ادامه ناامنی در افغانستان و مسئولیت طالبان
(last modified Sat, 03 Sep 2022 08:36:35 GMT )
سنبله 12, 1401 13:06 Asia/Kabul
  • ادامه ناامنی در افغانستان و مسئولیت طالبان
    ادامه ناامنی در افغانستان و مسئولیت طالبان

 مسجد جامع هرات افغانستان روزجمعه شاهد انفجاری خونین بود. در این انفجار عده زیادی از جمله مولوی مجیب الرحمن انصاری خطیب مسجد کشته شدند.

انفجار روز گذشته در مسجد جامع هرات نشان می دهد، گروه طالبان بعد از گذشت بیش از یکسال از حاکمیت مجددش در افغانستان، در کنترل امنیت این کشور ناتوان است و همچنان گروههای تروریستی و مخالف طالبان از روزنه های امنیتی برای ضربه زدن به این گروه و تشدید ناامنی در افغانستان استفاده می کنند.انفجار هرات در حالی صورت گرفت که طالبان بارها به مردم افغانستان در مورد تامین امنیت اطمینان داده بود.

ساجان گوهل کارشناس مسایل بین المللی در این باره می گوید:

"طالبان در عمل نشان داده که فاقد توانایی لازم برای تامین امنیت  افغانستان است. طالبان که ادعای حاکمیت بر این کشور را دارد با مسئولیت برقراری امنیت برای همه مردم افغانستان روبرو است و نمی تواند وعده های توخالی بدهد."

یکی از مهمترین دلایل تداوم ناامنی و خشونت در افغانستان فقدان همکاری لازم میان طالبان با سایر گروههای داخلی است. طالبان که در ابتدای به دست گرفتن قدرت، خود را متمایل به همکاری با سایر گروههای قومی، مذهبی و سیاسی نشان داد در عمل نه تنها به این وعده خود عمل نکرد بلکه با برخورد قهری حتی با فرماندهان ناراضی خود، نشان داد که به هیچ عنوان حاضر به وسیع تر کردن حلقه عوامل قدرت نیست و با نادیده گرفتن بسیاری از خواسته های مردم افغانستان از جمله آموزش دختران به شکل انحصاری سیاست گذاری و حکومت می کند .

علی واحدی کارشناس افغان در این باره می گوید:

"طالبان قصد ندارد از حاکمیت گذشته اش بر افغانستان عبرت بگیرد و با جبران ضعفها و کاستی های گذشته پایه های حکومت خود را برمبنای اجابت خواست ملی بنا کند. این گروه در عمل نشان داد که همچنان می خواهد به عنوان یک گروه با حلقه بسته حاکمیت را در اختیار داشته باشد که عملا تجربه ای شکست در افغانستان خورده است. "

افغانستان در دهه های گذشته فرازو نشیب های بسیاری را اعم از اشغال و تشکیل دولت های مختلف از مذهبی تا جمهوری و انحصارگرایی طالبان را تجربه کرده است که به گونه ای فاقد شرایط لازم برای تقویت وحدت ملی بوده اند. با توجه به کثرت اقوام و مذاهب و جناحهای سیاسی در افغانستان تشکیل هرنوع حاکمیتی که در ان رگه های مشارکت جمعی و ملی وجود نداشته باشد، محکوم به شکست است. حتی در دوره حاکمیت اشرف غنی نیز مردم افغانستان طعم واقعی حاکمیت ملی مبتنی بر همکاری ملی را نچشیدند.

سروش امیری کارشناس مسایل سیاسی در این باره می گوید:

"ساختار اجتماعی و سیاسی و قومی افغانستان به گونه ای است که بدون مشارکت جمعی نمی توان این کشور را اداره کرد. به حاشیه راندن هر گروهی می تواند انرا به مخالفی ضد حاکمیت تبدیل کند که نیروی بالقوه برای ضربه زدن به به ساختارهای اجتماعی و سیاسی و حتی مذهبی خواهد بود."

در هر حال، طالبان‌ با تاکید بر انحصار قدرت همچنان فضای سیاسی جامعه افغانستان را حتی برای گروههای سیاسی نیز مسدود کرده و هیچ روزنه ای برای این گروهها و جذب سایر مخالفان دیده نمی شود.

از اینرو گروههای مخالفی که جسارت بیشتری دارند با دست بردن به اسلحه برای تحقق اهداف خود دست به هر خشونتی می زنند. وضعیتی که بیش از پیش جامعه افغانستان را با بحران روبرو می کند. بنابراین چنانچه طالبان خواهان پایان خشونتها است به نظر می رسد کوتاه ترین و سریعترین راه تشکیل دولت فراگیر و ملی در افغانستان است که در این صورت گروه های خشونت طلب منزوی و به حاشیه رانده خواهند شد.