مطبوعات کابل 26قوس: سنگ کلان پیش پای صلح
"سنگ کلان پیش پای صلح" ، "بی برقی و سرما و موج دوم کرونا" و "مفردات آجندای دولت و طالبان روشن شد"، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
سنگ کلان پیش پای صلح عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:
رییسجمهور غنی میداند که طالبان فعلاً آماده مذاکره با دولت در داخل افغانستان نیستند و این خواست را نمیپذیرند. با درک مسئله آقای غنی میخواهد همچنان این مسئله را جدی بگیرد. ظاهراً این موضع امریکا را نیز نگران کرده است. خلیلزاد در واکنش به آن گفته است که تأخیری در آغاز دوباره مذاکرات صورت نگیرد. ارگ دو هدف اساسی را از این خواست دنبال میکند؛ با این کار یا مذاکرات مختل شود یا محل دور بعدی مذاکرات در جایی به غیر از قطر باشد. زیرا رییسجمهور از میزبانی مذاکرات بینالافغانی در دوحه رضایتی ندارد و به این باور است که با میزبانی قطر ابتکار عمل را از دست میدهد. از اینرو، هدف از تغییر محل مذاکرات بیشتر از این که ریشه اصول مذاکراتی داشته باشد، مبنای آجندای شخصی دارد. واقعیت این است که تقلا برای انتقال محل مذاکرات از دوحه به کابل، بیهوده است. حاصلی جز سنگ کلان پیش پای صلح ندارد.
اطلاعات روز می افزاید:
اصرار بر تغییر محل مذاکرات در جایی در افغانستان برای جمهوری اسلامی افغانستان این خطر را دارد که باعث دو دستگی در صف نیروهای سیاسی افغانستان شود. براساس توافقنامه سیاسی تشکیل حکومت، شورای عالی مصالحهی ملی تصمیم گیرنده اصلی چگونگی پیشبرد مذاکرات است. این شورا به طور قطع از ترجیح رییسجمهور غنی حمایت نمیکند. پس بهجای این که جمهوری اسلامی وقت خود را صرف خواستههایی کند که پیامد آن تشتت داخلی است، روی اجماع تمرکز کند. اندک پراکندگی سیاسی در داخل افغانستان برای طالبان امکان میدهد که به صورت آزادانه با چهرهها و نیروهای سیاسی در داخل افغانستان در تماس شوند؛ چنانچه در گذشته این اتفاق افتاده است. تکرار اشتباه گذشته بردن حکومت در انزوای بیشتر است.
و بی برقی و سرما و موج دوم کرونا عنوان سرمقاله ی روزنامه ی راه مدنیت است که در آن چنین آمده است:
بر بنیاد آمار سازمان ملل نیمی از جمعیت کشور حدود ۱۶میلیون نفر به کمکهای فوری در زمستان پیش رو نیازمند است. برآورد اداره احصاییه مرکزی هم همین میزان یعنی ۱۵میلیون نفر را زیر خط فقر نشان میدهد.
برق که از نیازهای اولیه و بنیادی به حساب میآید، تامین آن با دشواریهای همراه و اساسا بسیاری از مردم در ولایات مختلف از آن محروم و در تاریکی به سر میبرند.
راه مدنیت می افزاید:
هیچ راه دیگری نیست که در کوتاهمدت برای رسیدگی فوری به معضلات فقر، بیکاری، آوارگی، ناامنی و بیبرقی، تمام دستگاههای حکومتی و دولتی از مصارف عادی و تجملاتی خود بکاهد و در درازمدت بدون اصل قراردادن پیرامون در استراتیژی توسعه نمیتوان به صلح رسید. به این معنا که تمرکززدایی و اتخاذ راهبردهای هماهنگ، متوازن و عادلانه هم در سیاست و هم در ایجاد تسهیلات به منظور رفع ریشهیی مشکلات و حل اساسی و دایمی چالشهای موجود اساس راهکار دولت باید باشد.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی هشت صبح که در سر مقاله ای تحت عنوان مفردات آجندای دولت و طالبان روشن شد، مذاکرات به چه سرانجامی خواهد رسید چنین نوشته است:
طالبان جنگ را به عنوان مهمترین حربه برای فشارآوردن بالای دولت افغانستان همچنان حفظ کردهاند. در آجندای آنان آتشبس یکی از مواد پیشنهادی برای بحث نبوده است. این نشان میدهد که طالبان میخواهند در قدم اول به خواستهای دیگرشان برسند و در آن باره تضمینهایی نیز کسب و سپس درباره آتشبس بحث کنند. گفته میشود که طالبان میخواهند پیش از آتشبس در کنار نهاییشدن شکل نظام آینده، نام رهبرانشان از تعزیرات سازمان ملل نیز برداشته شود. آنان در این مذاکرات به سادهگی به آتشبس تن نخواهند داد، طالبان هرگز درباره آتشبس به عنوان یک اولویت بحث نکردهاند.
درپایان هشت صبح می افزاید:
چیزی که روشن شده است، این است که میان خواستهای طرفین فاصله وجود دارد، روند مذاکرات نشان خواهد داد که طالبان تا چه پیمانه حاضر اند از خواستهایی که با افغانستان کنونی همخوانی ندارد، دست بکشند. خواست اصلی مردم افغانستان در گام اول آتشبس و توقف خونریزیهای بیهوده است.
اگر قرار است صلحی به وجود بیاید، با قطع این خونریزیها به وجود میآید. پس بهتر است طالبان با تن دادن به آتشبس نیتشان به صلح را نشان دهند.