب آسیا را از دست داده و صرفاً به ادعا و تهمتهای بیاساس روی آورده است.