بررسی مطبوعات چاپ کابل 28 ثور 1399
"تحقیقات فاجعه ی کابل به کجا رسید" ، " توافق سیاسی نباید جلو اصلاحات را بگیرد" و " خلیلزاد سفیر صلح یا سخنگوی تروریستان" ، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
تحقیقات فاجعه ی کابل به کجا رسید عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:
هنوز واقعا معلوم نیست حمله بر شفاخانه 100 بستر داکتران بدون مرز در غرب کابل و حملهی مرگبار روز سهشنبه در ننگرهار کار چه کسی است، اما دوئل تبلیغاتی حکومت و طالبان گرم است. هر کدام انگشت اتهام را بهسوی دیگری دراز میکنند. پس از این حمله پیوسته ارگ ریاستجمهوری در تلاش آشکار رسانهای سعی میکند، از این حمله برای اعمال فشار بر طالبان استفاده کند. گروه طالبان نیز بر خلاف معمول در تقلای فرار از تقبل بار مسئولیت این حمله است. اگر این حمله کار طالبان است حکومت افغانستان باید شواهد ارائه کند.
اطلاعات روز می افزاید:
انتظار مردم افغانستان این است که حکومت تحقیقات مربوط به این حمله را با مردم شریک کند. روشن شدن این موضوع کمک میکند که یک جنایتی به تمام معنای انسانی از افتادن در دام یک بازی سیاسی دور بماند. دوئل تبلغاتی ارگ و طالبان وضعیت را به سمتی میبرد که یک فاجعهی انسانی در حال رنگ باختن است. ارگ این فاجعه را کار طالبان و طالبان کار ارگ میداند. امریکا داعش را مسئول این فاجعه میداند. در این میان مردم افغانستان جدای از تحمل این فاجعهی عظیم حتا اینقدر نمیدانند که از طرف کدام گروه مورد حمله قرار گرفتهاند. بنابراین، صرف بازی پروپاگندایی میتواند خلاف انتظار بر این جنایت سرپوش بگذارد. از دید مردم اینکار به معنای بازی سیاسی همهی طرفها با مسألهی تروریزم است.
و توافق سیاسی نباید جلو اصلاحات را بگیرد عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:
ارگ برخی از تقرریهایی را که یک ماه پیش آغاز کرده بود، تا عملی شدن توافقنامهی سیاسی توقف داد. ارگ به زودی روند انتساب افراد در پستهای مطرح دولتی را آغاز میکند. سپیدار نیز با حلقهای کلان از سیاسیون پر توقع در حال رأیزنی است تا فهرستی از وزیران، معینان، والیها و دیپلماتها را آماده سازد.
توافق سیاسی، بدون تردید تقرریها و تعیینات سیاسی را هم در پی دارد. مشکل اساسی اینجا است که همه توافقات در افغانستان به خاطر منافع سیاسی جریانهای مختلف است. زمانی که یک رهبر با نفوذ سیاسی با یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری به تفاهم میرسد، اساس این تفاهم سهمدهی به او در حکومت آینده است. در چنین شرایطی، سهمیهبندی موقفهای دولتی منحصر به غنی و عبدالله نیست. هواداران پرنفوذ هر دو، در حکومت تازه، سهم میخواهند.
هشت صبح می افزاید :
غنی و عبدالله، هر دو، باید بکوشند تا افراد تحصیلکرده را بر اساس رشتهی کاریشان در رأس ادارات دولتی قرار بدهند و برای تحقق این هدف، اصلاحات فراگیر را در کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی به وجود بیاورند. آنها برای جذب نیروهای کاری با ظرفیت و با دانش در ادارات کشور باید برنامهریزی کنند؛ رهبران حکومت باید بدانند که رضایت عمومی نسبت به ادارات عامه با اصلاحات بیشتر جلب میشود.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی آرمان ملی که در سرمقاله ای تحت عنوان خلیلزاد سفیر صلح یا سخنگوی تروریستان چنین نوشته است:
تجربه ثابت کرده که برای امریکاییان و فرستادهگان و ماموران آن کشور، بزرگترین و کلانترین ارزش تأمین منافع شان است، باورها بر این است که امریکاییها حتا اگر به قیمت نابودی جهان و جهانیان هم تمام شود منافع شخصی شان برای شان ارزشمندتر محسوب میشود!شهروندان، سیاسیون و رهبران قومی افغانستان باید بدانند و از خواب غفلت بیدار شوند که هیچ کشوری و هیچ قدرت بیرونی برای افغانستان صلح و برای باشندهگان این کشور رفاه و آسایش نمیآورد و هیچ کشوری هم برای بیرون رفت افغانستان از بحران چهل ساله صادقانه تلاش نخواهد کرد، مگر آن که پای منافع آن کشور در میان باشد.
درپایان آرمان ملی می افزاید:
از اظهارات خلیلزاد و وزارت خارجه امریکا میتوان برداشت کرد که طالب تا زمانی برای امریکاییها تروریست بود که منافع امریکا به خطر بود، اما حالا که با این گروه پیمان صلح امضا کرده و بر بنیاد برخی گزارشها، موارد پنهانی نیز شامل این پیمان است، دیگر طالب برای امریکا تروریست نیست و اعمال طالبان نیز تروریستی محسوب نخواهد شد، بنا براین دفاع از طالبان و توجیه کردن اعمال سیاه این گروه نیز پس این بخشی از مسوولیت امریکا به ویژه مامور وزارت خارجه امریکا آقای خلیلزاد است، اما شهروندان افغانستان این را میدانند و شناخت بهتر و بیشتر از طالبان نسبت به امریکاییها دارند.