تحرکات عربستان و امارات علیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل
چندروزی است که محافل سیاسی وابسته به سعودی ها؛ دورتازه ای ازتحرکات با هدف تشدید فشارها بر ایران را آغاز کرده اند .
این جنجال سازی و فرافکنی مبتنی بر ادعای دخالت ایران در کشورهای منطقه تا ادعای نخ نما شده مالکیت بر جزایر ایرانی خلیج فارس بوده است.
عربستان وامارات و دیگرکشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به همراه مصر،مغرب، سودان، اردن و یمن روزشنبه با انتشار نامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را به اتخاذ سیاست های توسعه طلبانه و ایجاد تنش در منطقه متهم کردند . در این نامه موضوعاتی ادعایی همچون حمایت از تروریسم و ادعای موهوم مالکیت امارات بر سه جزیره ایرانی خلیج فارس (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی)، دستمایه فضا سازی علیه ایران قرار گرفته است .
این نامه در واقع به نوعی فرار از واقعیت و پنهان شدن پشت جریان های ساختگی است که اوج نگرانی سعودی ها و شیوخ وابسته به عربستان را ازناکامی ها و به بن رسیدن سیاست هایشان در منطقه نشان می دهد .
عربستان اکنون در باتلاق یمن فرو رفته و گرفتار جنگی شده است که خود آنرا شروع کرد .دخالت نظامی عربستان در بحرین هم نتیجه ای جز سرکوب و رسوایی حقوق بشر برای بحرین و عربستان نداشته است .
اکنون تنها راهی که بزعم آنها می تواند افکار عمومی را از واقعیت ها دور کند؛سوارشدن برموج ایران هراسی است . تحریف تاریخ خلیج فارس و تکرار ادعاهای موهوم امارات در باره تمایمت ارضی ایران نیز که هیچ محتوایی ندارد وارد این بازی سیاسی شده است .
قراین نشان می دهد این فضا سازی از پوسته کلیشه ای خود خارج شده و درحوزه مسایل ژئوپلیتیک منطقه قرار گرفته است . به نظر می رسد این جریان با هدایت عربستان در صدد کشاندن کل منطقه به سوی بحران است .در حالیکه ایران هیچ نفعی در تشدید تنش و بحران سازی در منطقه ندارد .اما سعودی ها با حمایت از تروریست های افراطی بدنبال اهداف سیاسی مورد نظر خود هستند اما این پروژه در عراق و سوریه و یمن شکست خورده است .سعودی ها نفرت فرقه ای را ترویج دادند اما خود نیز از مسیر حسن همجواری خارج و گرفتار بی ثباتی شده اند.
مقام های عربستان با صف بندی های منطقه ای سعی دارند براقدامات تحریک آمیز خود سرپوش بگذارند و هر آنچه را که خود بوجود آورده اند به پای ایران بنویسند .آنها تلاش می کنند از این جنجال سازی ها یک فرصت برای خود فراهم کنند تا از پذیرش مسئولیت های بین المللی در قبال کشتار کودکان و مردم یمن و حمایت از گروه های تروریستی در منطقه شانه خالی کنند .
در سال 2011 عربستان سعودی، برای کمک به سرکوب شهروندان بحرین که به تبعیض ها و رفتار غیر عادلانه آل خلیفه معترضن ،نیروهایش را به این کشور فرستاد وحمایت ایران و یا هر کشور دیگراز حقوق ملت مظلوم بحرین را مداخله غیر سازنده وتشویق به خشونت توصیف کرد .
ازدید آنها فتنه افکنی های عربستان و حمایت از سازمانهای تروریستی افراطی و آموزش و تأمین مالی و تحریک آنها برای متزلزل کردن ثبات و امنیت کشورهای منطقه ، اقداماتی موجه است .
این مواضع را اما نمی توان رفتاری متعارف از نظر دیپلماتیک دانست . عربستان به همراه دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس درزمان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران دلارهای نفتی را صرف جنگ افروزی و دشمنی با ایران کرد و زمانیکه صدام به کویت حمله و آنجا را را اشغال کرد ؛ همین کشورها ازنقش منفی خود در جنگ علیه ایران و حمایت از صدام ابراز پشیمانی کردند ؛اما اکنون ظاهرا" گذشته خود را فراموش کرده اند و خود را در جایگاهی موجه می بینند که باید در مقابل به اصطلاح تهدیدهای ایران ؛ تصمیم های جمعی بگیرند .
مجموعه این رفتارهاحاکی از اقدامات مهندسی شده ای است که با هدف تخریب روابط ایران و کشور های منطقه دنبال می شود . نامه مشترک عربستان و امارات و شماری ازکشور عربی به مجمع عمومی سازمان ملل نیزاز این قاعده مستثنی نیست.این وضع شاید برای مدتی برای طراحان آن خوراک تبلیغاتی باشد اما این گونه مواضع سیاسی مملو از تناقض و به دور از همه هنجارها ی بین المللی است و قطعا" آنها بازنده این بازی سیاسی هستند .