تشدید فشارها بر ایران، اولویت دولت ترامپ
یک مرکز تحقیقاتی در واشنگتن، پیش بینی کرد با تشکیل ائتلاف ضد ایرانی در منطقه، در یکسال آینده شاهد اقداماتی برای محاصره سیاسی، نظامی و اقتصادی علیه این کشور خواهیم بود.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، "خالد صفوری" مشاور مرکز مطالعات راهبردی مریدین (Meridian) در واشنگتن در مصاحبه با این شبکه، درباره معرفی مایکل دی آندره به عنوان مسئول پرونده ایران در سیا گفت؛این مسئله جدید نیست و دولت ترامپ، همه کسانی را که با ایران خصومت دارند در کاخ سفید، وزارت دفاع و شورای امنیت ملی جمع کرده است .
روزنامه هافینگتون پست هم روز دوشنبه در گزارشی نوشت ؛ به نظر می رسد دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا این هفته با انتصاب یک افسر عملیات مخفی به عنوان رئیس بخش عملیات ایران در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا -سیا-، یک گام دیگر به حمایت از تلاش های عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای بی ثبات کردن ایران، نزدیک تر شده است. اما سوال این است که این طراحی ها تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است .
امریکا از مدت ها قبل اقداماتی را برای اعمال فشار برایران انجام داده بود و بعد از برجام نیز نشان داد که سیاست اعمالی امریکا برخلاف تعهداتش درچارچوب توافق هسته ای ایران و1+5 ادامه کارشکنی در مسیر پیشرفت های اقتصادی و مخالفت با تعاملات منطقه ای وبین المللی ایران است .
با این حال امریکا برای اعمال این سیاست نیاز به بازگشت به موقعیت ده سال قبل را دارد؛ اما شرایط منطقه ای وبین المللی این ازادی عمل را از امریکا سلب کرده است . مخالفت های جدی اتحادیه اروپا ؛ روسیه و چین با سیاست های یکجانبه امریکا و همچنین تمایل شدید کشورهای بزرگ اروپایی نظیر آلمان و فرانسه به همکاری های بلندمدت با ایران عملا" امریکا را در پیشبرد این هدف، زمین گیر کرده است .
با این حال آمریکا به شدت بدنبال راهبرد های دیگری در این زمینه از طریق ایجاد صف بندی های تازه ضد ایران در منطقه است. ترامپ اما در این زمینه در سفر اخیرش به عربستان مرتکب چند خطای استراتژیک شده است .
خطای نخست ؛ تکیه بر چند کشور قبیله ای است که خود با چالش های بزرگی در زمینه مشروعیت سیاسی مواجهند . لذا تنها فرصتی که برای امریکا از این راهبرد می توان متصور شد ؛ دوشیدن این کشورها ست ؛ چنانکه ترامپ پیش از سفرش به عربستان این کشورها را به گاوی شیرده تشبیه کرده بود که باید آنها را دوشید.
اما خطای دوم امریکا نداشتن درک واقع بینانه از ظرفیت های بزرگ ایران در همه زمینه ها اعم از دفاعی و قدرت بازدارندگی و میزان نفوذ و تاثیر گذاربودن نقش ایران در تحولات منطقه ای است .
خطای سوم ترامپ بی اطلاعی از اوضاع منطقه و عمق اختلافات در میان حاکمیت های قبیله ای در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است . اما علاوه برخطا های مورد اشاره می بایست به چالش های دیگری هم اشاره کرد که از جمله انها پیامدهای خروج آمریکا ازمعاهدات بین المللی نظیر توافقنامه تغییرات آب و هوایی و تشدید بحران های امنیتی امریکا در سطح ملی است . این چالش ها امکان تشکیل جبهه بین المللی ضد ایران را به شدت ضعیف و عملا" نا ممکن کرده است .
در حال حاضر به نظر می رسد دو دیدگاه در واشنگتن وجود دارد. یک دیدگاه مربوط به تندروها در دولت ترامپ است که راستگرایان صهیونیسم هم از آن حمایت می کنند. هدف این دیدگاه، تضعیف امنیت محیط پیرامونی ایران است که با فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه و حمایت از گروه های تروریستی درمناطق مرزی ایران مانند سیستان و بلوچستان، صورت می گیرد.
اما دیدگاه دیگر مربوط به جناح هایی در دولت و کنگره است که می دانند هر نوع رویارویی مستقیم با ایران، برای امریکا و هر متجاوز دیگری بسیار پر هزینه و پاسخ ایران سخت و شکننده خواهد بود . به همین دلیل مقام های امریکا در شرایط فعلی ترجیح می دهند ضمن حفظ پروژه ایران هراسی و فروش میلیاردها دلار سلاح ؛ روی نقش کشورهایی مانند عربستان حساب کنند که با راه انداختن جنگ های نیابتی در منطقه راه امریکا و رژیم صهیونیستی را برای رسیدن به اهدافشان در منطقه هموار می کند .
اما بازنده نهایی این گزینه کشورهای قبیله ای در منطقه هستند که تکیه گاه محکمی ندارند و تصور می کنند با باج دادن به امریکا می توانند ثبات داشته باشند .