نغمه های نوروزی (1)
(last modified Thu, 29 Mar 2018 16:14:02 GMT )
حمل 09, 1397 20:44 Asia/Kabul
  • نغمه های نوروزی (1)

نوروز ، یک آیین است . نمایشی نمادین از آفرینش انسان و طبیعت . تجدید خاطره ای است با اعتقادات و فراز و نشیب های تاریخی زندگی یک ملت . نوروز در میان مردم با آواها و نغمه های گوناگون زنده مانده و هنرمندان عرصه موسیقی نیز ، نوروز را به روشهای گوناگون زنده نگه داشته اند . طی دو گفتار به دو گونه نغمه های نوروز ، می پردازیم .

قرنهاست که ایرانیان به شکرانه نو شدن سال، به شیوه های گوناگون شاد خودرا  ابراز می کنند که یکی از آنها "نوروز خوانی" است . این آئین کهن هرچند اکنون رنگ باخته است، ولی هنوز هم از لا به لای متون قدیمی، می توان نشانه هایی از آن را پیدا کرد . 
پیشینه این گونه آوازی مربوط به دوران قبل از اسلام است و بعد از ورود اسلام و مذهب شیع ، اشعار نوروزخوانان با مفاهیم مذهبی و روایات اسلامی آمیخته شد. نوروز خوانی یا بهار خوانی، تا چند دهه پیش به شکلی گسترده در بسیاری از نواحی ایران به ویژه نواحی البرز شمالی و جنوبی، مازندران، گیلان و تالش و دیلمان، کومش و طالقان رواج داشت و امروزه به شکل پراکنده، در روستاهای دوردست مشاهده می شود.

(نوروزخوانی آقای شعبان باباتبار در پنج شنبه بازار گلوگاه بندپی شهرستان بابل)

نوروزخوانان، آوازخوانان و نوازندگان دوره گردی بودند که آمدن بهار را به مردم بشارت می دادند. نوروزخوانی همواره با هنر اجرا  (پرفورمنس‌ آرت) همراه بود و در جشن باستانی نوروز ، موسیقی گاه به‌ همراه اجرای خرده‌نمایش‌هایی برای بیرون‌راندن نمادین سرما و استقبال از بهار عرضه می‌شد. این مراسم شبیه به شمایل کارناوال‌های امروزی بود و نام هایی همچون "کوسه برنشین" یا  "بهار جشن" داشت. در برخی دیگر از  نقاط ایران، پس از اجرای برنامه نوروز خوانی، عروسک گردانان و گروههای نمایشی  به اجرای برنامه می پرداختند و نوروز خوان نیز به تماشا می نشستند. شیوه اجرای این نمایش ها در نواحی گوناگون ، زمان اجرای مراسم و حتی ترانه های آنها با یکدیگر تفاوت داشت. این تفاوت، ناشی از تنوع فرهنگی و جغرافیایی ایران است اما موضوع همه این نمایش ها، آمدن بهار و شادی و شادکامی همراه آن بود که هر گروه به شیوه خاص خود آن را اجرا می کرد .

(دارابکلا- ساری - نوروز خوانی-)

 

نغمه های نوروزخوانی، بسیار ساده و روان بود زیرا نوروزخوانان، اغلب موسیقیدانان غیرحرفه ای و از  مردم عادی روستا بودند. با این حال نوروز خوانان یکی از عوامل مهم تبادلات فرهنگی و موسیقایی در شمال و جنوب البرز بودند. اشعار مورد استفاده توسط نوروز خوانان به زبان فارسی و نیز لهجه ها و گویش های محلی بود. این اشعار از بخشهای مختلفی تشکیل می شد و هر بخش نغمه مخصوص خود را داشت. نوروز خوان غالباً در بخش اول، پس از ستایش خداوند و مدح حضرت محمد (ص) ، به توصیف امامان (ع) می پرداختند.

گروه نوروزی خوان ها، از سه نفر تشکیل می‌شد: یکی از آنان "سرخوان" نامیده می شد و  شعرهایی  می‌خواند که مضمون آنها  نوروز و سال نو بود و به این گونه آغاز می شد:

" فصل بهاران آمده / گل در گلستان آمده /  مژده دهید ای دوستان /  نوروز سلطان آمده ". بعد از او،  آن دو نفر دیگر هم این شعر را تکرار می‌ کردند و یک نفرشان کوله‌باری بر دوش داشت و هدایای مردم را جمع می‌کرد. برای پایان بندی این بخش ممکن بود از برخی روایت ها و داستان ها  مانند قصه آدم و حوا و داستان هایی از زندگی  حضرت ابراهیم نیز استفاده شود. در بخش دوم ، نوروز خوانان در توصیف صاحبخانه ، بداهه سرایی می کردند. در این بخش امکان ارائه طنز و هجو یا ستایش و تمجید وجود داشت . بخش سوم اشعار نوروز خوانان ، در توصیف بهار و نوروز بود . این توصیف یا به صورت مستقل در پایان  نوروز خوانی انجام می شد و یا به صورت ترجیع بند ، توسط همراهان نوروز خوان در جابه جای بخش های اول و دوم ، خوانده می شد .

 

نوروز خوانی، مراسمی شاد و توام با محبت و مهر و نیکی به یکدیگر بود و  نوروز خوانان علاوه بر شاد کردن فضای محله ها و روستاها،  شاخه‌هایی از درخت شمشاد به همراه داشتند و به صاحب‌خانه‌ها می‌دادند و برایشان دعا می‌کردند. مردم هم آمدن نوروزی‌ خوانها به خانه‌هایشان را خوش‌ یمن  می‌دانستند و به آنان خوراکی هایی مانند برنج، شیرینی، تخم‌مرغ و حتی پول می‌دادند.

گردش ملودی در نوروز خوانی ها ، ساده و روان بود. راویان این نوع موسیقی از میان مردم عادی برخاسته و موسیقیدان حرفه ای نبودند و این خود ، به سادگی اجرا می انجامید. هر بخش از اجرای برنامه آنان، جمله ای کوتاه داشت که تکرار می شد و گاه به خاطر انطباق با شعر، گردش ملودی، مختصر تغییری می یافت. در هر منطقه، آوازهای نوروزخوان از آوازهای منطقه تأثیر می پذیرفت و دامنه صوتی کوتاه، آن را از سایر موسیقی های آوازی آن منطقه متمایز می کرد. ضمن آنکه در برخی مناطق، فرم و ساختار اجرا، حالتی غیرملودیک به آن می داد .

استفاده از همخوانی  به صورت سئوال و جواب، ویژگی بسیاری از نوروزی خوانی ها بود. نوروز خوانی ، کاملاً آوازی بود و در اجرای آن از هیچ سازی استفاده نمی شد. موضوعات مطرح شده در این آیین هم دامنه وسیعی داشت . نوروز خوان به توصیف و بازگویی احساسات مردم در بازنگری دوباره بهار و نوروز و همچنین  تبلیغ افکار آیینی و اعتقادات مذهبی می پرداخت. نوروز خوان، حتی در بازگویی وقایع ناگوار سیاسی - اجتماعی به شیوه تمثیلی و کنایی و غالباً در قالب طنز و هجو، در نقش ناقل اخبار و وقایع ظاهر می شد و مانند یک رسانه از نقطه ای به نقطه دیگر رفته و همه را در جریان خبرها قرار می داد.

نوروز خوان ها

 

گذشته از نوروزخوان ها، خنیاگران از دیگر افرادی بودند که در آیین های فرارسیدن نوروز، نقش مهمی بازی می کردند و با ترانه و نغمه و نوا، به خوش آمد گویی بهار و نوروز می پرداختند .

آیین خنیاگری، شاخص ترین چهره ارائه موسیقی در ایران قدیم و البته همه تمدن های کهن بود. خنیاگران فقط به اجرای موسیقی نمی پرداختند بلکه تا حدی ، هدایت روحی و معنوی مردم را نیز در دست داشتند. آنها حافظان، راویان و ناقلان سنت های شفاهی و روایت های ملی- مذهبی بودند و اساطیر در قالب روایت های آنان از نسلی به نسلی دیگر منتقل می شد .

خنیاگران دارای ویژگی های زیادی بودند که از آن جمله می توان به بداهه سرایی، بداهه خوانی، بداهه نوازی، روایتگری و نقالی روایت های تاریخی، ملی، مذهبی و عاشقانه و قدرت نفوذ معنوی و روانی بر جمع و... اشاره کرد. همین درجه از اهمیت خنیاگران بود که به آنان ، اهمیت و اعتبار غیرقابل وصفی می بخشید . با ورود اسلام به ایران ، سنت خنیاگری به شاخه های گوناگون تقسیم شد .  گروهی از خنیاگران فقط به نقل و روایت اساطیر ملی و حماسه ها پرداختند ، گروهی به نقل روایات و حماسه های پیشوایان دین اسلام روی آوردند و  گروههای دیگری نیز به طور جداگانه ، بخشی از وظایف آیین خنیاگری را به عهده گرفتند. در این میان، موسیقیدانانی بودند که بخش قابل توجهی از سنت خنیاگری را به تنهایی دوش کشیدند و به " گوسان"ها و " اوزان" ها  معروف شدند. البته عده ای هم  بودند که عملکرد کمتری نسبت به آن گروهها داشتند و به نوروز خوانی و بهار خوانی مشغول بودند . آنها بازماندگان سنت خنیاگری قدیم ایران بودند و بخش هایی از این سنت را، سینه به سینه ، به زمان حال رساندند.

این افراد در برخی از نواحی ایران که آیین نوروز خوانی متداول نبود، به توصیف بهار و نوروز در قالب ترانه ها می پرداختند. از آنجا که غالبا" خنیاگران به طور حرفه ای به اجرای برنامه می پرداختند ، معمولاً موسیقی پیچیده و شاخصی داشتند که از نظر فرم نیز شکل یافته تر بود. این ترانه ها اغلب توسط یک یا چند ساز متداول در محل همراهی می شد و با اجرای نوروزخوانان روستایی ، تفاوت داشت.

خنیاگران نوروز

 

به این ترتیب می توان گفت که در بررسی نغمه های نوروز، از یک طرف با آیین های خود جوش و ساده مردمی در گوشه و کنار ایران مواجهیم  و از طرف دیگر با یک سنت کهن که همان آیین خنیاگری است و در مقاطعی از تاریخ، با نوروز پیوند خورده است .  پس از آن، این دو پدیده نه تنها در ارتباط با هم قرار گرفتند ، بلکه حتی مکمل و لازم و ملزوم هم بودند  متاسفانه آنچه از تمام آن کارناوال‌های موسیقی و خوانندگان و نوازندگان و برنامه های شادی بخش بر جای ‌مانده، تحقیقات و پژوهشهای کتابخانه ای است . تحقیقاتی که بعید است بتواند ما را در حال و هوای کامل یک نوروز خوانی زنده و منسجم و شاد  قرار دهد. چاره ای نیست،  تلاش کنیم نوید آمدن بهار را با عشق و محبت و احسان ، به یکدیگر بدهیم و شکوفه های لبخند را بر لبان هم بنشانیم که بهار واقعی همان است.  

شور زندگی در جانتان پایدار و بهار عمرتان پرشکوفه و سبز باد . 

 

 

 

----------------------------------------------------------------------------

 

 

کلیدواژه