مطبوعات کابل 20 جدی: بر طبل فروپاشی نکوبید
" داستان بی پایان بی برقی و تاریکی،حاصل ناکامی مسوولان است" ،" بر طبل فروپاشی نکوبید" ، " چرایی عدم پیگیری حادثه های تروریستی"، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
روزنامه ی اطلاعات روز در سرمقاله ای تحت عنوان داستان بی پایان بی برقی و تاریکی،حاصل ناکامی مسوولان است چنین نوشته است:
براساس آمارهای شرکت برشنا، افغانستان هفت هزار میگاوات برق نیاز دارد اما تنها حدود ۲۰۰ میگاوات آنرا خود تولید میکند. برق تولیدی افغانستان تنها ۱۹ درصد نیازمندی کشور را برطرف میکند. بخش عمدهی برق افغانستان از منابع وارداتی از کشورهای همسایه تأمین میشود. در وبسایت شرکت برشنا آمده است که افغانستان بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میگاوات برق از ایران، بین ۷۰ تا ۸۰ میگاوات برق از ترکمنستان، ۵۰ میگاوات برق از تاجیکستان و ۳۸۰ میگاوات برق دیگر از ازبیکستان وارد میکند. این رقم در خصوص برخی از کشورها در جریان امسال تغییر کرده است.
اطلاعات روز می افزاید:
در سالهای اخیر رهبری حکومت افغانستان شعارهای گزاف در خصوص تولید برق داده است اما در عمل سهم مردم تاریکی بیشتر بوده است. درحالیکه افغانستان فرصتهای بالقوه برای تولید برق در داخل دارد، اما ضعف مدیریتی، بیبرنامگی و شعارهای عوامفریبانه باعث شده است که در عمل گامهای معدودی برای تأمین برق پایدار برداشته است. باری اشرف غنی گفته بود «امسال ما به اندازه برق تولید خواهیم کرد که در صد سال گذشته به آن اندازه برق در افغانستان تولید نشده است.»
و بر طبل فروپاشی نکوبید عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:
در حالی که چشمانداز مذاکرات صلح به درستی روشن نیست، بعضی از چهرههای سیاسی به فکر تشکیل حکومت موقت افتادهاند. ریشه این فکر به اختلافات سیاسی این چهرهها با سران حکومت توافقی حاکم برمیگردد. اگر این اختلافات وجود نمیداشت، تصور حکومت موقت هم در ذهن آنها شکل نمیگرفت.چهرههای سیاسی طرفدار حکومت موقت، یکدست نیستند. همه آنها در حالی که خواب حکومت موقت را میبینند، از گذشتههای متفاوتی نمایندهگی میکنند. گذشته آنها با نزاع مسلحانه بر سر قدرت شکل گرفته است. این چهرهها هر چه تلاش کنند، نمیتوانند با خاطرات سیاسی گذشته خود قطع رابطه کنند. به همین علت، آینده مطلوب و یا وضعیت ایدهآل آنها یکسان نیست.
هشت صبح می افزاید :
تأکید روی تشکیل حکومت موقت، بدون آنکه ساختار، هدف و مأموریت آن روشن باشد، نوعی زمینهسازی برای فروپاشی نظام جمهوری کنونی است؛ بهویژه در شرایطی که طالبان نسبت به گذشته مغرورتر هستند و به کمتر از انحصار قدرت راضی نیستند. پیشنهاد میشود که بین مخالفت با غنی و عبدالله، با مخالفت با نظام کنونی فرق گذاشته شود. اگر کسانی با ادامه کار غنی و عبدالله مخالفت دارند، آن را نباید به مخالفت با نظام جمهوری تبدیل کنند. راه مخالفت با سران حکومت و یا باجگیری از آنها، تشکیل حکومت موقت نیست. راههای قانونی بسیاری موجود است که آنها را نسبت به منافع و سرنوشت مردم مسوول قرار خواهد داد. این راهها در قانون اساسی آمده است.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی راه مدنیت که در سرمقاله ای تحت عنوان چرایی عدم پیگیری حادثه های تروریستی چنین نوشته است:
اگر به ۴۲سال اخیر یعنی بعد از کودتای ثور۱۳۵۷، نظر کوتاهی انداخته شود و آغاز این نوع کشتارهای بدون ردیابی، پرسش و تحقیق را از کشتهشدن رییسجمهور محمدداوود و هفدهتن از اعضای خانوادهاش در فردای کودتای ثور، مدنظر گیریم؛ دیده میشود که از هفت رییسجمهور اسبق، پنجتن آنها چون محمدداوود، نورمحمد ترهکی، حفیظالله امین، داکتر نجیبالله و پروفیسر برهانالدین ربانی عامدانه از بین رفتهاند.
به همین ترتیب، قهرمان ملی، احمدشاه مسعود و دهها نخستوزیر، معاون رییسجمهور، رهبر سیاسی، پیشوای دینی، وزیر، فرمانده ارشد، اشخاص نامور سیاسی و اجتماعی، اصحاب رسانه و جامعه مدنی قربانی این ترورها گردیدهاند که روی عوامل و افراد ذیدخل در قضیه بهطور غیر جانبدارانه و مسلکی تحقیقات انجام نشده است.
درپایان راه مدنیت می افزاید:
طوریکه در این اواخر شاهد هستیم شمار زیادی از قتلها ریشه در مناطق ناامن و خارج از نفوذ حکومت و کشور دارند. اگر حادثهیی تحت تعقیب و تحقیق قرار میگیرد، دیده میشود که عاملان آن قبل از بازداشت به مناطقی فرار نمودهاند که از تسلط دولت بیرون بوده. بدتر اینکه ریشه بعضی طرحها و عاملان آن در خارج از کشور است و برای ردیابی یا تحقیق، نه کدام قرارداد و موافقتنامه همکاری بین کشور ما و دیگر کشورها وجود دارد و نه تعهدی در این زمینه دیده میشود. به هیچ صورت تحقیقات حوادثی که در ساحات تحت کنترول مخالفان حکومت طرحریزی میشوند، امکانپذیر نیست.