راهی بسوی نور
در این برنامه با پایان یافتن سوره روم، با تفسیر ساده و روان آیات 1 تا 6 سوره لقمان آشنا می شویم.
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.
با پایان یافتن سوره روم در برنامه قبل، در این برنامه، سوره لقمان را آغاز میکنیم. این سوره در مکه نازل شده و 34 آیه دارد. خداوند در این سوره علاوه بر اشاره به نشانههای خود در آفرینش آسمان و زمین و انواع جنبندگان، گوشهای از مواعظ حکمت آمیز لقمان به فرزندش را نقل میکند که به این مناسبت این سوره، لقمان نامگذاری شده است.
ابتدا آیات 1 تا 3 از سوره لقمان :
بسم الله الرحمن الرحیم
«الم»، «تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ»، «هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ»
ترجمه این آیات چنین است:
به نام خداوند بخشنده مهربان
«الف، لام، میم»، «این آیاتِ کتاب ِ سراسر حکمت است»، «که [مایه] هدایت و رحمت برای نیکوکاران است»
29 سوره قرآن کریم، با حروف مقطعه آغاز می شود و سوره لقمان یکی از این سوره هاست. حروف مقطعه، بیانگر عظمت قرآن است که از همین حروف الفبا تألیف یافته و درعین حال معجزه ای الهی است که هیچ کس قادر نیست کتابی همانند آن را بیاورد. کتابی که آیاتش در این سوره و دیگر سورههای قرآن، حکمت آموز است. زیرا از جانب خداوند حکیم نازل شده و از استحکام و غنای کافی برخوردار است. هیچ گونه سخن باطل در آن راه ندارد، از خرافه به دور است، جز حق نمیگوید و جز به راه حق دعوت نمیکند.
گرچه قرآن برای هدایت همه انسانها نازل شده است، اما تنها کسانی از هدایت آن بهره مند می شوند که پاک و نیکوکار باشند. ناپاکان و بدکاران، یا حاضر به شنیدن و خواندن آیات آن نیستند و یا اگر بشنوند و بخوانند، روحشان چنان آلوده است که حق را پس میزنند و از آن رویگردان میشوند.
از این آیات میآموزیم:
۱. هدایت مردم باید براساس حکمت و همراه با دلایل محکم باشد. به همین دلیل است که قرآن خود را کتاب حکیم خوانده است.
2. ارشاد و هدایت مردم، باید همراه با رحمت و محبت باشد تا در آنان بیشترین اثر را بگذارد.
آیات 4 و 5 از سوره لقمان:
«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ»، «أُولَـئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
ترجمه این آیات چنین است:
«آنان که نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند و آنان به آخرت یقین دارند»، «آنان بر هدایتی از سوی پروردگارشان هستند و هم آنان رستگارانند»
این آیات ابتدا، واژه مُحسنین - نیکوکاران- را که در آیه قبل آمده بود، توصیف میکند، بدین گونه که احسان و نیکوکاری، دو بخش عملی و یک بخش عقیدتی دارد. بخش عملی آن شامل نماز و زکات است و بخش عقیدتی آن، ایمان به آخرت است.
اصولاً در فرهنگ دینی، عبادت و پرستش خدا، از رسیدگی به خلق خدا جدا نیست و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. متاسفانه در دنیای امروز، افراد بسیاری هستند که اهل نماز و مسجد و دعا و عبادتاند، اما توجهی به نیازمندان و محرومان جامعه ندارند و گمان میکنند همان عبادتهای متعارف آنها کافی است.
در مقابل نیز، عدهای هستند که در فکر رفع مشکلات نیازمندان هستند، اما توجهی به دستورات دینی و نماز و نیایش ندارند. این آیه میفرماید: کسانی مشمول هدایت ویژه الهی شده و به رستگاری و سعادت می رسند که علاوه بر پرداخت زکات و احسان به دیگران، اهل نماز و بندگی خدا باشند و در انجام کارهایشان، آخرت را در نظر بگیرند.
از این آیات میآموزیم:
- در فرهنگ اسلامی، نماز و زکات از یکدیگر جدا نیستند. اقامه نماز و پرداخت زکات، باید سیره دائمی افراد با ایمان باشد.
- نیکوکار واقعی کسی است که هم به فکر مردم و در صدد حل مشکلات آنهاست، هم به فکر رشد معنوی خود/ نه آنکه یکی را فدای دیگری کند.
- رستگاری در گرو ایمان به خدا و قیامت و انجام وظایف دینی نظیر برپایی نماز و پرداخت زکات است. ایمان بدون عمل، یا عمل بدون ایمان، هیچیک کارساز نیست.
اکنون آیه 6 از سوره لقمان :
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَـئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ»
ترجمه این آیه چنین است:
«و برخی از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرمکنندهاند، تا بی هیچ علمی، [دیگران را] از راه خدا گمراه کنند و آن را به تمسخر [و استهزا] گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده است»
این آیه به یکی از مهمترین عوامل گمراه کننده انسان که سخن باطل است، اشاره می کند. در کتب تاریخی آمده است که برخی تجّار عرب به مناطقی مانند ایران سفر میکردند و افسانههای گوناگون مانند رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان را می آموختند. آنها پس از بازگشت به مکه، مردم را دور خود جمع کرده و می گفتند: اگر محمد داستان عاد و ثمود را حکایت میکند، ما نیز داستانهای جذاب تری برای شما بیان میکنیم. آنها بدینوسیله سعی می کردند مردم را از اطراف پیامبر و شنیدن آیات قرآن دور کنند.
چنانکه برخی زنان خواننده با خواندن اشعار عاشقانه و ترانههای سرگرمکننده، مردم را از توجه به پیامبر و استماع آیات زیبای قرآن باز میداشتند و چه بسا پیامبر و کلام الهی را به مسخره میگرفتند و آن را بیارزش میخواندند.
این آیه میفرماید: کسانی که به هر طریق، مردم را از راه خدا بازدارند و بدون ارائه هیچ دلیل و منطقی، آیات الهی را بیپایه و بیارزش خوانده یا به تمسخر گیرند، گرفتار کیفر سختی می شوند که ذلت و خواری آنها را در دنیا و آخرت به دنبال دارد.
از این آیه میآموزیم:
۱. هرگونه سخن سرگرمکننده - آهنگین یا بدون آهنگ - که انسان را از راه حق باز دارد و سبب غفلت و گمراهی او شود، مورد نهی دین قرار گرفته است.
2. یکی از عوامل گمراهی مردم به ویژه جوانان، گوش دادن به ترانههایی است که موسیقی آن و اشعار خوانندهاش، باطل و نارواست و موجب غفلت از خدا و سرگرم شدن به شهوات دنیوی میشود.
3. دشمن برای مبارزه با افکار و عقاید اسلامی، به میزان گسترده ای از ابزارهای فرهنگی که از جنس سخن و نوشته است، بهره می گیرد و آن را در قالبهای مختلف هنری نظیر فیلم، تئاتر و موسیقی در جامعه ترویج میکند.