خط مرزی دیورند، نقطه آغاز اختلاف طالبان و پاکستان
باوجود نقش انکار ناپذیر پاکستان در به قدرت رسیدن گروه طالبان در افغانستان، اختلاف دوطرف برسر خط مرزی "دیورند" هرروز ابعاد تازه ای پیدا می کند.
نیروهای طالبان در اعتراض به حصار مرزی ایجاد شده توسط پاکستان در مرزهای مشترک، در روزهای اخیر برخی از این حصار را برچیدند، اقدامی که علاوه بر واکنش نیروهای پاکستانی، اعتراض سیاستمداران این کشور را هم به دنبال داشت. همزمان نیز وزارت دفاع طالبان در واکنش به این اقدام اعلام کرد: پاکستان حق ندارد در خط مرزی مشترک با افغانستان که ما آن را به رسمیت نمی شناسیم دیوار کشی کند.
این درحالی است که پاکستان به ویژه دستگاه اطلاعاتی ارتش این کشور موسوم به (ISI) همواره نقشی پررنگ در حمایت از طالبان داشته است. دولت پاکستان حتی در زمان حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 نیز با وجودی که با نظامیان آمریکایی همدست شد اما در عمل همواره سیاست حمایت از طالبان را در سرلوحه کار داشته و با کمکهای لجستیک و حتی سیاسی این حمایتها را ثابت کرده است.
حال با مسلط شدن طالبان بر افغانستان، کم کم زمزمههای اختلاف میان دو متحد قدیمی به گوش میرسد. درگیریهای مرزی در مرزهای دیورند شاید نخستین جرقههای این اختلافات به صورت علنی باشد که در آینده نیز ادامه دار خواهد بود. مرز دیورند، توطئه انگلیسیاز بیش از ۱۰۰ سال پیش(1983) که خطوط مرزی پاکستان (هند شرقی) با افغانستان توسط نمایندگان استعمار انگلیس ترسیم شد تاکنون به صورت رسمی هیچ حکومت و گروهی در افغانستان این مرزها را به رسمیت نشناخته است.
در سال ۱۸۹۳ میلادی در زمان حکومت امیر عبدالرحمن خان در افغانستان، قرارداد مرزی میان مورتیمر دیورند نماینده هند تحت استعمار انگلیس با افغانستان بسته شد که بر اساس آن مرز میان هند بریتانیایی و افغانستان موسوم به دیورند مشخص شد. البته پس از حکومت عبدالرحمان تقریبا تمام حکام افغانستان با این خط مرزی مخالف بودند و تا امروز هم هیچ حکومتی در افغانستان رسما این مرزها را به رسمیت نشناخته است.
بر اساس اسناد و ادعای طرف افغانستانی، خط مرزی دیورند بخش زیادی از خاک این کشور را از سرزمین مادری جدا کرده است. سران افغانستانی معتقدند خط دیورند پشتونها و بلوچها را که روابط خانوادگی نزدیکی با هم دارند از هم جدا کرده است. این خط مرزی به طول ۲۴۳۰ کیلومتر باعث جدایی پشتونهای ساکن در غرب (پاکستان) و پشتونهای ساکن شرق (افغانستان) شده است. جدا شدن قبایل پشتون از هم با توجه به هویت قبیله ای مشترک و دید و بازدیدهای زیاد میان آنان باعث ناخشنودی سران پشتون است.
دولت پاکستان نیز با استدلال مقابله با تروریستها با دیوار کشی مرزی، کنترل شدیدی را مرز مشترک به ویژه گذرگاههای مرزی اعمال کرده است.تلاش پاکستان در جدایی قبایل پشتون و بلوچ دو سوی مرزها در طرف مقابل نیز دولت پاکستان با ایجاد حصارهای امنیتی و فاصله انداختن میان قبایل پشتون و بلوچ در دو سوی مرزها عملا در پی کاهش قدرت آنان در مناطق قبائلی است.
ایجاد حصارهای مرزی و کنترل ترددها در این منطقه عملا دست دولت پاکستان را برای اعمال قدرت حکومت مرکزی باز می گذارد.
طالبان و تلاش برای تشکیل پشتونستان بزرگ طالبان که بیشتر آنان از گروههای مختلف قوم پشتون هستند نیز تلاش می کنند تا با نادیده گرفتن مرزهای دیورند به نوعی قبائل پشتون دو طرف خط مرزی را متحد کنند تا در دراز مدت، اندیشه تشکیل پشتونستان بزرگ که شامل تمام خاک افغانستان نیز خواهد شد عملی شود.
با برداشته شدن یا نادیده گرفتن مرز دیورند حدود ۳۰ میلیون پشتون ساکن پاکستان میتوانند به جمعیت افغانستان اضافه شوند که باعث افزایش شدید جمعیتی این قوم در افغانستان خواهد شد که آنگاه میتوان راحت تر افغانستان را به کشور پشتونستان تغییر نام داد.
در بیش از یکصد سال گذشته که مرزهای هندشرقی و پاکستان امروزی با افغانستان ترسیم شده است بارها نیروهای دو کشور به بهانههای مختلف در مرز دیورند با هم درگیر شده اند و این حوادث با توجه به موقعیت قبیلهای و جغرافیایی منطقه باز هم دور از ذهن نیست.
تا کنون نیز هیچ دولت و حکومتی در افغانستان به خود جرات نداده است تا مرزهای ۱۸۹۳ را به رسیمت بشناسد و تا زمانی که این مشکل برطرف نشود نگرانیهایی دو کشور و همسایگان آنان نیز همچنان پابرجا خواهد بود.
به عقیده کارشناسان و صاحبنظران سیاسی شاید گفتگوی مقامات عالی سیاسی، ورود پارلمانها و سران قبائل دو کشور، ایجاد کمیتههای مشترک مرزی به ویژه با حضور سران قبایل و استفاده از پتانسیل کشورهای همسایه بتواند برخی از سوء تفاهمات و مشکلات مرزی میان دو کشور را برطرف کند.